دلارهای آمریکایی در حال بمباران غیرنظامیان در غزه
نیکلاس کریستوف: در حال حاضر ما شاهد یکی از شدیدترین درگیریها بین اسراییل و فلسطینیها هستیم و در این میان این غیرنظامیان هستند که جانشان را از دست میدهند. همه این فجایع از زمان محاصره غزه آغاز شد.
اعتمادآنلاین| اسراییل با تاکید بر اینکه «حماس باید بهای سنگینی بپردازد» یک ساختمان مسکونی 13 طبقه در غزه را بمباران کرد به این بهانه که نیروهای حماس در آن حضور داشتند. از آن طرف هم گفتند اسراییل آتش را روشن کرد و مسوول عواقب آن است.
به گزارش روزنامه اعتماد، نیکلاس کریستوف در نیویورک تایمز نوشت: در حال حاضر ما شاهد یکی از شدیدترین درگیریها بین اسراییل و فلسطینیها هستیم و در این میان این غیرنظامیان هستند که جانشان را از دست میدهند. همه این فجایع از زمان محاصره غزه آغاز شد.
شروع درگیری اخیر با اقدام اسراییل در تصرف اراضی شرق بیتالمقدس کلید خورد. اقدامی که بخشی از الگوی رفتاری نامناسب اسراییل با فلسطینیها محسوب میشود. دو سازمان حقوق بشری معتبر در سال جاری گزارشهایی منتشر و رفتار اسراییل با فلسطینیها را مصداق آپارتاید قلمداد کردند. یکی از این گروههای حقوق بشری اقدامات تلآویو را برتریطلبی رژیم یهودی توصیف کرده و نتیجهگیری کرد که این اقدامات مصداق بارز آپارتاید است.
گروه دیدبان حقوق بشر نیز گزارشی 224 صفحهای منتشر و اعلام کرد که اسراییل در برخی نواحی فلسطین مرتکب جنایت علیه بشریت شده است. جدا از اینکه اقدامات اسراییل مصداق آپارتاید است یا خیر، واقعیت این است که رفتارهای اسراییل با فلسطینیها به طرز آشکاری غیرعادلانه است و موحب برافروختن آتش خشم فلسطینیها میشود.
من به عنوان یک شهروند امریکایی که مالیات میدهم هر انتقادی که به رفتارهای حماس داشته باشم باز هم نفوذی روی این گروه فلسطینی ندارم اما آشکارا در اقدامات اسراییل علیه فلسطینیها سهیم هستم و میتوانم بر رفتار تلآویو اثرگذار باشم چراکه سالانه میلیاردها دلار از پول مالیات شهروندان امریکایی صرف کمک نظامی به اسراییل میشود. تلآویو از این پول برای بمباران فلسطینیها استفاده میکند.
آیا بهتر نیست به جای اینکه مالیاتمان را به اسراییل بدهیم تا فلسطینیها را بمباران کند، آن را صرف واکسیناسیون کووید- 19 در خارج از کشور کنیم. آیا بهتر نیست کمک عظیم مالیاتی خود به اسراییل را مشروط به این شرط کنیم که اسراییل به جای تشدید تنشها از سطح تنش بکاهد؟ آیا کمکهای ما باید صرف جنگافروزی شود یا صرف برقراری صلح؟
سالها پیش قرار بر این شد که فلسطینیها و اسراییل راهحل دو کشوری را دنبال کنند اما این راهحل امروز چیزی شبیه به یک رویاست. نتایج نظرسنجی اخیری که انجام شده، نشان میدهد که اسراییلیها و فلسطینیها تقریبا یک حرف واحد میزنند؛ تنها 13 درصد از هر دو طرف باور دارند که اسراییل به راهحل دو کشوری متعهد است.
تندروها در اسراییل معتقدند که امریکاییها دیوانه هستند که فکر میکنند برخی اقدامات در همسایگی فلسطینیها جواب میدهد. اما این خود اسراییلیها هستند که دیوانهترند چراکه مدام دست به اقداماتی زدهاند که نه تنها هیچ نتیجه برایشان نداشته بلکه تنش را نیز افزایش داده است. این را در نظر داشته باشید که این خود اسراییل بود که در دهه 80 و 90 میلادی به طور غیرمستقیم به شکلگیری حماس کمک کرد. آن زمان اسراییلیها به شدت با جنبش فتح که یاسر عرفات بنیان نهاده بود، مشکل داشتند.
بنابراین دست به سرکوب جنبش فتح زدند و در این میان حماس فرصت یافت به عنوان یک نیروی ضداسراییلی در فلسطین اعلام موجودیت کرده و قدرت بگیرد. حالا اسراییلیها با حماس هم مشکل دارند! البته از آنجا که خاورمیانه مدتهاست که از سندرم بومرنگ رنج میبرد این درگیریها هم ادامه خواهد داشت. در این میان این میانهروها در طرفین هستند که قدرتشان کمتر و کمتر میشود. البته اسراییل با محاصره غزه موجب شد کسب و کار فلسطینیها در این منطقه نابود شود و نواز غزه در فقر فرو برود. در آن سو نیز با تصرف اراضی در کرانه غربی و شرق بیتالمقدس موجب شد اساسا رهبری و کنترل فلسطینیها بر سرزمینهایشان بلااثر شود.
برخی میگویند گاهی اوقات زور جواب میدهد. اما با توجه به چیزی که من در نواز غزه دریافتم، مردم بیپناه این منطقه نسبت به درگیریها نگران هستند. آنها نگران حملات تلافیجویانه اسراییل هستند.
علاوه بر این فشار اقتصادی، ترس و تشییع جنازههای پیدرپی در نواز غزه به دلیل حملات اسراییل موجب شده برخی از ساکنان این منطقه شلیک راکتهای حماس به اسراییل را تنها مرهم زخمهای خود بدانند. آنها امیدوارند مادران یهودی نیز زجری که آنها میکشند را تجربه کنند تا بدانند داغ فرزند از دست دادن یعنی چه.
اگر اسراییل بخواهد امنیت داشته باشد دو راه پیش روی خود دارد؛ نخست اینکه روی کمک امریکا حساب کند و دوم اینکه دست از آزار فلسطینیها بردارد اما بنیامین نتانیاهو هر دو را ترسانده و از خود فراری داده است. تاریخ نشان داده که اسراییل نخواهد توانست تا ابد در برابر حملات گروههای مقاومت ایستادگی کند مگر اینکه فلسطینیها را به رسمیت بشناسد.
از سوی دیگر دولت بایدن در مواجهه رفتارهای اسراییل ترسو و دست بسته بوده است. دولت بایدن هنوز هم نتوانسته در شورای امنیت سازمان ملل متحد موضوع اسراییل و فلسطین را مطرح کند و هنوز بعد از گذشت نزدیک به 3 ماه از ریاست جمهوریاش سفیری برای اسراییل معرفی نکرده است. زمانی برای تعلل نیست. امریکا باید با کمک کشورهای دوست در شورای امنیت سازمان ملل متحد، درگیریها را متوقف کند.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا صرفا به گفتن عبارت «کاهش تنشها ضروری است» بسنده کرده است. اما دولت امریکا باید صراحتا علیه اقدامات اسراییل در اخراج فلسطینیها از خانههای شان که موجب بروز تنشها شد، موضع بگیرد. کاهلی و دست دست کردن هیچ کمکی به رفع بحران نمیکند.
حقیقت اساسی در خاورمیانه این است هر کسی که با اعتماد به نفس تحولات پیش رو را پیشبینی کرد آنقدر دگم است که اصلا ارزشش را ندارد به او گوش کنید. اما حالا این طور به نظر میرسد که برنده این درگیری خونین قرار است نتانیاهو باشد؛ کسی که احتمالا قصد دارد از این بحران به عنوان اهرمی برای ادامه دوره نخستوزیریاش استفاده کند. در این میان این سندرم بومرنگ است که همچنان قربانی میگیرد.
سالانه میلیاردها دلار از پول مالیات شهروندان امریکایی صرف کمک نظامی به اسراییل میشود. تلآویو از این پول برای بمباران فلسطینیها استفاده میکند.
آیا بهتر نیست به جای اینکه مالیاتمان را به اسراییل بدهیم تا فلسطینیها را بمباران کند، آن را صرف واکسیناسیون کووید- 19 در خارج از کشور کنیم.
آیا بهتر نیست کمک عظیم مالیاتی خود به اسراییل را مشروط به این شرط کنیم که اسراییل به جای تشدید تنشها از سطح تنش بکاهد؟
آیا کمکهای ما باید صرف جنگافروزی شود یا صرف برقراری صلح؟
دیدگاه تان را بنویسید