روایت تنها نماینده زن مجلس خبرگان رهبری
نپذیرفتند «رجال» حذف شود
تنها زن نماینده خبرگان رهبری در گفت و گویی به ذکر خاطراتی از دوران نمایندگی اش پرداخته است. منیره گرجی در گفت وگو با شرق با اشاره به جلسه اول مجلس خبرگان گفت: یکی از نمایندگان که اهل شیراز بود، بلند شد و گفت: «این مجلس، مجلس گناه است. یک زن و ٧٠ مرد؟!»
اعتمادآنلاین- گرجی ادامه داد: شما نمیتوانید معنی این حرف را بفهمید! من پشت بلندگو رفتم و گفتم که من مطمئن هستم گناه نمیکنم هرکس فکر میکند گناه میکند و مجلس، مجلس گناه است، تشریف ببرد بیرون. مجلس، مجلس شناخت انسان است. آن شخص رفت. شما میتوانید تصور کنید که با چه اشخاصی طرف بودیم؟! یک مردی که روحانی است چطور فکر کرده که منِ زن، باعث گناه میشوم؟! اصلا نمیتوانید تصورش را بکنید در آن زمان در مقابل چه کسانی باید میایستادیم و حرف میزدیم. اصلا میشد تصورش را کرد؟ من بین آن همه مرد بلند شدم رفتم بالا ایستادم و گفتم: «من که مطمئن هستم که گناهی در اینجا نمیکنم و شما به آقایان هم توهین کردید که جای خود دارد ولی من نزدیک دو میلیون رأی آوردهام درحالیکه شما ٤٠٠هزار رأی دارید من که نمیتوانم جواب مردم را بدهم شما میتوانید جواب ٤٠٠هزار نفر را بدهید؟ اگر گناه میکنید پس تشریف ببرید بهسلامت». بعد از این جواب من حرفی از این موضوع دیگر هیچجا زده نشد. واقعا برایشان غیرقابل تصور بود. من، نه دختر کسی بودم و نه همسر شخصیتی. بلکه یک آدم معمولی بودم. دوره مجلس خبرگان قانون اساسی خیلی کوتاه بود اما من بهاندازه
٥٠٠ سال در این مجلس رنج کشیدم. کار خیلی سختی بود؛ با اینکه چهرههای خیلی خوبی در آن مجلس بودند. همیشه فکر میکنم صحنهای که آیتالله طالقانی بر روی زمین نشسته بودند هیچوقت در تاریخ فراموش نمیشود بالاخره این افراد الگوهای ما بودند.
گرجی در ادامه گفت: پیش از انقلاب به همدان رفته بودم و سخنرانیهای زیادی در آنجا داشتم. بعد از انقلاب آقای دکتر کاظم اکرمی در مجلس خبرگان که از همدان انتخاب شده بود من را میشناخت به من گفت در همدان همهچیز به هم ریخته است؛ شما دو روز به همدان بیایید و با سابقهای که مردم همدان از شما در ذهن خود دارند شاید اوضاع شهر آرام شود، در فاصلهای که من به همدان رفته و برگشتم بحث انتخاب رئیسجمهور و کلمه رجال [در خبرگان مطرح] بود. میگفتند که رئیسجمهوری حتما باید مرد باشد و زن نمیتواند رئیسجمهور شود. بعضی از نمایندگان هم میگفتند ما زنی نداریم که بتواند توانایی اداره مملکت را داشته باشد. اعتراض کردم و گفتم این دو روزی که من نبودم چرا آقایان اینقدر نظرات خود را تغییر دادند؟! گفتم به چه دلیل میگویید زنها توانایی اداره مملکت را ندارند؟ پیغمبر با آن عظمتش میگوید من بشر هستم و تو هم بشر هستی ما با هم تفاوتی نداریم حتی پیغمبر هم به اذن خدا از دامن زن به وجود میآید حالا پیامبر از من جلوتر است یا من از پیامبر؟ زیر بار نرفتند که کلمه «رجل» از قانون اساسی حذف شود. گفتند این سخنان شعاری و احساسی است. خاطره دیگری
برای شما نقل کنم یک شب از مجلس خبرگان به خانه آمدم تلویزیون خانه روشن بود و صحنهای که زنی را داشتند سنگسار میکردند در حال پخش بود؛ همانجا ماشین گرفتم و رفتم نزد آقای قطبزاده که آن زمان رئیس صداوسیما بود و به او گفتم این صحنهها که شما پخش میکنید باعث وهن اسلام است؛ ایشان گفت: «دست من نبود و من خبر نداشتم و بدون اطلاع من این برنامه پخش شد و به من چیزی نگفتند». به ایشان گفتم پخش این برنامه وهن اسلام است؛ مواظب باشید شما در جای حساسی مسئولیت دارید و باید خیلی مسائل را رعایت کنید یادم میآید ایشان لباس شیکی پوشیده بود. به ایشان گفتم این لباسها را مردم تن شما کردهاند مواظب باشید از تنتان بیرون نیاورند.
منبع: شرق
دیدگاه تان را بنویسید