در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
رجایی: پاکستان اکنون طالبان را نه ابزاری برای نفوذ، بلکه منبعی از تهدید میبیند؛ به همین دلیل دکترین جدید اسلامآباد بر «بازدارندگی سریع و پاسخ سخت» تأکید دارد
یک کارشناس مسائل جنوب آسیا به «اعتماد آنلاین» گفت: پاکستان اکنون طالبان را نه ابزاری برای نفوذ، بلکه منبعی از تهدید میبیند. دکترین جدید اسلامآباد بر «بازدارندگی سریع و پاسخ سخت» تأکید دارد؛ پیامی روشن که هر حمله از خاک افغانستان، با واکنشی نظامی روبهرو خواهد شد. این تغییر، پایان دورهی «حمایت یکجانبه» و آغاز دوران «تقابل مستقیم» است.
لیلا پایدار- علیرضا رجایی، کارشناس مسائل جنوب آسیا در گفتوگو با خبرنگار اعتماد آنلاین درباره ریشههای تنشهای افغانستان و پاکستان و نقش میانجیگری عربستان و قطر در این موضوع، ارزیابی خود از وضعیت کنونی و آینده روابط دو کشور را بیان کرد: روابط افغانستان و پاکستان، همواره یکی از پیچیدهترین و پرتنشترین مناسبات سیاسی در جنوب آسیا بوده است. پس از بازگشت طالبان به قدرت در تابستان ۲۰۲۱، اسلامآباد تصور میکرد نفوذ تاریخیاش بر طالبان، کلید تثبیت امنیت در افغانستان خواهد بود. اما در سال ۲۰۲۵ این معادله بهکلی تغییر کرد؛ حمایتی که روزی ابزاری برای نفوذ بود، اکنون به تهدیدی امنیتی برای خود پاکستان تبدیل شده است.
از همکاری تا دشمنی
در دو دهه گذشته، سیاست پاکستان بر ایجاد «عمق استراتژیک» در افغانستان استوار بود. طالبان در این راه، متحدی طبیعی برای اسلامآباد محسوب میشدند. اما با بازگشت طالبان به قدرت، گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP) دوباره جان گرفت و حملات گستردهای را علیه نیروهای پاکستانی آغاز کرد. دولت پاکستان از طالبان خواست تا مانع فعالیت این گروه شوند، اما واکنشی قاطع دریافت نکرد. اتهامات مکرر اسلامآباد دربارهی «پناهگاههای امن» TTP در خاک افغانستان و انکار متقابل طالبان، چرخهای از بیاعتمادی و اقدام تلافیجویانه را رقم زد.
درگیریهای مرزی و فرمان «انتقام از قندهار»
از اوایل اکتبر ۲۰۲۵، تبادل آتش سنگینی در مرز اسپینبولداک–چمن، خوست و پکتیکا گزارش شد. پاکستان اعلام کرد حملات هواییاش علیه مواضع شبهنظامیان صورت گرفته، در حالیکه طالبان آن را نقض حاکمیت ملی خواندند و با صدور فرمانی موسوم به «انتقام از قندهار»، دستور پاسخ نظامی دادند. در نتیجه، شدیدترین درگیری میان دو طرف از زمان بازگشت طالبان به قدرت رقم خورد.
تغییر سیاست اسلامآباد
پاکستان اکنون طالبان را نه ابزاری برای نفوذ، بلکه منبعی از تهدید میبیند. دکترین جدید اسلامآباد بر «بازدارندگی سریع و پاسخ سخت» تأکید دارد؛ پیامی روشن که هر حمله از خاک افغانستان، با واکنشی نظامی روبهرو خواهد شد. این تغییر، پایان دورهی «حمایت یکجانبه» و آغاز دوران «تقابل مستقیم» است.
رقابت پنهان منطقهای و نقش هند
در حالیکه روابط کابل و اسلامآباد تیرهتر میشود، هند با دقت و آرامی جای خالی پاکستان را پر میکند. دهلینو با ازسرگیری پروژههای عمرانی و تماسهای سیاسی با طالبان، در پی گسترش نفوذ خود در افغانستان است؛ روندی که برای اسلامآباد نگرانکننده است و میتواند انگیزهی گسترش عملیات مرزی را افزایش دهد.
بحران داخلی طالبان
طالبان هنوز با بحران مشروعیت داخلی روبهرو هستند. تلاش برای جذب اقلیتهای مذهبی و وعدههای اصلاحگرایانه، با واکنش سرد جامعه مواجه شده است. این وضعیت نشان میدهد که نه جامعه جهانی و نه شهروندان افغانستان، طالبان را هنوز بهعنوان حکومتی فراگیر و باثبات نمیشناسند.
میانجیگری خلیجی و آیندهی تنشها
در میانهی تشدید درگیریها، عربستان سعودی و قطر نقش میانجی را برعهده گرفتهاند. بنا بر گزارشها، رایزنیهای این دو کشور موجب برقراری آتشبس موقت در مرزها شده است. با این حال، کارشناسان هشدار میدهند که بدون سازوکارهای نظارتی مشخص از جمله همکاری اطلاعاتی و نظارت میدانی بر مرز خطر بازگشت درگیریها همچنان بالاست.
پیامدهای منطقهای
ادامهی تنش میان طالبان و پاکستان میتواند مسیرهای اقتصادی چین را در چارچوب طرح «کمربند و جاده» به خطر اندازد، ایران را در معرض بیثباتی مرزی قرار دهد و زمینهی تحرک گروههای تندرو در آسیای مرکزی را فراهم سازد. این تنش اگر مهار نشود، میتواند جنوب آسیا را وارد دور تازهای از رقابتهای نیابتی کند.
رجایی در پایان تاکید کرد: روابط کابل و اسلامآباد اکنون از مرحلهی «اتحاد تاکتیکی» عبور کرده و وارد «تقابل راهبردی» شده است. پاکستان طالبان را تهدیدی بالفعل برای امنیت ملی خود میبیند و طالبان میکوشند از سایهی نفوذ اسلامآباد رهایی یابند. اگر گفتوگوهای میانجیگرانه به چارچوبی پایدار تبدیل نشود، احتمال تداوم درگیریهای مرزی و گسترش بحران به سطح منطقهای افزایش خواهد یافت.
دیدگاه تان را بنویسید