چرا بعضی مناطق همیشه بارانی هستند و برخی جاها کمباران؟
زمین در ظاهر سیارهای پر از آب است؛ اقیانوسهایی که بیشتر سطح آن را پوشاندهاند، دریاهایی که مرز میان قارهها را مشخص میکنند و رودخانهها و دریاچههایی که هر گوشهای از جهان در کنارشان رونقی مخصوص یافته است.
زهرا تجویدی- زمین در ظاهر سیارهای پر از آب است؛ اقیانوسهایی که بیشتر سطح آن را پوشاندهاند، دریاهایی که مرز میان قارهها را مشخص میکنند و رودخانهها و دریاچههایی که هر گوشهای از جهان در کنارشان رونقی مخصوص یافته است. اما وقتی دقیقتر نگاه کنیم، متوجه میشویم این آب فراوان به شکلی کاملاً نامتوازن در نقاط مختلف توزیع شده است. برخی مناطق دنیا تقریباً هر روز ابری و بارانیاند، به حدی که ساکنانشان باران را بخشی طبیعی از زندگی روزانه میدانند. در مقابل، مناطقی نیز وجود دارند که سالها میگذرد بیآنکه یک ابر بارانزا در آسمانشان دیده شود. این پرسش که چرا چنین تفاوت شدیدی وجود دارد، ذهن بسیاری را درگیر میکند؛ پرسشی که پاسخهای آن در مجموعهای از عوامل جغرافیایی، اقلیمی، اقیانوسی و حتی انسانی نهفته است. برای درک این تفاوت عجیب، باید کمی عمیقتر به چرخه آب، جریانهای هوایی و نقش زمینساختهای طبیعی نگاه کنیم.
نقش عرضهای جغرافیایی و تابش خورشید
یکی از نخستین دلایل تنوع بارش در جهان را باید در تابش نامتوازن خورشید جستوجو کرد. زمین کروی است و همین شکل کروی باعث میشود میزان انرژی خورشیدی که به نقاط مختلف میرسد، متفاوت باشد. بخشهایی از سیاره که در نزدیکی خط استوا قرار گرفتهاند، بیشترین انرژی را دریافت میکنند و این انرژی، گرم شدن هوا و تبخیر بیشتر آب را به دنبال دارد. به دلیل همین گرمای فراوان، حجم زیادی از بخار آب در مناطق استوایی به جو صعود میکند. وقتی این بخار در ارتفاع بالا سرد میشود، تبدیل به قطرات آب شده و بارانهای شدید و پیوستهای به وجود میآورد. به همین دلیل است که جنگلهای استوایی مانند آمازون و کنگو تقریباً همیشه بارانی هستند و پوشش گیاهی انبوهشان نتیجه همین رطوبت دائمی است.
اما هرچه از استوا دورتر شویم، میزان تابش مستقیم خورشید کاهش پیدا میکند. در عرضهای میانی، یعنی همان مناطقی که بخش زیادی از جمعیت زمین در آن زندگی میکنند، گرم شدن هوا به اندازه استوا نیست. این نوار جغرافیایی در برخی فصلها باران و در برخی ماهها دورههای خشک را تجربه میکند. اما داستان در عرضهای بالاتر، نزدیک قطبها، شکل دیگری به خود میگیرد. در آنجا هوا بسیار سرد است و سرد بودن هوا جلوی تبخیر آب و تشکیل ابرهای بارانزا را میگیرد. به همین دلیل است که حتی قطب جنوب، با وجود آنهمه یخ، یکی از خشکترین نقاط جهان محسوب میشود.
جریانهای بزرگ جوی و نقش آنها در توزیع بارش
هوایی که در مناطق استوایی گرم و سبک میشود، به سمت بالا حرکت میکند. وقتی صعود میکند، در ارتفاعات سرد شده و بخشی از بخار آب خود را از دست میدهد. حالا این هوای نسبتاً خشک، از بخش بالای جو به عرضهای جغرافیایی بالاتر حرکت میکند. این جریانهای بزرگ، که بخشی از چرخه عمومی جو هستند، نقش مهمی در توزیع بارش دارند. در حدود سی درجه عرض جغرافیایی شمالی و جنوبی، همین هوای خشک دوباره شروع به فرود آمدن میکند. فرود آمدن هوا باعث فشار زیاد و گرم شدن مجدد آن میشود و این شرایط، شکلگیری ابرهای بارانزا را دشوار میکند.
به همین دلیل است که بسیاری از بیابانهای بزرگ جهان مانند صحرای آفریقا، صحرای عربستان، بیابانهای ایران و بخشهایی از استرالیا دقیقاً در همین عرضهای جغرافیایی قرار گرفتهاند. این مناطق زیر نفوذ کمربند پرفشار جهانی قرار دارند و هوای غلیظ و خشک مانع شکلگیری بارشهای گسترده در آنها میشود. در مقابل، در عرضهای میانی، برخورد توده هوای گرم و سرد شرایط را برای تشکیل جبهههای بارانزا فراهم کرده و بارشهای فصلی متعددی در این نواحی پدید میآورد.
نقش اقیانوسها و جریانهای آب گرم و سرد
اگر بخواهیم بفهمیم چرا برخی شهرهای ساحلی همیشه بارانی هستند، باید به نقش اقیانوسها توجه کنیم. آب دریاها مانند باتریهای عظیم گرمایی عمل میکنند و میتوانند دمای هوا را به شکل قابل توجهی تغییر دهند. برخی اقیانوسها جریانهای گرم دارند؛ مانند جریان گلفاستریم در اقیانوس اطلس. این جریان آب گرم، وقتی به نزدیکی سواحل اروپا میرسد، آب فراوانی را تبخیر و وارد هوا میکند. نتیجه این رطوبت، افزایش بارندگی در مناطقی مانند بریتانیا است، بهگونهای که بخش بزرگی از بارش آن کشور حاصل همین جریان گرم و رطوبتزاست.
در نقطه مقابل، جریانهای آب سرد تأثیر عکس دارند. آب سرد کمتر تبخیر میشود و هوای بالای آن رطوبت چندانی دریافت نمیکند. مناطقی مانند سواحل غربی آمریکای جنوبی تحت تأثیر جریان سرد «هامبولت» قرار دارند. این جریان باعث شده برخی نقاط ساحلی پرو و شیلی، با وجود نزدیکی به اقیانوس، یکی از خشکترین مناطق جهان شوند. حتی بیابان آتاکاما که در همین منطقه قرار دارد، به دلیل همین جریان آب سرد به ندرت بارانی را تجربه میکند و در برخی نواحی آن گفته میشود دهههاست هیچ بارشی رخ نداده است.
اثر رشتهکوهها و پدیده سایه بارشی
یکی از عوامل مهم دیگری که تعیین میکند یک منطقه چقدر باران داشته باشد، وجود کوهستان است. وقتی توده هوای مرطوب به سمت یک رشتهکوه حرکت میکند، مجبور میشود از کوه بالا برود. با صعود هوا، دما کاهش مییابد و همین کاهش دما باعث میشود بخار آب موجود در هوا تقطیر شود و ابرهای بارانزا تشکیل گردد. نتیجه آن بارش سنگین در دامنه رو به باد کوه است. اما وقتی همین هوا از قله عبور میکند و به سمت دامنه دیگر میرود، حالا خشکتر و سبکتر است و هنگام پایین آمدن گرم میشود. گرم شدن باعث تبخیر دوباره رطوبت و جلوگیری از تشکیل ابر میشود. این پدیده را «سایه بارشی» مینامند.
این پدیده در بسیاری از نقاط جهان مشاهده میشود. بهعنوان مثال، در ایران نیز دامنههای شمالی البرز، به دلیل دریافت رطوبت از دریای خزر، بسیار پربارانند، اما دامنههای جنوبی البرز خشکتر هستند. همین اتفاق در آمریکا، نیوزیلند، هند و بسیاری مناطق دیگر نیز رخ میدهد و موجب تفاوت شدید بارش در فاصلهای کم میشود.
تأثیر دریاها و فاصله از منابع رطوبتی
مناطقی که به دریا نزدیک هستند معمولاً بارش بیشتری دارند؛ زیرا دسترسی آسانتری به بخار آب دارند. اما هرچه از دریا دورتر شویم، میزان رطوبت کاهش مییابد و احتمال بارندگی کمتر میشود. این دلیل یکی از علتهای مهم خشکی آسیای مرکزی است. کشورهایی مانند مغولستان و بخشهایی از ترکمنستان یا قزاقستان فاصله زیادی از اقیانوسها دارند و بادهایی که از سمت دریا حرکت میکنند، قبل از رسیدن به این مناطق بیشتر رطوبت خود را از دست میدهند. به همین دلیل است که حتی با وجود عرض جغرافیایی مناسب، خشکسالی در این مناطق امری معمول است.
نقش پوشش گیاهی و تبخیر تعرق
پوشش گیاهی انبوه مانند جنگل نه تنها نتیجه بارش زیاد است، بلکه خود نیز به تداوم بارش کمک میکند. در جنگلهای استوایی، درختان بهشدت در فرایند تبخیر و تعرق فعال هستند. یعنی آب را از خاک جذب کرده و آن را از برگهایشان وارد جو میکنند. این روند باعث افزایش رطوبت هوا و شکلگیری ابرهای جدید میشود. به همین دلیل، مناطقی مانند آمازون سیستم خودنگهدار دارند و اگرچه به واسطه نزدیکی به استوا باران زیادی دریافت میکنند، اما خود جنگل نیز بخشی از این چرخه را تقویت میکند.
در مقابل، در مناطق خشک که پوشش گیاهی بسیار کم است، تقریباً هیچ کمکی از سوی طبیعت برای افزایش رطوبت صورت نمیگیرد. زمین خشک رطوبت را در خود نگه نمیدارد و گرمای زیاد باعث تبخیر سطحی میشود، اما این تبخیر کممقدار کافی نیست تا رطوبت معناداری وارد هوا کند. نتیجه، استمرار خشکی و کاهش هرچه بیشتر احتمال بارش است.
تصادفهای اقلیمی و سیستمهای فصلی
علاوه بر ساختارهای بزرگ اقلیمی، برخی مناطق دنیا تحت تأثیر چرخههای فصلی خاص قرار دارند. نمونه بارز آن، سیستم موسمی هند است. این سیستم که از پیچیدهترین رفتارهای جوی زمین به شمار میرود، سبب میشود بخش بزرگی از آسیای جنوبی در تابستان بارشهای سنگینی داشته باشد. اما همین منطقه در زمستان خشک میشود. در مقابل، برخی مناطق تحت تأثیر نوسانات اقیانوسی هستند. پدیدههایی مانند النینو و لانینا میتوانند بارش را در قارهها جابهجا کنند و برخی مناطق را ناگهان با خشکسالی و برخی دیگر را با بارندگی شدید مواجه کنند.
تأثیر تغییرات اقلیمی و نقش انسان
در کنار تمام عوامل طبیعی، امروز باید نقش انسان را نیز در تفاوت بارشها بررسی کرد. فعالیتهای انسانی مانند قطع درختان، نابودی تالابها، ساختوساز گسترده و استفاده بیرویه از منابع فسیلی باعث تغییر رفتار جو شده است. افزایش گرمای زمین میزان تبخیر کلی را بالا برده، اما این تبخیر بهطور یکسان در جهان تقسیم نمیشود. برخی مناطق گرمتر و خشکتر شدهاند و برخی دیگر بارشهای سیلآسا را تجربه میکنند.
قطع جنگلهای استوایی، که بخش مهمی از چرخه تبخیر و تعرق را ایجاد میکنند، خود عاملی است که میتواند میزان بارش را کاهش دهد. از طرف دیگر، گرمتر شدن آب اقیانوسها سیستمهای جوی را ناپایدارتر کرده و احتمال رخدادهای افراطی مانند بارشهای ناگهانی و سیلزا را افزایش داده است. این تغییرات باعث شده مناطقی که سابقه خشکی داشتهاند خشکتر شوند و مناطقی که بارانی بودهاند گاهی با بارش بیش از حد روبهرو شوند.
توازن ظریف طبیعت
اگر همه این عناصر را کنار هم بگذاریم، درمییابیم که باران نتیجه مجموعهای از عوامل بسیار بزرگ و پیچیده است. از تابش خورشید و جریانهای جوی گرفته تا اقیانوسها، کوهها، پوشش گیاهی و فعالیت انسانی، همه در کنار هم تعیین میکنند که آسمان کجا بیشتر ببارد و کجا کمتر. همین شبکه پیچیده است که باعث میشود مناطقی مانند جنگلهای استوایی هر روز بوی باران بدهند و برخی بیابانها سالها منتظر یک قطره بمانند.
این تفاوتها یادآور این نکتهاند که طبیعت سیستمی بههمپیوسته است. کوچکترین تغییر در یک بخش میتواند بخشهای دیگر را تحت تأثیر قرار دهد. همین حقیقت ساده نشان میدهد که حفاظت از منابع طبیعی و مدیریت درست اقلیم، نه تنها برای داشتن باران مناسب بلکه برای حفظ تعادل کلی زمین ضروری است. اگر این توازن آسیب ببیند، پیامدهای آن تنها به یک منطقه محدود نخواهد ماند و در نهایت، تمام جهان تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید