کد خبر: 739132
|
۱۴۰۴/۰۷/۰۸ ۱۵:۱۲:۲۲
| |

حامد وفایی در گفت‌وگو با «اعتماد آنلاین»:

ایران باید خود را به عنوان دیوار شرقی امنیتی برای چین تثبیت کند؛ حمایت پکن از تهران تعادل قدرت در برابر ناتو را رقم می‌زند

یک کارشناس مسائل چین به «اعتماد آنلاین» گفت: از منظر استراتژیک، تهران باید تا کنون توانسته باشد ضمن پررنگ سازی انگاره ایران به مثابه دیوار شرقی امنیتی برای پکن، این نگاه را در نظر پکن تثبیت نماید که در کوتاه‌مدت، ماشه می تواند تهدیدی برای ثبات جهانی باشد که به گسترش نفوذ آمریکا در خلیج فارس کمک می‌کند و همزمان منافع چین در پهنه و راه را به خطر می اندازد و در بلندمدت و در پرتو ژئوپلیتیک اتصال، انزوای ایرانی که می تواند به عنوان "پل ارتباطی" چین به اوراسیا مطرح باشد، به زیان پکن بوده و در عوض حمایت این کشور از تهران، می تواند موجبات ایجاد نوعی تعادل قدرت در برابر ناتو و حرکت آن به شرق را سبب شود.

ایران باید خود را به عنوان دیوار شرقی امنیتی برای چین تثبیت کند؛ حمایت پکن از تهران تعادل قدرت در برابر ناتو را رقم می‌زند
کد خبر: 739132
|
۱۴۰۴/۰۷/۰۸ ۱۵:۱۲:۲۲

لیلا پایدار- حامد وفایی، کارشناس مسائل چین، در گفت‌وگو با خبرنگار اعتماد آنلاین در پاسخ به این سوال که با توجه به تصویب نخستین قطعنامه‌ای که در ابتدا روسیه و چین نیز به آن رای مثبت داده بودند، اما اکنون این دو کشور از رای دادن به آن خودداری کرده‌اند، رویکرد چین را در دوران پست ماشه چگونه ارزیابی می‌کنید؟اظهار کرد: تغییر موضع چین از اجماع بر قطعنامه ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) – که حتی روسیه و چین را به عنوان حامیان برجام به سوی تصویب کشاند – تا خودداری از رأی مثبت در قطعنامه‌های اخیر (مانند طرح تمدید شش‌ماهه ۲۲۳۱ در ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۵، که با چهار موافق، نه مخالف و دو ممتنع به نتیجه نرسید) ریشه در دکترین "قدرت نرم" و "عدم مداخله" چین دارد. 

او ادامه داد: در ۲۰۱۵، و در شرایطی که دولت وقت (احمدی نژاد) قطعنامه ها را کاغذپاره توصیف می کرد عملا با عبور از خطوط قرمز پکن در نظام بین الملل، این کشور را به اعلام موضع علیه تهران به رغم مناسبات اقتصادی آن ایام ترغیب نمود؛ چین در آن زمان قطعنامه را به عنوان ابزاری برای ثبات منطقه‌ای و حفظ نظم جهانی می دید اما فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط E3 (فرانسه، آلمان، بریتانیا) در ۲۸ اوت ۲۰۲۵، که منجر به بازگشت تحریم‌های سازمان ملل از ۲۷ سپتامبر می شود پکن را در موقعیتی قرار داده که اولویت‌های استراتژیک‌اش – مانند ژئوپلیتیک اتصال و در مرکز آن ابتکار "پهنه و راه" از سویی و مقابله با هژمونی آمریکا در حوزه مناسبات قدرت در نظام جهانی – با فشارهای دیپلماتیک غرب تعارض یافته است.

به گفته وفایی، پس از ماشه، رویکرد چین را می‌توان به نوعی در فضای "ژئوپلیتیک سلبی و ژئواکونومیک ایجابی " ارزیابی کرد: بر این اساس پکن در حالی که به طور قاطعانه با ماشه مخالفت کرده و آن را "غیرقانونی و مخرب چندجانبه‌گرایی" خوانده، عملا از ایجاد اجماع در شورای امنیت متناسب با خواسته خود بازمانده اما تداوم تعامل مدیریت شده اقتصادی با تهران را در دستور کار محفوظ خواهد داشت. این موضع، نقش چین را از سویی به عنوان یک "میانجی بی‌طرف سیاسی" (از دیدگاه خود)، اما در عمل، به عنوان بازیگری فعال در حوزه تعاملات اقتصادی ولو با ابزار تجارت غیررسمی تثبیت خواهد کرد.

وی خاطرنشان کرد: از منظر استراتژیک، تهران باید تا کنون توانسته باشد ضمن پررنگ سازی انگاره ایران به مثابه دیوار شرقی امنیتی برای پکن، این نگاه را در نظر پکن تثبیت نماید که در کوتاه‌مدت، ماشه می تواند "تهدیدی برای ثبات جهانی" باشد که به گسترش نفوذ آمریکا در خلیج فارس کمک می‌کند و همزمان منافع چین در پهنه و راه را به خطر می اندازد و در بلندمدت و در پرتو ژئوپلیتیک اتصال، انزوای ایرانی که می تواند به عنوان "پل ارتباطی" چین به اوراسیا مطرح باشد، به زیان پکن بوده و در عوض حمایت این کشور از تهران، می تواند موجبات ایجاد نوعی تعادل قدرت در برابر ناتو و حرکت آن به شرق را سبب شود. ضمن آنکه چالش‌هایی جدی‌ چون اختلال در زنجیره تأمین انرژی چین مستقل از غرب نیز می تواند نتیجه چنین روندی باشد.

در مورد تمکین روسیه و چین به قطعنامه‌های سازمان ملل، به نظر می رسد با توجه به یکجانبه گرایی عریان آمریکا و پیروی اروپا از آن در برهه کنونی، پکن رویکرد "انتخابی عمل کردن" به حقوق بین‌الملل را در دستور کار قرار دهد که در سال های کنونی بخشی از استراتژی "جهان چندقطبی" است که چین پیش می‌برد. در نهایت، به نظر‌می رسد مکانیسم ماشه موجبات تعمیق بیش از پیش شکاف شرق-غرب را فراهم اورده است. روندی مه در صورت تداوم بی رویه احتمال صریح تر شدن مواضع پکن در خصوص مناقشات غرب آسیا را چندان دور از ذهن نمی گذارد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها