احمد زیدآبادی نوشت: از نظر پایداریها، جز دار و دسته خودشان، باقی مردم از جمله بیش از سهچهارم همین مسوولان کنونی کشور یا دشمن هستند یا ستون پنجم دشمن! اگر کار به میل آنها بود که تا حالا باید بالای ۷۵ میلیون نفر از جمعیت کنونی ایران یا در زندان بودند یا در گور!
احمد زیدآبادی نوشت: وقتی که مسئولان کشوری و لشکری، برای حجاب که براش مجازاتی در دنیا و آخرت اعلام نشده، امر به معروف را واجب و بینیاز از مجوز میدانند و افراد را به استقرار در ایستگاههای مترو برای این کار ترغیب میکنند، تو چطور انتظار داری من برای منکری که قرآن به صراحت مرتکب آن را با واژه «ویل» تهدید به عذاب اخروی کرده به حال خود واگذارم و به کارش در مغازه نظارت نکنم؟
احمد زیدآبادی نوشت: تازه برخی به یادشان افتاده است که مشکلاتی مانند ترافیک و آلودگی هوا و بحران آب و محیط زیست و تورم مزمن از دوران شاه به ارث رسیده و اگر او این مشکلات را ریشهای حل میکرد، امروز ما دچار این همه مصیبت نمیشدیم اما آن «گور به گور شده» و نخستوزیر «گور به گور شده»اش بلد نبودند یا از اربابانشان دستور نداشتند که مشکلی را بهطور ریشهای حل کنند!
احمد زیدآبادی نوشت: روزی مسوول حفاظت یکی از زندانها با من روبهرو شد و گلایه کرد که چرا یکی از همبندیان سیاسی به دلیل مشکلی که برای او پیش آمده، بیانیهای را صادر کرده و او را به اسم و رسم، «جلاد» نامیده است.او میگفت؛ بیانیه در رسانهها منتشر شده و آزار و سرافکندگی دختر خردسالش از سوی همکلاسیهای او در دبستان را به دنبال داشته است.
احمد زیدآبادی نوشت: من که در این کشور نه فقط هیچ کارهام بلکه هیچگاه نیز امنیت لازم برای زندگی نداشتهام، میتوانم از همین جا به آقای معین اطمینان دهم که اگر روزی بارِ سفر به وطن بربست، میتواند مطمئن باشد که نه دستگیر میشود و نه مانع برگزاری کنسرتش خواهند شد.
احمد زیدآبادی نوشت: اینکه چرا در قوانین جزایی جمهوری اسلامی راه به راه حکم شلاق را به عنوان مجازات در نظر گرفتهاند، از شاهکارهای قانونگذاری در عصر جدید است! بعید است قانونگذار از بازتاب چنین مجازاتی در دنیای کنونی بیخبر بوده باشد.
احمد زیدآبادی نوشت: یک روز پس از تاریخ برگزاری انتخابات من در جلوی خانهام بازداشت شدم. «جرم انتخاباتی» من دو چیز بود، یکی معرفی شیخ عبدالله نوری به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری از سوی سازمان ادوار تحکیم و دیگری حمایت از شیخ مهدی کروبی در جریان انتخابات!
احمد زیدآبادی نوشت: آقای نوری خودش ماجرا را تشریح کرد و توضیح داد که اساسا موضوع دیوار منزل در میان نبوده و ماجرا به تخریب یک دیوار حفاظتی خارج از قلمرو خانه و مرتبط با ترتیبات امنیتی پست رسمی قائممقام رهبری بوده که پس از عزل آیتالله، وجودش سبب مزاحمت به خصوص برای اهل خانه میشده است.