اروپا به روسیه با ۵ هزار بمب هستهای آماده شلیک آوانس نداد؛ چرا فکر میکنیم با به رخ کشیدن توانایی هستهای غرب به عقب رانده میشود؟
حشمتالله فلاحتپیشه نوشت: من مخالف افرادی هستم که گمان میکنند به رخ کشیدن تواناییهای هستهای ایران، اروپا و غرب را به عقب میراند.فراموش نکنید، روسیه با 5هزار بمب هستهای آماده شلیک، نتوانسته خود را از چالشهای فعلی برهاند. اروپا زیر سایه این 5هزار بمب، آوانس خاصی به روسیه ندادهاند.
حشمتالله فلاحتپیشه در یادداشتی با عنوان «واسطه زدایی از سیاست خارجی در دوران ترامپ» در روزنامه اعتماد نوشت: معتقدم همه بازیگران منطقه خاورمیانه خودشان را برای یک نظم نوین آماده میکنند. برخی از گستاخترین این بازیگران مثل اسراییل و بعد هم ترکیه سعی میکنند تا قبل از رسیدن به این مرحله جدید، حداکثر دستاوردها را ثبت کنند. رخدادهایی که در لبنان و فلسطین افتاد و رخدادهایی که امروز در سوریه میافتد، حاصل یک چنین شرایطی است. یعنی کشورها تلاش میکنند، توان چانهزنی خود را برای این نظم نوین بالا ببرند. در یک چنین شرایطی مشخص است که به دلیل برخی اشتباهات گذشته در حوزه سیاست خارجی، ایران گرفتار بحرانهای شده که ارتباطی با منافع ملی کشور ندارد.
از جمله این موارد جنگ روسیه با اوکراین است. زمانی که ترامپ اعلام کرد، دوران او دورانی است که برخورد اقتدارآمیز با رخدادهای جهانی صورت میگیرد و با اقتدار امریکایی تلاش میشود صلح در کل منطقه ایجاد شود، همه بازیگران سعی کردند توان چانهزنی خود را ارتقا دهند.روشن است که ایران از یک طرف با مسائل منطقه خاورمیانه و نبرد مقاومت با اسراییل روبهروست و از سوی دیگر با اولتیماتوم 6ماه اروپاییان علیه ایران مواجه شده است. در صورت عدم توافق، امکان راهاندازی مکانیسم ماشه توسط اروپاییان وجود دارد. نتیجه این رخدادها شکلگیری مذاکرات روز جمعه با اروپا در ژنو بود. همه بازیگران در این شرایط سعی دارند خودشان را از تنش دور کنند. موضوع لبنان، نشانههای مشخصی داشت و آن اینکه حتی دولت جدید امریکا هم حاضر نیست با استراتژی جنگ بیپایان نتانیاهو همراهی کند! نتانیاهو تلاش میکند جنگ را به دوران ترامپ بکشاند و از آن طریق قابلیتهای ایران و حتی قابلیت هستهای ایران رادریک جنگ یا از میان برده یا تضعیف کند.
معتقدم همینکه آتشبس فعلی شکل گرفت و اصرار شد که این آتشبس به امضای ترامپ هم رسیده نشان میدهد که امریکا هم مشکلاتی مهمتر از مشکلات فعلی منطقه خاورمیانه دارد. تنها شکاف مهمی که برای ایران، فرصت دیپلماتیک ایجاد میکند همین جا است. در واقع ترامپ هم مهمترین چالش خود را چالش تجاری با چین میداند و اولویت مهم خود را پایان دادن به جنگ اوکراین و روسیه میداند. امریکا تلاش میکند مشکلات خاورمیانه را برونسپاری کند. این است که اسراییل را مجاب به قبول آتشبس کرده است.
امیدوارم ایران در سیاست خارجی واقعگرایانه عمل کند. کل چالشهای منطقهای ایران، تابعی از چالشهای ایران با امریکاست. به عنوان مثال در مذاکرات ژنو عمدتا دغدغه اصلی برای اروپا اوکراین است و باقی دغدغهها حاشیهای است. من مخالف افرادی هستم که گمان میکنند به رخ کشیدن تواناییهای هستهای ایران، اروپا و غرب را به عقب میراند.فراموش نکنید، روسیه با 5هزار بمب هستهای آماده شلیک، نتوانسته خود را از چالشهای فعلی برهاند. اروپا زیر سایه این 5هزار بمب، آوانس خاصی به روسیه ندادهاند، آنچه که اروپا را نگران کرده این است که نکند ایران خود را بخشی از جنگ جهانی آینده تعریف کند. ایران نباید این اشتباه را مرتکب شود و ذیل کشورهایی چون بلاروس و کره شمالی، چین و روسیه قرار دهد.
ایران باید به دنبال تامین منافع ملی خود از جنگ اوکراین باشد. در منطقه هم ایران باید در قالب یک کارگروه مشترک با کشورهای عربی برای آینده تحولات نقشه بکشد. تحولات روز جمعه سوریه نشان داد که حتی ترکیه هم به دنبال سهمخواهی است. اما کشورهای عربی به دنبال آرامش هستند. ایران باید نوعی آرامش را به همسایگان عربی خود تزریق کند. در زمره کشورهایی باشد که قصد بحرانسازی ندارند. این کاری است که باید در قالب یک دیپلماسی عملی شکل بگیرد. ایران باید بپذیرد که طی 4سال آینده مهمترین طرفش امریکاست. اگر ایران مستقیما با امریکا مذاکره نکند، حتی نتانیاهو هم با کارت ایران دستاوردهای مدنظرش را کسب میکند چه برسد به روسیه، اعراب و چین و... ایران در دوران ترامپ باید از سیاست خارجی خود واسطهزدایی کند. تجربههای اخیر نشان داده که ایران دوست راهبردی ندارد باید دشمنان راهبردی خود را به حداقل برساند.
دیدگاه تان را بنویسید