روح‌اله کهن‌هوش نژاد:

هیچ کشوری بیش از قطر از رشد جهانی کسب و کار گاز طبیعی مایع منتفع نشده است

روح‌اله کهن‌هوش نژاد نوشت: هیچ کشوری بیش از قطر از رشد جهانی کسب و کار گاز طبیعی مایع منتفع نشده است. امروزه این کشور در صدر جدول بالاترین درآمد سرانه در جهان قرار دارد.

هیچ کشوری بیش از قطر از رشد جهانی کسب و کار گاز طبیعی مایع منتفع نشده است
کد خبر: 597070
|
۱۴۰۱/۱۱/۲۵ ۱۵:۳۰:۲۱

روح‌اله کهن‌هوش نژاد در یادداشتی با عنوان «مثلث صادرکنندگان سوخت طلایی» در روزنامه تعادل نوشت: گاز طبیعی مایع (LNG) محصول فرآیندی پیچیده است که گاز طبیعی در آن به ‌شدت و تا حدود منفی ۲۶۰ درجه فارنهایت (تقریبا منفی 162 درجه سانتیگراد) سرد و به این ‌ترتیب، فشرده و به مایع تبدیل می‌شود.

از آنجایی‌که این گاز در حالت مایع تنها شش صدم از فضایی را اشغال می‌کند که در حالت گازی لازم است، می‌توان آن را به داخل تانکرهایی در کشتی‌های یخچال‌دار پمپاژ و در دریاها حمل کرد و آنگاه در سوی دیگر، آن را مجددا به گاز تبدیل و به داخل سیستم خط لوله کشور دریافت‌کننده پمپاژ کرد.  این فناوری در جریان جنگ جهانی اول ابداع شد.

اما آزمایش‌های مربوط به مایع کردن گاز به منظور حمل و نقل آن پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد. سوزاندن گاز پاک‌تر به جای زغال‌سنگ برای تولید برق به کاهش آلودگی کمک می‌کرد و گاز طبیعی مایع می‌توانست به منبع گاز لازم مبدل شود. بازار اصلی گاز طبیعی مایع در بریتانیا و کشورهای اروپایی بود که پس از کشف میدان عظیم گاز طبیعی خرونینگن (Groningen) در هلند و سپس کشف میادین دیگر گاز در شمال آفریقا و در بستر دریا در ساحل شرقی بریتانیا، این بازار از میان رفت. 

در ادامه مشخص شد که بازار رو به رشدِ گاز طبیعی مایع در آن سوی جهان و در معجزه اقتصادی شرق آسیا، یعنی کشورهای ژاپن، کره جنوبی و تایوان، واقع است. این کشورها، به منظور کاهش وابستگی خود به نفت غرب آسیا برای تولید برق و افزایش امنیت انرژی و همچنین به منظور کاهش آلودگی، قراردادهای پیچیده‌ای با کشورهایی مانند اندونزی، مالزی و پادشاهی برونئی منعقد کردند. به‌علاوه، یکی از تأسیسات کوچک گاز طبیعی مایع - که در آلاسکا قرار داشت - متناوبا گاز طبیعی مایع به ژاپن صادر می‌کرد.  

این کسب و کار جدید گاز طبیعی مایع مستلزم سرمایه‌گذاری‌هایی به میزان میلیاردها دلار‌ برای یافتن، تولید و پمپاژ گاز بود. هدف از این سرمایه‌گذاری‌ها عبارت بود از ساخت کارخانه‌هایی که گاز را در یک سوی جهان، به مایع تبدیل و در سوی دیگر، مجددا آن را به گاز تبدیل کند و نیز ساخت کشتی‌های تانکردار ویژه‌ای که بتوانند فاصله هزاران مایلی میان اقیانوس را طی کنند.

با در نظر گرفتن میزان پول لازم، ضروری بود که شرکت‌‌کنندگان در بازار از آینده آن در بلندمدت اطمینان حاصل کنند. به این ‌ترتیب، نوعی مدل کسب و کار شدیدا وابسته به هم تدوین شد که شرکای مختلفی در آن سرمایه‌گذاری مشترکی در بالا و پایین زنجیره عرضه انجام می‌دادند و از طریق قراردادهای بلندمدت 20 ساله، قابلیت پیش‌بینی آینده را به دست می‌آوردند.

انرژی موجود در یکی از میادین گازی اندونزی یا برونئی یا مالزی در نهایت از کارخانه‌های برق ژاپن، کره یا تایوان سر در می‌آورد. در طول این مسیر، هیچ‌گونه خرید و فروش، تغییر مسیر یا واسطه‌ای وجود نداشت. قیمت‌ها بر اساس قیمت نفت شاخص‌گذاری می‌شدند. در صورت افزایش قیمت نفت، قیمت گاز طبیعی مایع هم افزایش می‌یافت و در صورت کاهش قیمت نفت، قیمت گاز هم کاهش پیدا می‌کرد. 

صنعت گاز طبیعی مایع، بر این مبنا به کسب و کاری عظیم مبدل شد. این کسب و کار در ابتدا به مدت چندین سال محدود به شرق آسیا بود و سپس، امیرنشین قطر به این کسب و کار جهانی روی آورد. قطر شبه‌جزیره‌ای هموار و شنی به شمار می‌رود که از سمت شرق عربستان سعودی در خلیج فارس پیشروی کرده است. این کشور، در بیشتر قرن بیستم، کشوری فقیر بود و زندگی مردم آن از راه صید ماهی و مروارید تأمین می‌شد.

در اواخر دهه ۱۹۶۰ و همزمان با تولید میزان اندکی نفت، این وضعیت به‌ تدریج تغییر کرد. اما توسعه سریع میدان شمالی - که در دریای نزدیک به ساحل قطر قرار داشت - جایگاه اقتصادی و اهمیت جهانی این کشور را متحول ساخت. میدان شمالی بزرگ‌ترین میدان گازی جهان به شمار می‌رود، که تنها با خط مرزی باریکی در روی نقشه از میدان عظیم پارس جنوبی در ایران جدا شده است. 

قطر و شرکت‌هایی که با آنها شریک شد مقیاس هر یک از فازهای عملیات تولید گاز طبیعی مایع، از جمله اندازه تانکر را به‌نحوی بی‌سابقه افزایش دادند. هدف از این کار کسب توانایی برای ارسال رقابتی گاز به هر نقطه از جهان بود. قطر، در سال ۲۰۰۷، از اندونزی پیشی گرفت و به بزرگ‌ترین عرضه‌کننده گاز طبیعی مایع در جهان تبدیل شد. این کشور آمادگی صادرات گسترده گاز طبیعی مایع به ایالات متحده امریکا را داشت تا به کاهش کمبود گاز - که گریبانگیر صنعت انرژی امریکا بود - کمک کند. 

هیچ کشوری بیش از قطر از رشد جهانی کسب و کار گاز طبیعی مایع منتفع نشده است. امروزه این کشور در صدر جدول بالاترین درآمد سرانه در جهان قرار دارد. ارزش صندوق ثروت ملی آن بالغ بر ۳۵۰ میلیارد دلار بوده و اینها همه متعلق به کشوری است که تنها 300 هزار نفر شهروند دارد (بیش از دو میلیون خارجی در قطر کار می‌کنند). این ثروت حاصل از گاز طبیعی مایع است که منابع مالی شبکه تلویزیونی جهانی الجزیره را تامین می‌کند. به‌علاوه، منابع مالی قطب‌های آموزشی و پردیس‌های دانشگاهی بسیاری از موسسات آموزشی امریکایی در غرب آسیا نیز از این درآمد تامین می‌شود. 

کسب و کار گاز طبیعی مایع از هر زمان دیگری جهانی‌تر شده است. پروژه‌های صادراتی جدیدی در مصر، ‌ترینیداد، عمان، رژیم صهیونیستی، آنگولا، نیجریه، کانادا، موزامبیک و روسیه در حال اجرا هستند. گسترش شدید مقیاس و فهرست رو به رشد خریداران باعث تغییر بازار شده است. قراردادهای بلندمدت به قوت خود باقی هستند و قراردادهای جدید منعقد می‌شوند.

اما به‌تدریج مقداری از گاز طبیعی مایع به نحوی متفاوت یعنی به صورت کوتاه‌مدت به فروش رسید. محموله‌ها برای یک مقصد بارگیری می‌شدند و سپس، در صورت دریافت پیشنهادی جدید، مسیر کشتی تغییر می‌کرد و این کار تکرار می‌شد. کسب و کار گاز طبیعی مایع دیگر صرفا کسب و کاری یکپارچه نبود و به بازاری رقابتی برای خریداران و فروشندگان نیز تبدیل می‌شد. 

اما در فوریه ۲۰۱۶، دورانی جدید برای گاز طبیعی مایع آغاز شد. پس از سرمایه‌گذاری‌های کلان، که در مجموع به مبلغ ۲۰ میلیارد دلار می‌رسید، اولین محموله گاز طبیعی مایع امریکا از پایانه سابین‌پس در لوئیزیانا به مقصد برزیل رهسپار شد. از آن زمان به بعد، به صورت بسیار منظم هر چند روز یک بار تانکرهایی به طول تقریبا یک کیلیومتر از اسکلة سابین‌پس رهسپار سایر نقاط جهان می‌شوند. بدین‌ترتیب امریکا نیز به یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان LNG جهان تبدیل شد.

در سال ۲۰۱۹، استرالیا، پس از سرمایه‌گذاری‌ای به ارزش بیش از یک چهارم تریلیون دلار، از قطر پیشی گرفت و به بزرگ‌ترین تامین‌کننده گاز طبیعی مایع مبدل شد. قطر که نمی‌خواست در جایگاه دوم باقی بماند، محدودیت‌هایی را که برای خود تحمیل کرده بود رفع کرد و ظرفیت تولید را افزایش داد تا بتواند مجددا جایگاه اول را به دست آورد.

درحال حاضر قطر و استرالیا رقابت تنگاتنگی با یکدیگر دارند و امریکا نیز در تعقیب این دو کشور است. براساس پیش‌بینی اداره اطلاعات انرژی امریکا، تا سال 2025 امریکا به جایگاه اول خواهد رسید و استرالیا و قطر با فاصله اندکی در رتبه‌های دوم و سوم قرار خواهند گرفت. 

پس از جنگ روسیه و اوکراین رقابت برای خرید LNG تشدید شده و براساس آمارهای موجود، اروپا در سال 2022 بالغ بر یک چهارم نیاز خود را از این محل تأمین کرده است. باتوجه به برنامه‌های جهانی گذار به انرژی‌های پاک و کم کربن، به نظر می‌رسد LNG حداقل تا چند دهه آینده بهترین گزینه موجود در میان سایر منابع انرژی باشد و امریکا، قطر و استرالیا مثلث اصلی صادرکنندگان این سوخت طلایی خواهند بود.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها