اعتمادآنلاین از تاریخ سینما و ورود آن به ایران گزارش میدهد
از آغاز سینما توسط فانوس خیال برادران لومیر تا اولینهای سینما در ایران
اگر تاریخ پیدایش سینما را به برادران لومیر نسبت دهیم، اکنون بیش از یک قرن از آغاز فعالیتهای سینمایی میگذرد. حدود یکصد سال پیش وقتی که برادران لومیر با حرکت دادن دستگاه فانوس خیال تصاویر قطاری متحرک را بر پرده سینما نمایش دادند، چنان طوفان عظیمی به پا شد که تا مدتها بازار هنرهای دیگر کساد و کلیه امکانات مادی و معنوی جهان هنر در اختیار این صنعت نوپا قرار گرفت.
اعتمادآنلاین| در آغاز سینما را بیشتر یک پدیده علمی- صنعتی میدانستند. در سالهای جنگ جهانی اول، سینما بهعنوان یک فعالیت نمایشی و سرگرمی رونق یافت و پس از آن، قابلیتهای هنری آن توسط فیلمسازان اروپایی و آمریکایی کشف شد.
این هنر، بهعنوان یکی از پرجاذبهترین پدیدههای قرن بیستم شناخته شد، مرزها را پشت سر گذاشته و میلیونها نفر را مجذوب خود کرد؛ هنری که تا امروز، نهتنها عادی و بیاهمیت نشده، بلکه همچنان جایگاه خود را حفظ کرده است. به طوری که پس از گذشت اندک زمانی از مهمترین هنرهای عصر قلمداد شد و هنر هفتم نام گرفت.
میرزا ابراهیمخان؛ اولین فیلمبردار ایرانی
اولین ردپای سینما در ایران را میتوان در سفر مظفرالدین شاه جستجو کرد. این سفر در سال 1279 شمسی موجب آشنایی او با سینماتوگراف شد؛ دوربین ثبت تصاویر متحرکی که فیلم پروژکتور و چاپگر نیز بودند. این وسیله سرگرمی در محل آب گرمهای معدنی کنترکسویل فرانسه بود و شاه را آنقدر مجذوب کرد که بلافاصله دستور داد میرزا ابراهیمخان عکاسباشی یک عدد از آن را خریده و طرز کار آن را یاد بگیرد، تا این دستگاه عجیب را که به ظن او روی دیوار میاندازند و مردم در آن حرکت میکنند، به عنوان سوغات برای زنان حرمسرای خود ببرد.
پس از آن، به دستور مظفرالدین شاه، میرزا ابراهیمخان عکاسباشی از مراسم کارناوال گل که در فرانسه برقرار بود فیلمبرداری کرد. بر این اساس، نام او به عنوان اولین فیلمبردار ایرانی در تاریخ ثبت شد.
چند سال بعد با شروع انقلاب مشروطیت بهرهگیری از هنر سینماتوگراف عمومی شد و مراکزی برای تماشای عمومی ایجاد شد. در سال 1326 ه. ق برابر با 1287 ه. ش و 1908 م نخستین اعلان مربوط به سینما در جراید به چاپ رسید.
اولین میزبانی ایرانی از هنر هفتم در سالنهای روسیخان
نخستین سالن نمایش فیلم در سال 1283 در خیابان چراغ گاز تهران و توسط ابراهیمخان صحافباشی افتتاح شد.
اولین قدم برای عمومی شدن سینما در ایران با احداث سالنهای سینمایی آغاز شد. البته در ابتدا این سالنها توسط اقلیتهای دینی و افراد غیرایرانی ایجاد شد. اولین فرد از این گروه که اقدام به بازگشایی سینما کرد روسیخان بود. او در سال 1254 ه. ق در تهران از پدری انگلیسی و مادری روسی متولد شد و نام اصلیش ایوانف بود. در آغاز سلطنت مظفرالدین شاه به عنوان یکی از تکنسینهای عکاسخانه شاهی استخدام شد و در آغاز سلطنت محمدعلی شاه به ریاست بخش عکاسی دارالفنون و مقام عکاسباشی دربار دست یافت.
بهزودی اهمیت تجاری فروش بلیطهای سالن سینما از دید دیگر ایرانیان پنهان نماند و بهتدریج اشخاص جدیدی به این صنعت نوپا جذب شدند. از جمله این افراد آقایوف (مشهور به تاجرباشی) بود که در ابتدا در خیابان چراغ گاز در قهوهخانه زرگرآباد به نمایش فیلم میپرداخت و به دلیل استقبال مردم از این سالن مورد اعتراض روسیخان واقع شد. کار به زد و خورد کشید اما آقایوف از پا ننشست و سالن کوچکی با بیست صندلی در خیابان ناصرخسرو راه انداخت.
تنها کسی که توانست سینما را به معنی امروزی در ایران همگانی کند شخصی ارمنی بود به نام «آرداشس باتماگرایان» (معروف به اردشیرخان ارمنی) که در سال 1291 ه. ش در خیابان علاءالدوله سالن باز کرد و با پخش سریالهای تارزان محبوبیتی همگانی یافت. از اقدامات مهم او، تفهیم فیلمهای خارجی به ایرانیان بود، چه در آن زمان آشنایی با زبان خارجی متداول نبود و اردشیرخان با آوردن یک مترجم که به بیان صحنههای فیلم و ترجمه جملههای زیرنویس میپرداخت و آوردن گروهی نوازنده که موسیقی متناسب با صحنههای فیلم مینواختند قدمی مؤثر در مردمی شدن سینما برداشت.
از این زمان به بعد تا پایان عصر قاجار سینما تحول عظیمی داشت و تنها به عنوان وسیله سرگرمی عده قلیلی مورد استفاده قرار گرفت. از سویی دیگر ضعف امکانات حمل و نقل در واردات فیلم موجب تکرار فیلمهای نمایش داده میشد. بنابراین سینما بازارش داغتر از پیش نشد و دوران رکود را طی کرد، به طوری که چند سینمای تهران فقط به نمایش یک سانس در روز اکتفا میکردند.
آغاز رقابتهای سالندارها برای رشد صنعت سینما
رکود سالنهای سینماهای تهران سینماداران را بر آن داشت تا با دست زدن به اقدامات گوناگون شمار تماشاگران خود را افزایش دهند. از جمله این اقدامات علاوه بر استخدام مترجمان و توضیحدهندگان شوخ و بذلهگو و استخدام گروه نوازنده، دادن بستنی و لیموناد مجانی در سالن سینماها بود.
گاه سینماداران حتی در فروش بلیط نیز تغییراتی میدادند به طوری که سینمای زرتشتیان یک نسخه روزنامه اطلاعات را به جای بلیت قبول میکرد و یا در سینمای دیگر بعد از خرید یک بلیت، بلیت دوم نصف قیمت داده میشد.
با تمام تلاشهایی که برای رونق سینما انجام شده بود، همچنان سالن سینماها خالی بود. تا اینکه در سالهای حکومت قاجار عدهای از جوانان تحصیلکرده تازه از اروپا برگشته تصمیم گرفتند سالنهای مخصوص بانوان تأسیس کنند تا از این طریق بر شمار فروش بلیتهای خود بیفزایند.
آنان اعتقاد داشتند مادامی که نیمی از جامعه به سینما راه نیابد، به شمار تماشاگران اضافه نخواهد شد. از جمله این افراد کلنل علینقیخان وزیری بود که به همراهی خانبابا معتضدی اقدام به تأسیس سالن سینما برای بانوان کرد. خانبابا متعضدی درباره این اقدام میگوید: «در آن روزها هنوز بانوان به سالن سینما راه نداشتند، لذا من فیلمهایی را که خود تهیه کرده و یا از خارج آورده بودم در مجالس فامیلی برای بانوان نیز نمایش میدادم، ولی بعد با یکی از صاحبان سینما مذاکره کردم و به اتفاق سینمایی مختص بانوان درست کردیم. کلنل علینقی وزیری پیشنهاد کرد تا سالن نمایش او را که واقع در لالهزار بود به این کار اختصاص دهیم و به این ترتیب سینما صنعتی تأسیس شد که فقط فیلم برای خانمها نمایش میداد و بعد از تأسیس این سینما بود که ورود خانمها به سینمای دیگر هم رواج پیدا کرد.»
بدین ترتیب امکان ایجاد سینماهای مختلط در اذهان سینماگران به وجود آمد. چندی بعد علی وکیلی که مدتی بود به نمایش فیلم در سالن گراند هتل به طور منظم هر هفته (دوشنبه و جمعه) میپرداخت به دلیل نپذیرفتن اذهان جامعه بار دیگر به ایجاد سینمای مخصوص بانوان دست زد. او سالن مدرسه زرتشتیان (در خیابان نادری) را اجاره و سینمایی در آن تأسیس کرد تا بانوان را به سینما جلب کند. بدین منظور آگهیهایی در نشریات چاپ کرد و حتی گفت کسانی که نسخهای از این روزنامه را ارائه دهند میتوانند بدون خرید بلیت فیلم را تماشا کنند اما با این ترفندها طرفی نبست و سالنهای سینما همچنان خالی ماند.
این شیوه همچنان ادامه داشت تا اینکه بعد از واقعه کشف حجاب در 17 دی 1314 زنان در کنار مردان به تماشای فیلم پرداختند. شایان ذکر است که به طور کلی سینما در این زمان فقط قشر محدودی را در بر میگرفت و فقط در تهران و شهرهای بزرگ رواج دشت. به ویژه آنکه اکثریت زنان بعد از واقعه کشف حجاب حتی از رفت و آمد در مجامع عمومی پرهیز میکردند تا چه رسد به گذراندن اوقات فراغت خود در کنار مردان.
دیدگاه تان را بنویسید