جنایت با ادعای جلوگیری از تجاوز؛ شاهدان چه گفتند
متهمی که مدعی است به خاطر جلوگیری از آزار و اذیت مرتکب قتل شده است، برای بار دوم در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.
متهمی که مدعی است به خاطر جلوگیری از آزار و اذیت مرتکب قتل شده است، برای بار دوم در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.
به گزارش سایت جنایی، در جلسه جدید رسیدگی به این پرونده، شاهدانی از طرف متهم و مقتول به دادگاه دعوت شدند تا آنچه درباره متهم و مقتول میدانند توضیح دهند.
در جلسه اول رسیدگی، متهم که پسری جوان است گفت مرتکب قتل شد چون مقتول قصد عملی بیشرمانه داشت و او مجبور شد برای جلوگیری از تعرض دست به قتل بزند.
در این جلسه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. بر اساس کیفرخواست صادره دو سال قبل، دختری به ماموران گزارش داد برادرش گم شده است. او گفت: کامیار، برادرم، دو روز پیش از خانه بیرون رفت و برنگشت. شب گذشته دوستش شاهین، ماشین او را به پارکینگ آورد و گفت کامیار از او خواسته ماشین را برگرداند و گفت کامیار به مسافرت رفته است. این موضوع مشکوک است و به نظرم برادرم جایی نرفته و اتفاقی برای او افتاده است، چون برادرم بدون اطلاع هیچوقت جایی نمیرفت.
پلیس، سرایدار خانه را که ماشین را تحویل گرفته بود تحت بازجویی قرار داد. او گفت: من شاهین را میشناختم. او دوست کامیار بود و زیاد به خانه این خانواده میآمد. آن روز شاهین ماشین را آورد و گفت کامیار چند روزی نمیآید. من مشکوک شدم و به کامیار زنگ زدم، اما او جواب نداد و برایم پیام فرستاد که کرونا گرفته و نمیخواهد چند روزی به خانه بیاید تا خانوادهاش مریض نشوند. من هم سوییچ را به خواهرش دادم و موضوع را گفتم.
دو روز بعد از این گزارش، ماموران جسد کامیار را در حالی که سوخته بود پیدا کردند. همچنین مشخص شد از زمان پیدا شدن جسد کامیار، دوستش شاهین گم شده است.
پلیس شاهین را ردیابی و چند ماه بعد، او را که قصد خروج از کشور داشت، لب مرز بازداشت کرد.
شاهین ابتدا منکر همه چیز شد و گفت از سرنوشت کامیار مطلع نیست و فقط ماشینش را به خانهاش برده، اما وقتی با مدارک ماموران روبهرو شد و ماجرای دزدی او از کارت کامیار رو شد، به قتل اعتراف کرد. او گفت: کامیار مشکل اعصاب و روان داشت و چند باری هم خودکشی کرده بود. او یکدفعه روی من چاقو کشید و خواست مرا بکشد که با مقاومت، از جانم محافظت کردم و او را کشتم.
در جلسه دادگاه ادامه کیفرخواست ذکر شد که با توجه به مدارک موجود در پرونده، دادسرا خواستار محاکمه متهم است. همچنین از سوی یکی از اولیای دم هم که محل زندگیاش شناسایی نشده بود دادستان درخواست دیه کرد.
وقتی نوبت به شاهین رسید، ادعای عجیبی مطرح کرد و گفت: کامیار بیماری اعصاب داشت و انحراف جنسی هم داشت. او میخواست به من تجاوز کند، چون سعی کردم جلوی او را بگیرم به من حمله کرد و من هم او را با چاقو زدم.
متهم درباره اینکه چرا ۱۰۵ میلیون تومان از حساب مقتول برداشته است گفت: من این پول را برداشتم، چون ۸۰ میلیون تومان از او طلب داشتم. بقیه پول را هم برایش کار کرده بودم و دستمزدم را برداشتم. البته بعد از بازداشت من، خانوادهام پول را به خانواده کامیار تحویل دادند.
در پایان، هیات قضات وارد شور شدند و گفتههای متهم را درست تشخیص ندادند و برای او حکم قصاص صادر کردند. رأی صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت. دیوان عالی کشور بعد از اینکه پرونده را مورد بررسی قرار داد اعلام کرد که نیاز است از شاهدان درباره مقتول و متهم تحقیقات بیشتری شود. به این ترتیب پرونده یک بار دیگر به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی که امروز برگزار شد اولین شاهد گفت: کسی که ممکن بود مورد تجاوز قرار بگیرد من بودم و نه متهم.
او گفت: من در پارک نشسته بودم که مقتول جلو آمد. به خاطر اینکه سر یک دختر با او اختلاف داشتم مقتول نسبت به من نیت سوء پیدا کرد و میخواست من را از پارک بدزدد و بیرون ببرد و آزار بدهد که من فریاد زدم و درخواست کمک کردم و متهم برای کمک به من آمد. درگیری بالا گرفت. یکی از دوستان آن فرد جلو آمد. او همان کامیار بود. شاهین و کامیار با هم درگیر شدند. آنها شاهین را زدند و خونین شد. چاقوی من را گرفت و به سمت آنها حمله کرد که باعث شد چاقو به سینه کامیار وارد شود و او جانش را از دست داد.
سپس شاهد دیگر پرونده در جایگاه قرار گرفت و روایت شاهد اول را تایید کرد. در ادامه دوست مقتول که او هم از شاهدان بود گفت: ما میخواستیم شام بخوریم که یکی از دوستانم گفت به منطقه ورامین برویم. چون قرار بود یکی از بچهها یک نفر را با خودش ببرد که من بعد از اینکه وارد درگیری شدم متوجه شدم همین شاهدی است که حالا در دادگاه است. ما رفتیم و آنجا درگیری شد و شاهین کشته شد.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او هم گفت برای جلوگیری از تعرض این کار را کرده است. در پایان قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
دیدگاه تان را بنویسید