جنگ ۱۲ روزه؛ بهترین جنگ ایران در ۲۵۰ سال گذشته و پایان چرخه شکست های تاریخی
نشست «بهترین جنگ ۲۵۰ سال گذشته» که به همت انجمن علوم سیاسی دانشگاه یزد برگزار شد، به بررسی نقاط قوت و دستاوردهای ایران در جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل پرداخت. این نشست با حضور محمد ندیمی، پژوهشگر ارشد مسائل ژئوپلیتیک، به تحلیل ابعاد نظامی، سیاسی و ژئوپلیتیکی این درگیری و جایگاه آن در تاریخ معاصر ایران اختصاص یافت. ندیمی این جنگ را نقطه عطفی در تاریخ 250 سال گذشته ی ایران توصیف کرد که با تکیه بر خودکفایی دفاعی، انسجام ملی و هماهنگی گفتمان سیاسی با واقعیتهای منطقهای، ایران را بهعنوان قدرتی مستقل و تأثیرگذار در منطقه و جهان تثبیت کرد.

نشست «بهترین جنگ ۲۵۰ سال گذشته» که به همت انجمن علوم سیاسی دانشگاه یزد برگزار شد، به بررسی نقاط قوت و دستاوردهای ایران در جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل پرداخت. این نشست با حضور محمد ندیمی، پژوهشگر ارشد مسائل ژئوپلیتیک، به تحلیل ابعاد نظامی، سیاسی و ژئوپلیتیکی این درگیری و جایگاه آن در تاریخ معاصر ایران اختصاص یافت. ندیمی این جنگ را نقطه عطفی در تاریخ 250 سال گذشته ی ایران توصیف کرد که با تکیه بر خودکفایی دفاعی، انسجام ملی و هماهنگی گفتمان سیاسی با واقعیتهای منطقهای، ایران را بهعنوان قدرتی مستقل و تأثیرگذار در منطقه و جهان تثبیت کرد.
محمد ندیمی در ابتدای نشست با اشاره به اهمیت بیسابقه جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، این درگیری را نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران توصیف کرد که از منظر نظامی، سیاسی و ژئوپولتیک دستاوردهای عظیمی برای کشور به ارمغان آورده است. وی این جنگ را به دلیل خودکفایی دفاعی، هماهنگی گفتمان سیاسی با واقعیتهای منطقهای و رشد چشمگیر آگاهی جمعی جامعه ایرانی، موفقترین عملکرد ایران در ۲۵۰ سال گذشته دانست. ندیمی اظهار داشت که این موفقیت نتیجه تحولات عمیقی است که در ساختار امنیتی، نظامی و اقتصادی ایران طی چهار دهه گذشته شکل گرفته و ایران را از چرخه شکستهای تاریخی خارج کرده است. او تأکید کرد که این جنگ نهتنها توانایی ایران در تبدیل تهدیدات به فرصتهای استراتژیک را نشان داد، بلکه جایگاه ایران را بهعنوان یک قدرت منطقهای و جهانی تثبیت کرد.ندیمی در این نشست افزود : «یکی از ویژگیهای متمایز این جنگ نسبت به جنگهای دویست و پنجاه سال گذشته آن است که ایران در گذشته، بخشهای قابلتوجهی از قلمرو سرزمینی خود را از دست داده و ضربات گاه جبرانناپذیری را متحمل گردیده است. در جنگهای ادوار گذشته که بارزترین نمونه آن را در دفاع هشتساله در برابر تجاوز رژیم بعث عراق مشاهده میکنیم، ایران در بهترین حالت، زمین از دست نداده است. اما در این جنگ، نهتنها سرمایهای از دست نرفت و دشمن قادر به وارد آوردن ضربات جبرانناپذیر نگردید، بلکه ایران خسارات عمده و قابلتوجهی به طرف متجاوز وارد نمود و از این منظر، قدرت بازدارندگی کشور تقویت گردید.»
جایگاه استراتژیک ایران: از شکوه صفویه تا چالشهای رقابت هژمونیک جهانی
ندیمی در ادامه به بررسی جایگاه جغرافیایی و تاریخی ایران در منطقه و جهان پرداخت و اظهار داشت که موقعیت ایران بهعنوان پلی بین شرق و غرب، آن را در مرکز رقابتهای هژمونیک جهانی قرار داده است. او با اشاره به دوره صفویه بهعنوان یکی از باثباتترین مقاطع تاریخی ایران، گفت: «صفویه با ایجاد بنیانهای امنیتی و اقتصادی، از جمله تجارت ابریشم و روابط با عثمانی و اروپا، بیش از ۲۰۰ سال ثبات را تضمین کرد. شاهاسماعیل با تأسیس این سلسله، ساختار امنیتی را پایهگذاری کرد که شاهعباس با تقویت اقتصاد و تجارت بینالمللی، بهویژه با ارمنیها و گرجیها، آن را تکمیل کرد.» وی افزود: «این دوره نشان داد که ایران میتواند با استفاده از ظرفیتهای جغرافیایی و اقتصادی خود، به یک قدرت منطقهای تبدیل شود و از رقابتهای جهانی به نفع خود بهره ببرد.»
او در ادامه به افول صفویه و آغاز انقلاب صنعتی در اروپا (۱۷۶۰-۱۸۴۰) اشاره کرد و اظهار داشت: «با شروع انقلاب صنعتی، فاصله اقتصادی و نظامی بین ایران و غرب افزایش یافت. در دوره نوه شاهسلطانحسین، اقتصاد ایران که زمانی ۲۰ درصد ابریشم جهان را تأمین میکرد، به کشاورزی سنتی کمبازده محدود شد.» ندیمی به تأثیر رشد قدرتهای استعماری بریتانیا و روسیه و تضعیف امپراتوری عثمانی اشاره کرد و گفت: «این تحولات، همراه با نبود دولت مرکزی قدرتمند، ایران را در برابر نفوذ خارجی آسیبپذیر کرد. در حالی که اروپا به سمت صنعتیسازی پیش میرفت، ایران از زنجیره تولید جهانی عقب ماند و این شکاف، زمینهساز شکستهای بعدی شد.»
وی به نقش جغرافیای ایران بهعنوان یک کشور پل اشاره کرد و افزود: «ایران به دلیل موقعیت استراتژیک خود، همواره در معرض رقابتهای هژمونیک بوده است. از جاده ابریشم تا کانال سوئز، ایران در مرکز مسیرهای تجاری و استراتژیک قرار داشته است. اما فقدان ساختارهای امنیتی و اقتصادی بومی، این ظرفیت را به ضعف تبدیل کرد.» ندیمی به مثالهایی مانند جدایی بحرین و فشار بر سه جزیره خلیج فارس اشاره کرد و گفت: «این چالشها نتیجه نبود فهم استراتژیک و وابستگی به قدرتهای خارجی بود که ایران را در موقعیت ضعف قرار داد.»
چالش های تاریخی ایران در 250 سال گذشته
این پژوهشگر مسائل ژئوپولتیک با اشاره به چالشهای تاریخی ایران در ۲۵۰ سال گذشته، اظهار داشت که فقدان دولت مرکزی مقتدر، وابستگی به تسلیحات خارجی و نبود هماهنگی گفتمان سیاسی با ظرفیتهای منطقهای، ایران را در دورههای قاجار و پهلوی با شکستهای پیاپی مواجه کرد. او گفت: «در دوره نادرشاه، اگرچه موفقیتهای نظامی مانند فتح هندوستان وجود داشت، اما نبود عمق استراتژیک و فهم ژئوپولتیک باعث شد که این پیروزیها پایدار نباشد.»
ندیمی به جنگهای ایران و روس در دوره فتحعلیشاه و قراردادهای ترکمنچای و گلستان اشاره کرد که بخشهای وسیعی از خاک ایران، از جمله قفقاز و بحرین، را جدا کرد و افزود: «بحران مشروعیت، سرخوردگی عمومی و نبود اقتصاد و ارتش بومیسازیشده، ایران را در چرخهای از شکست قرار داد.» او به دوره پهلوی نیز اشاره کرد و گفت: «در دوره محمدرضاشاه، وابستگی به مستشاران خارجی و سیاست خارجی ناهماهنگ با منطقه، ایران را در برابر نفوذ غرب آسیبپذیر کرد. طرحهایی مانند اصلاحات ارضی بدون زیرساخت مناسب، حاشیهنشینی و نارضایتی عمومی را افزایش داد.»
وی افزود: «ایران در این دورهها فاقد یک شبکه امنیتی بومی بود و حتی ساواک تحت کنترل قدرتهای خارجی قرار داشت. این وابستگی، همراه با بحران مشروعیت، ایران را در برابر تهدیدات خارجی ضعیف کرد.» ندیمی به تجربههای تاریخی مانند جنگهای ایران و روس، جدایی بحرین و ناتوانی در حفظ سه جزیره خلیج فارس اشاره کرد و گفت: «این شکستها نتیجه نبود فهم استراتژیک و وابستگی به قدرتهای خارجی بود که ایران را در موقعیت انفعال قرار داد.»
عوامل پیروزی ایران در جنگ ۱۲ روزه: خودکفایی دفاعی، انسجام ملی و گفتمان مقاومت
ندیمی با تأکید بر نقش خودکفایی دفاعی در موفقیت جنگ ۱۲ روزه، اظهار داشت که تولید تسلیحات بومی، بهویژه موشکهای بالستیک نقطهزن و پهپادهای پیشرفته، به ایران امکان داد تا ضربات مؤثری به زیرساختهای استراتژیک اسرائیل وارد کند. او گفت: «ایران با استفاده از بیش از ۵۰۰ موشک و ۱۰۰۰ پهپاد، به اهدافی مانند پالایشگاه حیفا و مؤسسه وایزمن ضربه زد و نشان داد که سامانههای دفاعی اسرائیل، مانند گنبد آهنین، در برابر حملات چندلایهای ایران ناکارآمد هستند.» وی افزود: «این توانایی نتیجه تأکید رهبر انقلاب بر توسعه موشکی به جای خرید تسلیحات خارجی بود و بومیسازی موشکها و پهپادها، ایران را از وابستگی به قدرتهای خارجی رها کرد و امکان تولید تسلیحات ارزانقیمت با قابلیت تولید انبوه را فراهم کرد.»
این پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک در ادامه با اشاره به نقش فناوریهای بومی در توان نظامی ایران گفت: «موشکهای ایران، که با هزینهای کمتر از ۱۰۰ هزار دلار تولید میشوند، در مقایسه با تسلیحات غربی با قیمتهای چند میلیون دلاری، برتری استراتژیک ایجاد کردند. این توانایی به ایران امکان داد تا در عمق استراتژیک اسرائیل نفوذ کند و موازنه قوا را تغییر دهد.» ندیمی افزود: «این جنگ نشان داد که ایران، برخلاف دورههای گذشته، از یک شبکه امنیتی و نظامی بومیسازیشده برخوردار است که میتواند در برابر فناوریهای پیشرفته جهانی مقاومت کند.»
این پژوهشگر مسائل ژئوپولتیک با اشاره به هماهنگی گفتمان سیاسی ایران با واقعیتهای منطقهای در دوره اخیر، اظهار داشت که برخلاف دورههای گذشته، گفتمان کنونی ایران بر استقلال و مقاومت متکی است. او گفت: «در دوره پهلوی، گفتمان سیاسی وابسته به غرب بود و با ظرفیتهای منطقهای، مانند گفتمانهای ضد امپریالیستی ناصر در مصر، هماهنگ نبود. برای مثال، در دوره محمدرضاشاه، ایران به سمت گفتمان ایرانشهری باستانی رفت که با واقعیتهای منطقهای همخوانی نداشت.» ندیمی افزود: «گفتمان کنونی ایران، که بر محور مقاومت و استقلال شکل گرفته، با فهم دقیق از جغرافیای منطقه و ظرفیتهای ملی، به ایران امکان داد تا در جنگ ۱۲ روزه بازدارندگی خود را تقویت کند.»
وی به نقش آگاهی جمعی و فهم جغرافیایی جامعه ایرانی اشاره کرد و گفت: «مردم ایران امروز نسبت به ۲۵۰ سال گذشته آگاهی بیشتری از جایگاه ژئوپولتیک خود دارند. این آگاهی از طریق رسانههای اجتماعی و تجربههای تاریخی، مانند جنگ عراق و افغانستان، شکل گرفته است.» ندیمی افزود: «مردم ایران با دیدن تناقضهای گفتمان غربی در موضوعاتی مانند فلسطین و غزه، به روایتهای غربی بیاعتماد شدند. این آگاهی در جنگ ۱۲ روزه باعث ایجاد فضای ملی شد که حمایت گستردهای از پاسخ نظامی ایران به دنبال داشت. این فضای ملی، که با حملات سریع ایران در همان شب حمله اسرائیل تقویت شد، در جنگ شناختی از هر سلاحی مؤثرتر بود.»
ندیمی با تأکید بر عوامل موفقیت جنگ ۱۲ روزه، اظهار داشت که خودکفایی در تولید تسلیحات، هماهنگی نیروهای مسلح و موفقیت اطلاعاتی ایران در نفوذ به ساختار امنیتی اسرائیل، موازنه قوا را به نفع ایران تغییر داد. او گفت: «اسرائیل نتوانست به هیچیک از اهداف خود، مانند تضعیف برنامه هستهای ایران یا تغییر نظام، دست یابد، در حالی که ایران با حملات نقطهزن، بازدارندگی خود را تقویت کرد.» وی افزود: «این جنگ نشان داد که ایران، برخلاف ۲۵۰ سال گذشته، از یک شبکه امنیتی، نظامی و اقتصادی بومیسازیشده برخوردار است که میتواند در برابر قویترین فناوریهای هژمونیک جهانی ایستادگی کند.»
وی در ادامه به نقش ساختار نظام جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: «پس از حمله اولیه اسرائیل و شهادت چند فرمانده ارشد، نظام جمهوری اسلامی در کمتر از چند ساعت توانست فرماندهان را جایگزین کند و پاسخ نظامی خود را آغاز کند. این سرعت عمل و انسجام، نتیجه ساختاری است که بر فهم جغرافیایی و بومیسازی امنیتی متکی است.» ندیمی افزود: «این ساختار با ایجاد حلقههای ارتباطی در مناطق مختلف، هر منطقه را بر اساس بافت فرهنگی و قومیتی خود مدیریت میکند و از تجزیه و آشوب جلوگیری کرده است. این انسجام در جنگ ۱۲ روزه به ایران امکان داد تا در برابر حملات چندلایهای اسرائیل مقاومت کند و پاسخهای مؤثری ارائه دهد.»
نقش رسانههای اجتماعی در تثبیت قدرت مستقل ایران
ندیمی با تأکید بر اهمیت پیوست رسانهای در جنگ ۱۲ روزه، اظهار داشت که ایران باید با استفاده از رسانههای چندزبانه و دیپلماسی عمومی، روایت خود را در سطح جهانی تقویت کند. او گفت: «رفتار ایران در وعده صادق، که در چارچوب نظم بینالمللی بود و با درخواست محکومیت حمله به کنسولگری از شورای امنیت همراه شد، باید بهعنوان یک الگو به افکار عمومی دنیا ارائه شود.» وی افزود: «مردم ایران میتوانند با فعالیت در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، تلگرام، و یوتیوب، واقعیتهای جنگ را به جهانیان نشان دهند و از این طریق برای دولت های غربی هزینخ ایجاد نمایند. این روایتسازی نهتنها بازدارندگی ایران را تقویت میکند، بلکه جایگاه ایران را بهعنوان یک قدرت مستقل در منطقه و جهان تثبیت میکند.»
او به تناقضهای گفتمان غربی در موضوعاتی مانند فلسطین و غزه اشاره کرد و گفت: «غرب که ادعای دفاع از حقوق بشر و دموکراسی دارد، در برابر نسلکشی در غزه سکوت کرده است. این تناقض، افکار عمومی جهانی را نسبت به روایتهای غربی بیاعتماد کرده و فرصتی برای ایران فراهم آورده تا با ارائه روایت مقاومت، افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد.» ندیمی تأکید کرد که رسانههای فردی و اجتماعی میتوانند نقش مهمی در خنثیسازی روایتهای منفی علیه ایران ایفا کنند و افزود: «مردم ایران باید با مسئولیتپذیری، واقعیتهای استقلال و مقاومت ایران را در شبکههای اجتماعی منتشر کنند تا روایت ایران در برابر روایتهای تحریفشده غربی تقویت شود.»
جمع بندی
وی در پایان به جمعبندی مسیر کنونی ایران پرداخت و اظهار داشت که ایران امروز، با تکیه بر خودکفایی دفاعی، انسجام ملی و فهم جغرافیایی، در مقایسه با ۲۵۰ سال گذشته پیشرفت چشمگیری داشته است. ندیمی گفت: «نقاط قوت ایران شامل ارتش بومیسازیشده، گفتمان سیاسی هماهنگ با منطقه و حمایت مردمی است. با این حال، ضعفهایی مانند کمبود مشارکت مردمی در برخی حوزهها و ناکافی بودن روایتسازی بینالمللی وجود دارد.» او پیشنهاد داد که حاکمیت با افزایش مشارکت مردمی و استفاده از ظرفیتهای رسانهای، جایگاه ایران را تقویت کند. ندیمی افزود: « مشارکت مردمی و استفاده بهینه از استعدادهای داخلی، کلید پیروزی در برابر تهدیدات آینده خواهد بود و ایران باید با تکیه بر هویت تمدنی خود، که توانایی هضم تهدیدات خارجی و تبدیل آنها به فرصت را دارد، به سمت توسعه پایدار و امنیت ملی حرکت کند.»
دیدگاه تان را بنویسید