یکی از صاحبنظران اجتماعی سالها پیش گفته بود که ما ایرانیان مردم خودویرانگری هستیم. در واقع نیازی نیست دیگران ما را تخریب و ویران کنند، خودمان در این کار خبره هستیم. البته قصد او از بیان چنین گزارهای توجه دادن ما به وجود چنین ویژگی منفی در جامعه بود. اکنون مصداق روشن آن را در نقد و حتی رد اقدام پسندیده شهرداری در نصب تابلوهای موزهای تحت عنوان «نگارخانهای به وسعت شهر» میبینیم؛ اقدامی که صدای مخالفت با آن از داخل برخی نیروهای منتسب به نهادهای گوناگون شنیده میشود.
اعتمادآنلاین- توجه کنیم، بحث بر سر این نیست که شهرداری کارهای مشکلدار یا قابل انتقادی انجام نمیدهد، اتفاقا ما نیز مثل سایر رسانهها که متعهد به حقوق مردم باشند، اظهارات و عملکردهای شهرداری را نقد میکنیم، ولی نقد به معنای ضدیت و دشمنی نیست و هر جا هم که دیدیم اقدام درستی انجام میشود به همان نسبت وظیفه داریم که از آن دفاع کنیم.
متاسفانه پس از آغاز طرح نگارخانهای به وسعت شهر از سوی سازمان زیباسازی هجمهای علیه آن آغاز شد. اگرچه رییس محترم شورای شهر و اکثریت قاطع شورا اعم از اصلاحطلب یا اصولگرا از این اقدام دفاع کردند، ولی سکوت در برابر این هجمهها به نفع جامعه نیست، به ویژه آنکه میبینیم برخی خبرگزاریها که قبلا اخبار مثبت از این اقدام منتشر کردهاند، پس از این هجوم، اخبار مثبت و قبلی را از خروجی خود حذف کردهاند! در چنین شرایطی میتوانیم حدس بزنیم که مساله بیش از آنکه ارزشی و فرهنگی باشد، از معادلات پشت پرده تاثیر میگیرد.
همه میدانند که شهر تهران از نظر فضای عمومی و چشماندازهای بصری درونشهری دارای کاستیهای زیادی است. تهران بیش از آنکه شهر زندگی شده باشد، شهر کار و کسب درآمد شده است و همین امر اثرات منفی بر روحیه و روان ساکنان آن ایجاد میکند. از آلودگی هوا و ترافیک گرفته تا بینظمیهای ناشی از رانندگی یا عدم توجه به مقررات و شرایط رفتوآمد در پیادهروها یا مکانهای عمومی، یا وجود ساختمانهای بدقواره، یا آلودگیهای صوتی ناشی از ساختوسازهای تمام نشدنی، همه و همه زندگی در شهر را بیش از حد سخت کرده است.
به طور طبیعی شهرداری نیز کوششهایی برای جبران این ضعفها انجام داده است. برخی از این اقدامات عادی و مرسوم است، ولی برخی دیگر نیز ابتکاری است و اثرگذاری بیشتری دارد. ایجاد نگارخانهای به وسعت شهر در سال گذشته و سپس اقدام مشابه برای آموزش رفتارهای تامینکننده سلامتی شهروندان در زمستان سال گذشته از این نمونهاند که نه تنها در داخل کشور از سوی قاطبه مردم با استقبال روبهرو شد و انعکاس این استقبال را در رسانهها میدیدیم، بلکه در سطح رسانههای بینالمللی نیز به عنوان اقدامی ابتکاری شناخته شد، و در نهایت حسی جدید از زندگی در شهر تهران ایجاد کرد و نگاه به شهرداری و مدیریت شهری را نیز تلطیف و دگرگون کرد.
مردم حس کردند شهرداری فقط پی کسب درآمد نیست، بلکه در مقام ارایه خدمات و به ویژه خدمات فرهنگی نیز هست. اتفاقی که در این دوره از برنامه نگارخانهای به وسعت شهر رخ داد تقارن آن با دو مناسبت ایام شعبانیه و نیز سالروز آزادی خرمشهر بود و لذا مخالفان این طرح با سنگر گرفتن پشت این دو مناسبت و ذکر این نکته که نگارخانه این دو رویداد را تحت شعاع قرار داده است، به نقد این رویداد مهم فرهنگی پرداختند. در این مورد ذکر دو نکته مهم است.
فرض کنیم انتقاد مذکور وارد باشد. خوب این دلیل نمیشود که کل کار را زیر سوال ببریم. میتوان درخواست کرد تا حدی که ممکن است جبران یا برای سالهای آینده به این نوع تقارنها توجه شود. به علاوه شهرداری که از نیروهای اصولگرا و ارزشی مورد نظر منتقدان هستند، حتما به این انتقادات توجه خواهد کرد و این طبیعت کارهای مشابه است که میتوان از آن درس گرفت و ایرادات را رفع کرد.
ولی نکته مهم این است که اصل این انتقاد نیز وارد نیست. زیرا نوعی تقابل میان این دو روز و یادآوری آن با تابلوهای فرهنگی ایجاد میکند، در حالی که در ذهن مردم اصولا چنین تقابلی وجود ندارد. اعیاد شعبانیه از طریق برنامههای دیگر در سطح وسیع در جامعه دیده شد. آزادی خرمشهر نیز تحت تاثیر این رویداد قرار نداشت. فرض کنیم که به جای این تابلوها همان تبلیغات همیشگی کالاهای خارجی بود. آیا کسی آنها را موجب بیتوجهی به سالروز فتح خرمشهر معرفی میکرد؟ قطعا خیر، زیرا این دو مساله جایگزین یکدیگر نیستند. افراد مخالف چون در پی مخالفت بودهاند، یا انتظار داشتند که همه تابلوها برای این دو موضوع اختصاص یابد، چنین برداشتی دارند، در حالی که اصولا افزایش این تابلوها در بسیاری از موارد ضدتبلیغ است و ممکن است در ذهن بیننده اثر منفی بگذارد. اتفاقا تداخل داشتن تابلوهای این مناسبتها با تابلوهای نگارخانه اثرگذاری بیشتری برای آنها ایجاد میکند. تهاجم به این برنامه و ایجاد دوگانگی میان ارزشهای دفاع مقدس و مذهبی با نگارخانه به وسعت یک شهر ضررش آشکارتر از آن است که نادیده گرفته شود. فراموش نشود که مطابق مطالعات و مشاهدات مردم تهران در حد
بسیار بالایی از نگارخانه سال گذشته استقبال کردند بنابر این تهاجم غیرمنطقی به چنین برنامه موفقی چیزی جز یک خودزنی ملی نیست.
شورای نویسندگان
دیدگاه تان را بنویسید