رویکرد جدید در سیاست خارجی ترکیه چگونه خواهد بود؟
دولت ترکیه در هفتههای اخیر در سایه سکوت رسانهای، در حال شکلدهی به چارچوبهای خاصی در روابط خارجی خود با برخی کشورها و بازیگران منطقه از جمله امارات، عربستان سعودی، مصر و رژیم صهیونیستی است.
اعتمادآنلاین| دولت ترکیه در هفتههای اخیر در سایه سکوت رسانهای، در حال شکلدهی به چارچوبهای خاصی در روابط خارجی خود با برخی کشورها و بازیگران منطقه از جمله امارات، عربستان سعودی، مصر و رژیم صهیونیستی است که میتوان آن را با شاخصهای «چرخش عملگرایانه»، «توازنبخشی» یا «اصلاح سیاست خارجی» مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد؛ آنکارا تا پیش از این، کموبیش با کشورها و بازیگران مذکور تنش داشته و حتی تا مرز درگیریهای سیاسی و امنیتی نیز پیش رفته بود.
نشانههای چرخش عملگرایانهبه گزارش روزنامه اعتماد، برای نخستینبار از سال 2018 به این طرف شاهد «دعوت رسمی» دولت ترکیه از وزیر انرژی رژیم صهیونیستی جهت شرکت در مجمع دیپلماسی آنتالیا بودیم. این سفر بعدا به موازات گسترش درگیریها در غزه لغو شد. علاوه بر این و در حالی که رابطه بین امارات و ترکیه از سال 2016 رو به تیرگی نهاده بود که بیشتر آن به نقش دو کشور در درگیریهای لیبی مربوط میشود، در یک تماس تلفنی وزیر امور خارجه ترکیه با همتای اماراتی خود گفتوگو داشت. از طرف دیگر اخبار متعددی نیز در خصوص برقراری تماسهای سیاسی و دیپلماتیک ترکیه با عربستان (سفر وزیر خارجه ترکیه به ریاض) و مصر منتشر شده است که حکایت از عزم ترکیه برای ترمیم و توسعه روابط با این دو کشور دارد. این در حالی است که بعد از سال 2013 و سرنگونی دولت محمد مرسی در مصر، روابط ترکیه با مصر قطع شده بود و بعد از قتل خاشقجی روابط دولت ترکیه با عربستان نیز حالت تهاجمی به خود گرفته بود. عقبنشینی ترکیه از فعالیتهای اکتشاف انرژی در آبهای مورد مناقشه مدیترانه شرقی از مصادیق دیگر چرخش عملگرایانه ترکیه در سیاست خارجی است.
عوامل موثر در رویکرد جدید
در خصوص «سیاستگذاریهای جدید» آنکارا در حوزه سیاست خارجی، عوامل متعددی دخیل هستند که به صورت مختصر به آنها اشاره میشود:
الف) عوامل بینالمللی
روی کار آمدن دولت بایدن و اتخاذ رویکردهای خاص منطقهای و سیاستهای تنبیهی و سختگیرانه نسبت به دولت ترکیه پیرامون سیاستهای آنکارا در سوریه، لیبی، مدیترانه شرقی و موضوع خرید سامانههای موشکی اس 400 از روسیه، مهمترین عامل موثر بینالمللی است که با نظر به آن میتوان رویکرد جدید سیاست خارجی ترکیه را مورد تحلیل قرار داد. حتی اتخاذ رویکردهای نرم و مصالحهجویانه دولت اردوغان نسبت به رژیم صهیونیستی هم از این نظرگاه قابل بررسی است. به این معنا که ترکیه از طریق گشودن باب تعامل با تلآویو، درصدد به دست آوردن حمایت دولت بایدن است.
ب) عوامل منطقهای
تحولات منطقهای نیز در چرخش سیاست خارجی ترکیه نه تنها بیتاثیر نیست، بلکه در «راس» عوامل دخیل قرار دارد. فعالیتهای گسترده دیپلماتیک کشورهای مختلف برای بهبود روابط خارجی و توسعه همکاریهای دو یا چندجانبه از جمله آغاز گفتوگوهای سیاسی - امنیتی بین تهران و ریاض که تاکنون در چند دور انجام شده و همچنین حلوفصل اختلافات قطر با عربستان و در کنار آن جدیت چین و روسیه در توسعه روابط خود با کشورهای منطقه که آن را منوط به حلوفصل اختلافات درون منطقهای کشورها کرده، از جمله عوامل موثر منطقهای در این خصوص است. این در حالی است که دولت ترکیه بر اثر برخی رویکردهای تهاجمی در منطقه نیز به نوعی دچار انزوا شده است. اینکه ترکیه حاضر به گفتوگو و عقد قراردادهای اقتصادی و… با رژیم صهیونیستی، یونان، مصر، عربستان و برخی کشورهای دیگر شده است، به تلاش برای گنجاندن دوباره این کشور در معادلات منطقهای تفسیر میشود.
ج) عوامل داخلی
سیاستها و اقدامات تهاجمی منطقهای دولت آنکارا در سالهای گذشته قاعدتا «آثار مخربی» نیز بهویژه در عرصههای اقتصادی ترکیه و نارضایتیهای داخلی در پی داشته است. امروز دولت اردوغان با کاهش فزاینده محبوبیت مردمی در داخل مواجه است که در انتخابات پیشرو میتواند به عنوان یک امتیاز منفی و عنصر بازدارنده پیروزی حزب عدالت و توسعه عمل کند.
اتخاذ رویکردهای جدید رفتاری در حوزه سیاست خارجی ترکیه، آثار و پیامدهای مختلفی میتواند هم برای ترکیه و هم در سطح منطقه داشته باشد که به برخی از آنها اشاره میشود:
رویکرد تعاملی ترکیه با کشورهایی مانند عربستان، امارات، مصر یا یونان، قطعا نقش مهمی در «محدودسازی یا رفع مناقشات منطقهای» که ترکیه در این سالها یکی از عوامل ایجادکننده آن بوده است، خواهد داشت. همین که یکی از عوامل مهم منازعه و مناقشه رفتار خود را در چارچوب همزیستی و همکاری بازتعریف کند، به شکلگیری ترتیبات صلحآمیز منطقهای که جمهوری اسلامی ایران نیز همواره درصدد آن بوده است کمک قابلتوجهی میکند.
از سوی دیگر، اگرچه اصلاح روابط ترکیه با کشورهای منطقه را که همه در مجموعه جهان اسلام تعریف میشوند باید به فال نیک گرفت، اما در خصوص توسعه مناسبات دوجانبه با رژیم صهیونیستی با توجه به اینکه ترکیه یک کشور مهم اسلامی است باید قدری با تامل به موضوع نگاه کرد. این مساله در گام نخست «برای تلآویو یک فرصت است». هر چیزی هم که موجب فرصتآفرینی و گسترش فضای تنفس سیاسی، اقتصادی، امنیتی و غیره برای رژیم صهیونیستی شود، طبیعی است که برخلاف مصالح جهان اسلام و کشورهای منطقه و مساله فلسطین است.
چرخش عملگرایانه سیاست خارجی ترکیه اگرچه رویکردی مطلوب به نظر میرسد، اما قطعا چالشهای خودش را دارد. دولت اردوغان در تلاش برای تعمیق و گسترش روابط با کشورهای اسلامی از یکسو و رژیم صهیونیستی از جانب دیگر است. این امر موجب «تشدید بدبینی افکار عمومی مسلمانان به دولت ترکیه» میشود، آن هم در شرایطی که مساله فلسطین روزبهروز زندهتر و پویاتر میشود و افقهای روشنی در پیشرو پیدا میکند که آنکارا باید مورد توجه قرار دهد. از طرف دیگر، برقراری مجدد روابط دوستانه با رقبای منطقهای هم با توجه به تناقضاتی که به خصوص در یک دهه اخیر در سیاست خارجی ترکیه در خصوص همسایگان و کشورهای اسلامی وجود داشته کار چندان آسانی به نظر نمیرسد. سرنوشتی که سیاست «تنش صفر با همسایگان» به آن دچار شد و در مقاطعی به «تنش حداکثری با همسایگان» تبدیل شد، واقعیاتی است که هر کشوری در بازتعریف روابط منطقهای خود با ترکیه تا زمانی که نشانههای اعتماد کامل ظهور و بروز نیابد، نادیده گرفته نمیشود.
علاوه بر اینها، عادیسازی روابط ترکیه با عربستان، مصر، امارات، رژیم صهیونیستی تا حدود زیادی به معنای پشت کردن به سیاستهای ایدئولوژیک حزب عدالت و توسعه است. این مساله موجب بروز انتقاداتی از اردوغان میشود که نگاه ابزاری به اخوانالمسلمین دارد. در هر صورت چرخش عملگرایانه در عرصه سیاست خارجی که با تلاش برای احیا یا اصلاح یا بهبود رابطه با رقبا، همراه باشد، چندان رویکرد آسانی نیست و به نوعی «حرکت روی ریسمان باریکی» است که رسیدن آن به نتایج مطلوب «زمانبر» بوده و «حساسیتهای خاص» خودش را میطلبد.
دیدگاه تان را بنویسید