اعتمادآنلاین- بیتردید با ورود محمود احمدینژاد به انتخابات در حالی که با نفی ارشادی رهبری نظام مواجه شده بود تا حدود بسیار زیادی معادلات انتخاباتی برهم خورد.
البته موازیکاریهای ثبت نامی اصولگرایان و ورود اسحاق جهانگیری به مثابه یار کمکی حسن روحانی در جریان مناظرهها به عنوان راهبرد انتخاباتی اصلاحطلبان هم از جمله شوکهای بزرگ پیشا انتخاباتی محسوب میشود. اما به واقع:
١- بازیگران اصلی انتخابات چه کسانی خواهند بود؟
٢- مفروض به تایید صلاحیت احمدینژاد، صحنه انتخابات چه شکل و شمایلی پیدا میکند
٣- در صورت پیروزی هر یک از کاندیداهای اصلی از جمله حسن روحانی، سید ابراهیم رییسی، محمد باقر قالیباف و محمود احمدینژاد کشور به چه سمت و سویی خواهد رفت؟
طرح این پرسشها و تلاش برای دریافت پاسخی تحلیلی از سوی بازیگران سیاسی جناحی میتواند تا حد بسیار زیادی به آگاهسازی افکار عمومی و شناخت دقیق تودههای اجتماعی از آنچه در زیر پوست بازار سیاست ایران میگذرد کمک کند.
بر همین اساس در گفتوگوهایی جداگانه این سه پرسش اصلی را با فعالین سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا در میان گذاشتهایم.
نکته قابل تامل و متفقالقول این سیاستمداران چپ و راست مبهم بودن آرایش انتخابات و بالا بودن ضریب اما و اگرهای تحلیلی آنان است. هرچند اصلاحطلبان از کاندیداتوری احمدینژاد استقبال کرده و امیدوارند با تایید صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان پایگاه اجتماعی او یک بار برای همیشه مشخص شود اما اصولگرایان تایید صلاحیت وی را محتمل نمیدانند و بر این اعتقاد هستند که تایید صلاحیت احمدینژاد، سبد رای سید ابراهیم رییسی را هدف خواهد گرفت.
جهانبخش خانجانی، سید ابراهیم امینی، علی تاجرنیا، ناصر ایمانی، امیررضا واعظآشتیانی و حسین کمالی پیشبینیهای سیاسی خود از انتخابات ریاستجمهوری را در قالب پاسخ به این سه پرسش مطرح کردهاند:
جهانبخش خانجانی : با احمدینژاد جذاب میشود
١) هنوز به طور قطع نمیتوان گفت رقابت اصلی انتخابات ریاستجمهوری بین چه کسانی خواهد بود چرا که تشتت بین اصولگرایان همچنان برقرار است. این جریان سیاسی هنوز کاندیدای اصلیاش را انتخاب نکرده است. البته برخی از اصولگرایان سخن از کاندیداتوری رییسی به عنوان نامزد اجماعی شان میکنند اما این احتمال وجود دارد که آقای ابراهیم رییسی نامزدشان نباشد. جناح راست تا موعد انتخابات ارزیابیهایی انجام میدهد و بر اساس نظرسنجیها تصمیم میگیرد که اقبال عمومی به سمت کدام نامزد اصولگرا است. همچنین برخی افراد نیمه سرشناس وارد رقابتهای انتخاباتی شدهاند. میتوان گفت که آقای روحانی و نامزد اجماعی اصولگرایان دوطرف اصلی رقابتها را تشکیل دهند. آقای جهانگیری بر این اساس کاندیدای انتخابات شده است که یاریرسان آقای روحانی در مناظرات انتخاباتی باشد. به هر حال جریان اصلاحات تاکتیکهایی را انتخاب کرده است که بتواند کنشگری مطلوب در انتخابات داشته باشد.
٢) با حضور احمدینژاد در عرصه انتخابات رقابتها جذابتر خواهد بود. او شانسی برای پیروزی ندارد چراکه بخشهای زیادی از نظام به احمدینژاد اعتماد نمیکنند و بعید است دوباره ریسک کنند و خود را در اختیار او قرار دهند. اصلاحطلبان نیز به دلیل ناصادق بودن و خطاهای استراتژیک احمدینژاد در دوران ریاستجمهوریاش او را واجد صلاحیت نمیدانند. همچنین برای مردم دیگر شعارهای پوپولیستی احمدینژاد جذابیت ندارد. درصد کمی از مردم شاید دوباره به او رجوع کنند. بخشی از اصولگرایان که در خوان پر تنعم او نشستند ممکن است به او بگروند. برداشت من این است که آقای احمدینژاد شانسی برای پیروزی ندارد. هدف او از آمدن به عرصه انتخابات مبهم است.
٣) طبیعی است که هیچ یک از سه گزینه اصولگرا یعنی آقایان رییسی، قالیباف و احمدینژاد نمیتوانند کشور را در مسیر عقلانی قرار دهند. فضای آرامش و امنیت و همراهی با رهبری جز با آمدن آقای روحانی تامین نخواهد شد. امروز نقدهای جدیای بر گذشته و مدیریت آقای رییسی وارد است. اشکالاتی که به نحوه دولت داری احمدینژاد وارد است دیگر از مرز نقد گذشته است و حاکمیت در مقابل او با دیده اغماض عمل کرده است؛ و گرنه تاکنون باید پاسخگوی عملکردش بود. قالیباف سابقه فرماندهی نیروی انتظامی را داشته است. بهتر بود که کمی پختهتر عمل میکرد. موضعگیریهای اخیر آقای قالیباف از نوعی شتاب زدگی، هیجان، عصبانیت و ناپختگی حکایت دارد که برای کسی که میخواهد رییسجمهور کشور شود، شایسته نیست.
امیررضا واعظ آشتیانی: آمدن احمدینژاد به ضرر رییسی است
1- رقابت اصلی انتخابات بین آقایان روحانی و رییسی خواهد بود و پیش بینی میشود که رقابت تنگاتنگی باشد. همچنین به احتمال زیاد کاندیداهای اصولگرا به نفع آقای رییسی کنارهگیری کنند.
در بین پایگاه رای اصولگرایان اقبال عمومی به سمت آقای رییسی زیاد است. حداقل تا این لحظه اینطور به نظر میرسد. البته کاندیداهای دیگری هم هستند که اگر تایید صلاحیت شوند در مباحث کارشناسی مناظرات میتوانند اثرگذار باشند.
اگر براساس نظرسنجیهایی که در مقطع نزدیک به انتخابات انجام میشود آقای رییسی رای بالایی داشته باشد، منطق اقتضا میکند که کاندیداهای اصولگرایان برای جلوگیری از شکسته شدن رای آقای رییسی به نفع ایشان کنارهگیری کنند. همچنین اگر دقایق آخر فضا به نفع کاندیدای دیگری باشد کاندیداها باید به نفع آن فرد انصراف دهند. هرچند بر اساس آخرین اخبار فضا در میان کاندیداهای اصولگرایان به نفع آقای رییسی است. از سوی دیگر این فرضیه را هم باید در نظر داشت که هر اتفاقی تا پیش از روز برگزاری انتخابات محتمل به نظر میآید.
2- فرض بگیریم که یک نامزد اصولگرا، آقای روحانی و آقای احمدینژاد با هم در انتخابات رقابت کنند. باید توجه داشت که آقای احمدینژاد رای قابل توجهی در جامعه دارد. در این صورت رقابت انتخاباتی بسیار تنگاتنگ خواهد بود. ضمن اینکه شرایط برای احمدینژاد در روستاها و شهرهای کوچک بهتراز رقبای دیگر است.
حالت خوشبینانه این است که در این صورت انتخابات به دور دوم برسد و در دور دوم آقایان احمدینژاد و روحانی با هم رقابت خواهند کرد. بنابراین حضور آقای احمدینژاد در انتخابات به ضرر آقای رییسی خواهد بود چرا که اگر احمدینژاد وارد عرصه شود رای اصولگرایی شکسته میشود و به نوعی آمدن او کمک به روحانی است.
3- اینکه با پیروزی هر یک از کاندیداها انتخابات به چه سمت و سویی برود، بستگی به این دارد که هر یک چه برنامههایی ارایه دهند. شاید آقای احمدینژاد برنامهای مجزای از آنچه در هشت سال ریاستجمهوریاش از خود به نمایش گذاشت را دنبال کند.
آقای روحانی هم که با همین دست فرمانی که تا به امروز آمده دولتداری میکند و سید ابراهیم رییسی هم در صورت پیروزی منطبق با برنامههای کارشناسی شده نخبگان اصولگرا به مدیریت دولت خواهد پرداخت. البته صحنه سیاست ایران همواره با حوادث غیرقابل پیشبینی شده ممزوج بوده و بر همین اساس نمیتوان به راحتی وقایع پیش روی را پیشبینی کرد.
ابراهیم امینی : دولت رییسی چیزی شبیه به دولت احمدینژاد خواهد بود
1- به نظر میرسد، از بین افرادی که ثبتنام کردهاند، در انتخابات ریاستجمهوری آتی رقابت اصلی بین آقای روحانی و آقای رییسی خواهد بود. گزینههای دیگر اصولگرا بعید است که بتوانند رقیب مهمی برای آقای روحانی محسوب شوند. اگر آقای رییسی در میدان رقابت انتخاباتی بماند و تا روز رایگیری انصراف ندهد، بعید است افرادی چون آقای قالیباف شانسی برای تبدیل شدن به رقیب اصلی روحانی داشته باشند. ضمنا بعید است که قالیباف در این دوره بتواند رای قابل توجهی از پایگاه رای اصولگرایی را از آن خود کند.
2- اگرچه اعتقاد شخصی من این است که تمامی کاندیداهایی که شرایط پیشبینی شده در قانون اساسی را دارند، صرفنظر از دیدگاههای سیاسی باید فرصت حضور در عرصه رقابت را پیدا کنند ولی رویه حاکم در بررسی صلاحیتها در شورای نگهبان بسیار بعید و دور از ذهن است که آقای احمدینژاد تایید صلاحیت شود و فرصت حضور در انتخابات را پیدا کند. در صورتی که احتمال ناچیزی از حضور او در انتخابات را بدهیم، انتخابات سه قطبی خواهد شد. همچنین حضور احمدینژاد تاثیر غیرمستقیمی بر مشارکت مردمی پای صندوقهای رای خواهد داشت اما اینطور نیست که افرادی به دلیل عدم حضور احمدینژاد در رقابتهای انتخاباتی پای صندوقهای رای حاضر نشوند. در واقع جامعه رایدهنده حضورشان در انتخابات را منوط به حضور احمدینژاد در رقابتها نمیکنند.
3- مشخص و عیان است که هر یک از نامزدهای انتخاباتی با چه رویکرد و مشی فکری به صحنه انتخابات پا میگذارند و مشی و روش تیم کاری آنها نیز قابل حدس است. مردم میدانند که هر یک از نامزدها چه دیدگاههایی در عرصه دیپلماسی کشور یا نحوه اداره کشور دارند. آقای رییسی دیدگاههای خود را مطرح کرده است و از افرادی که او را همراهی میکنند، مشخص است که مشی فکری و کشورداری او تفاوت چندانی با دوره اول ریاستجمهوری احمدینژاد ندارد و احمدینژاد نیز با توجه به حضور هشت سالهاش در راس قوه مجریه مشخص است که کشور به چه سمت و سویی خواهد رفت. آقای روحانی هم حضور چهار سالهاش به عنوان رییسجمهوری دیدگاههای او را برای شهروندان نمایان ساخته است و تلاش برای حاکمیت عقلانیت در اداره کشور و دیپلماسی فعال از ویژگیهای برجسته اوست.
علی تاجرنیا: جهانگیری کمک روحانی در رقابت انتخاباتی است
1) بخشی از کاندیداهای موجود طیف اصولگرایی تایید صلاحیت نمیشوند. دیگر گزینههای اصولگرایی نیز هستند که برای حضور در مناظرات و داشتن تریبونهای انتخاباتی در نقد دولت به میدان آمدهاند. این گزینهها چه در صحنه بمانند و چه نمانند، روحانی و کاندیدای مورد اجماع اصولگرایان که احتمالا آقای ابراهیم رییسی است، رقابت اصلی را دارند. از چنین رقابتی نیز آقای روحانی شانس پیروزی بیشتری دارد. به هر حال شرایط انتخابات غیرقابل پیشبینی است و آمدن آقای جهانگیری نشان میدهد که اصلاحطلبان احتمال تغییر شرایط را در نظر گرفتهاند. در عرصه رقابت انتخابات حضور آقای جهانگیری کمک به آقای روحانی است. او میتواند در پاسخ به برخی انتقادات کمک کار آقای روحانی باشد. استراتژی آقای جهانگیری حضور به عنوان یار کمکی روحانی است.
2) مهم این است که در انتخابات بدنه اصلی جریان اصولگرایی از چه کسی حمایت کند. آقای احمدینژاد در شرایطی رای داشت که اصولگرایان از او حمایت میکردند. در گذشته نیز همین امر در رایآوریاش موثر بود و برخی اصولگرایان نیز آن زمان سکوت کرده و کاندیدای جدیای معرفی نکردند. خوب است که شورای نگهبان آقای احمدینژاد را تایید کند تا میزان اقبال مردم به او مشخص شود.
3) طی سالهای گذشته بر حسب تجارب رویکرد هر جریان و جناحی مشخص شده است و این امر تغییر نخواهد کرد. اصولگرایان در 8 سال ریاستجمهوری احمدینژاد و سه دوره مجلس شورای اسلامی رویکرد خود را نشان دادهاند. آقای روحانی نیز ادامه مسیر چهار ساله خود را در پیش خواهد گرفت. البته بسیاری از زیر ساختها در حوزه معیشتی و بینالمللی ایجاد شده است و آثار آن در دوره دوم دولت آقای روحانی مشخصتر خواهد شد. فقط آقای رییسی در بین کاندیداهای مطرح فاقد سابقه اجرایی است اما به هر حال از روی افرادی که او را در زمان موقع ثبتنام همراهی کردهاند میتوان جهتگیریاش را تشخیص داد./ اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید