چرا آتشسوزی عرصههای طبیعی جدی گرفته نمیشود؟
آتشسوزی در عرصههای طبیعی مصیبت بزرگی است که تیغ تیز آن نه تنها سرمایههای طبیعی بلکه حتی جان انسانها را هم به مخاطره میاندازد.
اعتمادآنلاین| آتشسوزی در عرصههای طبیعی مصیبت بزرگی است که تیغ تیز آن نه تنها سرمایههای طبیعی بلکه حتی جان انسانها را هم به مخاطره میاندازد.
به گزارش روزنامه اعتماد، در سال جاری منطقه حفاظت شده کرخه در شهرستان شوش، جنگلهای شهرستان چرام، تولگهی شهرستان بویراحمد، منطقه حفاظت شده تنگ دیل گچساران در استان کهگیلویه و بویراحمد، پارک ملی بمو در نزدیکی شیراز، ارتفاعات کوه بیلدشت ارژن، ارتفاعات کوهمره سرخی، منطقه حفاظتشده میان جنگل فسا، کامفیروز و ارتفاعات قلات استان فارس در حالی با آتشسوزیهای بیامان دست و پنجه نرم کردند که همچنان جای خالی پیشگیری به جای درمان و در عین حال آموزش صحیح اطفای حریق به پرسنل منابع طبیعی سازمان جنگلبانی ایران و سازمان حفاظت محیط زیست احساس میشود.
درست 2 سال از وعده معاون پیشین محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست و ابلاغیه برای فعالسازی ستاد واکنش سریع به استانها میگذرد اما همچنان فعالیتهای ستاد واکنش سریع حریق عرصههای طبیعی در ادارات کل حفاظت محیط زیست استانها که بنا بود شامل اقدامات پیشگیرانه قبل از حریق، اقدامات هنگام وقوع حریق و اقدامات پس از اطفای حریق بر اساس چارتی از پیش تعیین شده باشد، مشخص نیست.
چالش بزرگ عدم آموزش صحیح
سال گذشته 7 نفر حین عملیات اطفای آتشسوزیهای زاگرس جان خود را از دست دادند و تعداد دیگری هم نه تنها در زاگرس بلکه در منطقه حفاظت شده خاییز واقع در مرز استانهای کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان آسیب جدی دیدند.
با توجه به اینکه سازمان جنگلبانی و سازمان محیط زیست همچنان دستورالعملها و چارچوب مشخصی جهت مدیریت بحران آتشسوزی در عرصههای طبیعی اعلام نکردهاند؛ لذا احتمال اتفاقات ناگوار مشابه چندان کم نیست.
آرش مزبانی که از سال 1383 در اداره منابع طبیعی استان ایلام شهرستان درهشهر مشغول فعالیت بوده، سال گذشته و همزمان با وقوع آتشسوزیهای متعدد در زاگرس هشدار داد: «ضرورت برگزاری دورههای آموزشی و تبعیت از یک برنامه کاملا مشخص به خصوص برای مناطقی مانند جنگلهای زاگرس که از نظر توپوگرافی و شیب، بافت خشن دارند و صعبالعبور هستند به شدت احساس میشود. در کنار همه اینها باید احتمال مارگزیدگی، پرت شدن سنگ از بلندی و حمله گوشتخواران را هم مدنظر داشت اما بدون تعارف بگویم که در سازمان جنگلبانی ایران و سازمان حفاظت محیط زیست تاکنون هیچ آموزشی برای پرسنل منابع طبیعی در خصوص اطفای حریق داده نشده است».
دلایل مختلف آتشسوزیها در طبیعت
امید سجادیان، دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس درباره دلایل آتشسوزیها میگوید: «آتشسوزی در عرصههای طبیعی دلایل متعدد دارد که بسته به شواهد دلایل آنها قابل پیشبینی است. البته مواردی هم هستند که نمیتوان دلایل آنها را پیشبینی کرد. به عنوان مثال در حاشیه شهرها و روستاها که ارزش زمین بالاست گاهی طمع افراد باعث بروز فاجعه میشود. در برخی مناطق گردشگری که علفزارهای بلند وجود دارد، یک بیاحتیاطی منجر به بروز آتشسوزی میشود. در حاشیه جنگلهایی که در زمینهای کشاورزی قرار دارند، آتش زدن پسماندهای کشاورزی میتواند منجر به شکلگیری آتشسوزیهای گسترده شود. در خیلی مناطق اختلافات عرفی بین مردم وجود دارد، در بعضی جاها مانند جنگلهای بلوط هم گاهی زغالگیری باعث بروز آتشسوزی میشود. متاسفانه زغالگیری هم در برخی استانهای زاگرسنشین خیلی جدی شده و گسترش پیدا کرده ضمن اینکه در خیلی از مناطق همجوار مانند خوزستان، اصفهان، شیراز و چهارمحال و بختیاری زغال بلوط را میفروشند که خود نشان از گسترش ابعاد مساله دارد».
محمد الوندی، رییس اداره پارک ملی کرخه نیز به آتشسوزیها در منطقه حفاظت شده کرخه در استان خوزستان اشاره کرده و میگوید: «آتشسوزی در پارک ملی و منطقه حفاظت شده کرخه در سالهای خشکسالی تداوم دارد و در تمام طول سال شاهد آتشسوزی هستیم چون رطوبت منطقه کم، دبی رودخانه پایین و سطح آبهای زیرزمینی هم پایین است.
خشکی اشکوب کف، ازدیاد تنهها و شاخههای خشک درختان و فقدان رطوبت از جمله مهمترین دلایل این مساله است. آخرین آتشسوزی سال 99 در کرخه در تاریخ 17 اسفند اتفاق افتاد و در سال جاری هم اولین آتشسوزی در تاریخ 3 فروردین رخ داد و در مجموع؛ از ابتدای سال تا روز 13 خرداد 23 مورد آتشسوزی در کرخه پیش آمده که مهمترین دلیل وقوع آنها سرایت آتشسوزی از اراضی کشاورزی است.
پس از برداشت گندم، کلزا و سایر محصولاتی که بقایای کاه و کلش از آنها بر جا میماند؛ کشاورزان برای آمادهسازی زمین جهت کشت مجدد بقایا را آتش میزنند. جنگل و بیشهزارها با اراضی کشاورزی همسطح هستند و هیچ اختلاف ارتفاع یا فاصلهای بین آنها نیست در نتیجه آتش به راحتی از زمین کشاورزی به بیشهزار سرایت میکند.
مهمترین دلیل آتشسوزی در کرخه اواخر اردیبهشت و خرداد این موارد است اما حضور گردشگران هم بیتاثیر نیست.
بیاحتیاطی رهگذرها و عبور جادهها از مناطق حفاظت شده هم هست. گاهی دامداران برای از بین بردن پوشش خشک یکساله به خصوص علفهای شور که میتوانند مخفیگاه خوبی برای گوشتخواران باشند، اقدام به آتش زدن بوتهها میکنند تا خسارتی متوجه دامهای آنها نشود. این آتشسوزیها هم به سرعت به زمینهای اطراف سرایت میکند و فاجعه به بار میآید».
خیلی از آتشسوزیها عمدی است
استان فارس از 10 اردیبهشت سال جاری شاهد آتشسوزیهای پراکنده و بیامان در پارک ملی بمو، ارتفاعات کوه بیلدشت ارژن، ارتفاعات کوهمره سرخی، منطقه حفاظت شده میان جنگل فسا، کامفیروز و ارتفاعات قلات بوده اما تاکنون سازمان حفاظت محیط زیست تنها چند گزارش مختصر را در این زمینه منتشر کرده که متاسفانه کوچکترین ردی از مطالعات کارشناسی در آن به چشم نمیخورد.
یک منبع آگاه درباره آتشسوزیها در مناطق حفاظتشده استان فارس میگوید:«اغلب این آتشسوزیها تعمدی بوده و ریشه در لجبازی با مسوولان محیط زیست دارد.
سازمان حفاظت محیطزیست از مشارکت مردمی در حفظ محیطزیست به درستی بهره نمیبرد در نتیجه برخی از مردم محلی، شکارچیها، دامدارها و کشاورزها که به اشتباه منفعت کوتاهمدت خود را در خطر میبینند؛ بر سر لج و لجبازی مصیبت به بار میآورند.
شکارچی غیرمجازی که جریمه شده، کشاورز غیرمجازی که محصول خود را در خطر میبیند، دامداری که بر سر مرتع و چرای دام با محیطزیست دعوا دارد؛ میآید و آتش میافروزد و بلای جانش میماند برای طبیعت».
امید سجادیان، دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس نیز بر این مساله تاکید دارد و میگوید:«بسیاری از آتشسوزیها عمدی و به دلیل تعارضاتی است که بین مردم و سازمانهای دولتی وجود دارد. خیلی از آتشسوزیهایی که میبینیم از مناطق مسکونی دور هستند و شرایط به شکلی نیست که کسی به آنها دسترسی داشته باشد. اما به هر حال این موارد حاصل از مشاهدات تجربی است و برای اینکه منشأ آتشسوزیها به درستی مشخص شود باید کار گستردهای در مناطق مختلف انجام شود.
عدم گفتوگو یکی از دلایل بزرگ شدن مشکل است به عنوان مثال در برخی موارد میبینیم که وقتی آتشسوزی شکل میگیرد، جوامع محلی آن طوری که باید کمک نمیکنند و دلیل آن هم تعارضات و گفتوگویی است که شکل نگرفته و منجر به عدم درک متقابل شده. مردم محلی گاهی میگویند که اراضی متعلق به دولت است و خودشان آتش را خاموش میکنند؛ اگر سازمانهای دولتی آن گفتوگو را ایجاد نکنند، مردم هم مشارکت نمیکنند. شرکت ندادن مردم در مدیریت جنگل و منابع طبیعی باعث میشود که آنها هم نسبت به جنگل و منابع طبیعی بیتوجه باشند در حالی که ذینفعان اصلی خود مردم محلی هستند».
در چه سالهایی احتمال آتشسوزیهای طبیعی تقویت میشود؟
بر اساس آمارهای غیررسمی سالانه به طور متوسط 15 هزار هکتار از اراضی جنگلی در ایران، طعمه حریق میشود.
معمولا در سالهایی که بارندگیهای پراکنده در عرصههای طبیعی رخ میدهد به نسبت تعداد آتشسوزیها کمتر میشود اما در سالهایی مانند امسال که نه تنها بارندگی نبوده بلکه وضعیت پوشش گیاهی نیز آسیبپذیر است احتمال آتشسوزی تقویت میشود.
در فصول گرم سال، گیاهان در مناطق علفی به حداکثر میزان رشد خود رسیده و خشک شدهاند از طرف دیگر میزان رطوبت نسبی هم به شدت کاهش یافته و کل این ماجرا بیشباهت به یک انبار باروت نیست و کوچکترین سهلانگاری میتواند فاجعهای را به دنبال داشته باشد.
نباید فراموش کرد که در فصول گرم تابستان میزان مسافرتها بیشتر و میزان خطر هم بالطبع بیشتر میشود. اگر از این تعداد گسترده عبور و مرور تنها 0.01 درصد در جادهها یا عرصههای طبیعی توقف کنند و 0.001 آنها آتش روشن کنند به راحتی آتشسوزیهای بزرگی اتفاق خواهد افتاد.
تاریخچه آتشسوزیهای طبیعی در ایران آن طورکه باید شناختهشده نیست. برخی از عرصههای طبیعی به دلیل شاخصتر بودن از این لحاظ تا حدودی مورد توجه قرار گرفتهاند اما در همین آمارها نیز کاستیهای بسیار دیده میشود.
به عنوان مثال پارک ملی گلستان، نخستین پارک ملی ایران است که گزارشهای موجود از وقوع 67 آتشسوزی در فاصله سالهای 1336 تا 1376 در این پارک خبر میدهد.
یکی از قدیمیترین و بزرگترین آتشسوزیهای این منطقه مربوط به سالهای 1329 تا 1332 است که طی چندین مرحله بخشهای وسیعی از نواحی مرکزی را متاثر کرد. البته در آن زمان پارک ملی گلستان هنوز یک منطقه حفاظت شده نبود اما آسیب ناشی از این آتشسوزی بخش وسیعی از پوشش گیاهی(Juniperus excels) و (Quereus macranthera) را متاثر کرد و این آسیب به اندازهای جدی بود که هنوز آثار آن در منطقه ملموس است.
مطالعات اخیر نشان داده که این ذخیرهگاه زیستکره به دلیل تفرجی بودن به خصوص گذر بزرگراه آسیایی از قلب آن ضمنا به واسطه بر هم کنش میان تودههای هوای پرفشار از منطقه هیرکانی در غرب و تودههای هوای کمفشار از آسیای مرکزی در شرق که زمینه را برای وزش بادهای قوی در این منطقه مهیا میکند به شدت نسبت به آتشسوزی حساس است.
هزینههای میلیاردی نابودی عرصههای طبیعی
آرش مزبانی، مدیر منابع طبیعی شهرستان درهشهر استان ایلام در وبیناری که به میزبانی پایگاه خبری گلونی برگزار شد به موضوع آتشسوزیها در اکوسیستم زاگرس اشاره کرد و گفت:«وقوع آتشسوزیها در زاگرس به ما هشدار میدهد که جنگلهای این منطقه به مرحله کلیماکس یا پیری نزدیک میشوند و حجم تودههای خشک و خشکهدارهای داخل جنگل در حال حاضر به حدی زیاد است که تایید میکند جنگل در حال از بین رفتن است.
ما در 100 سال گذشته چنین آتشسوزیهایی در زاگرس نداشتهایم، اگر هم داشتهایم در کمترین زمان ممکن توسط عشایر جنگلنشین مهار میشد. اما از قریب 200 سال پیش روندی آغاز شده که جنگلهای زاگرس را هرچه بیشتر آسیبپذیر کرده.
در گذشته رطوبت زیاد بود، دما هم به این اندازه بالا نرفته بود از سوی دیگر طول دوره خشکی هم کم بود؛ بنابراین با کمترین زمان و کمترین ابزار، مهار آتشسوزی ممکن بود اما الان دوستانی که برای اطفای حریق میروند به ما میگویند که بافت و تودههای خشک داخل جنگل حتی در فصل بهار بیداد میکند.
در واقع استرسی که به جنگلهای زاگرس وارد شده این حجم از خشکی را در پی داشته و این یک هشدار جدی است به مسوولان منابع طبیعی که بدانند جنگلهای زاگرس در شرف نابودی هستند. جبران این ضرر یا احیای جنگل هم برای کشور هزینههای میلیاردی به همراه خواهد داشت».
محمد الوندی، رییس اداره پارک ملی کرخه هم درباره ضررهای ناشی از آتشسوزیها میگوید:«ما در مناطق تحت حفاظت محیطزیست هر آنچه امکانات و تجهیزات داریم برای مهار آتشسوزی به کار میبریم. در منطقه حفاظت شده کرخه، دو خودروی آتشنشانی یک کامیون سنگین و یک خودروی پیکاپ سبک برای مناطقی داریم که برای تردد در جاهایی است که امکان استفاده از خودروهای سنگین وجود ندارد.
در ابتدای سال و با هماهنگیهایی که با اداره کل انجام دادیم، وسایل را در حد توان تجهیز و تعمیر و نگهداری کردیم. به هر حال اتفاقات ناخواسته مانند عبور گردشگر و بیاحتیاطی هست اما ما در کرخه آتشسوزیهایی داریم که از اراضی کشاورزی شروع میشوند و همواره این سوال مطرح است که اصلا چرا این اتفاقات باید پیش بیاید در حالی که اگر بخش متولی کشاورزی از طریقی کشاورزان منطقه را توجیه کند، این اتفاقات یا رخ نمیدهد یا دامنه آن کمتر میشود.
چرا برای تولید محصول کشاورزی باید منابع طبیعی از بین برود؟ آیا بدون نابودی و آسیب زدن به طبیعت نمیتوان محصول کشاورزی تولید کرد؟ وقتی زمین کشاورزی را آتش میزنند، کل اکوسیستم دگرگون میشود. آتشسوزیها فقط عرصههای طبیعی مثل جنگل و علفزار را از بین نمیبرد بلکه زیستگاه بسیاری از حیوانات وحشی هم از دست میرود. دود آتشسوزیها در خوزستان، آلودگی ایجاد میکند و این حجم از آتش در شوش، اندیمشک، دزفول و بخش شمالی خوزستان نگرانکننده است.
باید بپذیریم هزینهای که آتشسوزیها برای طبیعت و ما انسانها ایجاد میکنند بسیار زیاد است. نزدیک 60 الی 70 کیلومتر از عرصههای تحت حفاظت محیط زیست در کرخه این مشکل را به صورت جدی دارد و اگر بخواهیم خاکریز بزنیم و بین مناطق حفاظت شده و زمینهای کشاورزی فاصله ایجاد کنیم، میلیاردها پول نیاز است در حالی که اگر متولیان کشاورزی دست به کار شوند و جلوی آتش زدن بقایای کاه و کلش را بگیرند، میزان آتشسوزی عرصههای طبیعی هم کمتر میشود».
الوندی میگوید:«در نظر گرفتن مکانیسمهای تنبیهی و تشویقی میتواند تا حد زیادی جلوی آتش زدن زمینهای کشاورزی را بگیرد. استفاده جایگزین از کاه و کلش به جای آتش زدن آن باید مدنظر قرار گیرد به هر حال بخش اعظم حقابه تالابها به زمینهای کشاورزی اختصاص داده میشود و برای همین کاه و کلش هم کلی آب مصرف شده؛ در حالی که سوزاندن آن دود مضاعفی است که به چشمان محیطزیست میرود.
ما سال گذشته نزدیک به 50 ماموریت مهار آتشسوزی در منطقه تحت مدیریت کرخه داشتیم که از این 50 ماموریت،10 ماموریت جهت کمک به سایر شهرستانها بود. این حجم از ماموریت برای مهار آتشسوزی بسیار زیاد است. هزینه سوخت ماشین، هزینه استهلاک، نیرویی که اعزام میشود، تجهیزاتی که لازم دارد، همه اینها جدا از تلفات جانی و آسیبدیدگی نیروهای محیطبان و جنگلبان و حتی همیاران محیطزیست است که با هیچ مقیاسی قابل جایگزینی نیست. این حجم از تمرکز بر آتشسوزی به شدت روی حفاظت از عرصههای طبیعی تاثیرگذار است».
تشکلهای مردمی محیط زیستی جدیتر گرفته شوند
امید سجادیان، دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس میگوید: «آتشسوزی جزو جداناپذیر اکوسیستم است. هر جایی که فعالیتهای انسانی باشد احتمال آتشسوزی هم زیاد است. در استانهای زاگرسنشین پوشش انبوه بلوط در جوار سکونتگاههای انسانی گسترده قرار دارد اما شدت و گستردگی آتشسوزیها به بارش و وضعیت اقلیمی هم بستگی دارد.
در برخی سالها که بارش خوب است، میزان و شدت آتشسوزی کمتر است اما در برخی سالها به خاطر کم بارشی در برخی مناطق علفزارها کمتر رشد کردهاند اما زودتر زرد میشوند لذا شروع آتشسوزیها زودتر و دیرپایی آنها هم بیشتر است. تکرار این مساله ایجاب میکند که هر سال آمادهتر باشیم، پیشگیری بیشتر، نیروهای عملیاتی بیشتر و مدیریت اطفای حریق یک ضرورت است و سازمانهای متولی باید برنامه کاری خود را هر سال به روز کنند.
هنوز خیلی از نیازهای اولیه تامین نشده اما به هر حال موضوع آتشسوزی در این سالها مورد توجه قرار گرفته به خصوص اغلب مردم پیگیر وضعیت میشوند و این به خاطر فعالیت گسترده فعالان و دغدغهمندان محیطزیست است اما همچنان ضعفهای زیادی وجود دارد.
قطعا باید دستورالعملی تدوین شود و سازمانهای مربوطه بر اساس آن پیگیر وضعیت باشند. 6 ماه فصل سرد زمان خوبی است که برای آموزش و پیشگیری اقدام شود، یک نقطه ضعف هم این است که تکلیف نیروهای مردمنهاد مشخص نیست و نیروهای مردمی آن طور که باید برای اطفای حریق سازماندهی نمیشوند.
سازمان مدیریت بحران باید اطلاعرسانی را در اولویت قرار دهد و نقش تشکلهای مردمنهاد را هم مشخص کند چون اغلب تجهیزات در اختیار آنها گذاشته نمیشود در حالی که نقش مردم بسیار موثر است چون بسیاری از همین مردم با جان خود پای حفاظت از طبیعت ایستادهاند».
دیدگاه تان را بنویسید