در گفت و گو با «اعتماد» مطرح شد؛
هاجر صفرزاده پس از نقره دراماتیک دوومیدانی: قانون اجازه نمی دهد همراه مرد با من بدود/ بعد از مسابقه در بیمارستان بستری شدم
نایب قهرمان پارادوومیدانی قهرمانی جهان می گوید از پاداش و حقوقی که به او پرداخت می کنند مبلغ قابل توجهی به عنوان مالیات کسر می شود.
روزبه دلاور| رقابتهای پارادوومیدانی قهرمانی جهان علاوه بر مدالهای رنگارنگ یک مدال نقره ویژه و دراماتیک برای ایران داشت.
به گزارش روزنامه اعتماد، هاجر صفرزاده، ملیپوش کشورمان در دوی 400 متر بانوان کلاس T12 با نمایشی خیرهکننده تا آستانه کسب مدال طلا پیش رفت. صفرزاده که در رقابت با نمایندگان چین، روسیه و ونزوئلا بود با ثبت زمان 56.39 ثانیه به مقام نایب قهرمانی دست یافت. متأسفانه، در گامهای پایانی و تنها یک قدم مانده به خط پایان این ورزشکار ارزشمند کشورمان زمین خورد. این سقوط لحظهای، مدال طلای او را ربود و او را در جایگاه دوم قرار داد. صفرزاده در شرایطی زمین خورد و دوم شد که مانند رقبا نتوانسته بود با «همراه» بدود و شاید همین باعث زمین خوردن او شد. پس از پایان این رقابت پرفراز و نشیب، گفتوگویی اختصاصی با هاجر صفرزاده ترتیب دادیم تا از جزییات این لحظه حساس و احساسات او بشنویم. در ادامه چکیدهای از این گپ و گفت را بخوانید.
از حضورتان در مسابقات جهانی بگویید.
این دومین حضورم در این مسابقات بود که در ماده چهارصد متر و دویست متر شرکت کردم که در چهارصدمتر با اختلاف زیاد نفر اول بودم اما متاسفانه دم خط به زمین خوردم و با اختلاف یک صدم ثانیه نفر دوم شدم. دو روز قبل از مسابقات دچار سرماخوردگی شدیدی شدم و بدن درد و تب و لرز و عفونت ریه داشتم. متاسفانه در این مسابقات به لحاظ بدنی خیلی کم آوردم و برای همین نتوانستم آن مدالی که دوست دارم را کسب کنم. در دویست متر که یک روز پس از مسابقات چهارصدمتر برگزار شده بود که تا مرحله نیمه نهایی صعود کردم اما به لحاظ جسمی خیلی ضعیف شده بودم و حالم خوب نبود که متاسفانه نتوانستم در دویست متر به فینال صعود کنم. حتی همه مسوولان هم به من گفتند در دویست متر شرکت نکن چون بدنت ضعیف است و حالت خوب نیست اما با اصرار خودم شرکت کردم.
در چهارصد متر از لحظه استارت با اختلاف از رقبایتان پیش بودید چه شد که گام آخر کم آوردید؟
بله با اختلاف زیاد نفر اول بودم که دم خط پایان زمین خوردم و ورزشکار روسی رد شد از خط و من دوم شدم. یک صدم ثانیه کم آوردم که اصلا نمیشود آن را به زبان آورد! بدنم بهشدت عفونت کرده بود و با تب و بدن درد که نمیدانم چطور خودم را رد کردم آنقدر حالم بد بود اما خب قسمتم این بود.
چرا همراه با خودتان نبرده بودید؟
من از اول بدون همراه میدویدم و ورزشکار خانمی هم نیست که پا به پای من بتواند بدود یا رکوردش بهتر از من باشد و بخواهد همراهیام کند از طرفی متاسفانه یک قانونی داریم که دونده آقا در کشورمان نمیتواند کنار دونده خانم بدود. برای همین بدون همراه میدوم. همانطور که همراه داشتن خوب است میتواند به ضرر ورزشکار همراه باشد چون اگر همراه شما خطا کند، شما هم حذف میشوید.
اگر همراه داشتید مدال تان طلا میشد؟
حتی اگر سرماخوردگی نداشتم هم میتوانستم با اختلاف زیادی اول شوم، من به دلیل بیماریام حتی نتوانستم رکورد شخصیام را بزنم. برنامهام را آن سرماخوردگی خراب کرد وگرنه اگر سرحال میرفتم، میتوانم به جرات بگویم که با اختلاف ۵۰ متر نفر اول شوم. حالا چه با همراه چه بدون همراه.
ورزشکار روس بعد از مسابقه با شما خوش و بش کرد؟
بله، همان که اول شد. این ورزشکار در پارالمپیک پاریس حتی نتوانسته بود به فینال برسد و در مرحله مقدماتی حذف شده بود. او ورزشکار خوبی نبود شاید قسمتش کسب مدال جهانی بود! او سورپرایز شده بود که با رد شدن از من اول شده.
بعد از این رقابت هم گویا به بیمارستان رفتید؟
بله. واقعا بدن درد و تب شدیدی داشتم. حتی هنوز ریههایم عفونت دارد. بعد از مسابقه همه به من گفتند چطور با این حالت توانستی مسابقه دهی!
در بین صحبتهایتان اشاره کردید که حضور همراه میتواند به ضرر ورزشکار باشد. میتوانید بگویید حضور همراه چه ویژگیهای مثبتی دارد؟
در حین دویدن یک همراه با شما صحبت میکند و وقتی حس میکنید کنار شما یک نفر حضور دارد که به شما انگیزه میدهد که باعث میشود بهتر بدوید. در همین مسابقات، وقتی ورزشکار روس به من نزدیک میشد صدای همراهش را میشنیدم که داد میزد تا سریعتر بدود اما من در آن لحظه خون به مغزم نمیرسید. همین که در حین مسیر یکی با شما صحبت میکند، میتواند به شما کمک کند.
وقتی بدون همراه در مسابقات شرکت کردید برای بقیه ورزشکاران جای سوال نبود که چرا همراه ندارید؟
در این 10سال که در مسابقات برون مرزی شرکت میکنم همیشه بدون همراه هستم و در کلاس ما حضور همراه، اختیاری است. تمام رقیبان من در این 10ساله همراه داشتند. برای مسوولان مسابقه جای سوال است و تعجب میکنند که یک ورزشکار بدون همراه میدود.
این قانون منع حضور همراه هیچ وقت باعث ناامیدی شما نشده ؟
من بدون همراه هم واقعا خوب میدوم و با خودم میگویم تا جایی که میتوانم خوب بدوم وقتی کسی کنارم نباشد اشکالی ندارد اما وقتی یکی کنار شما بدود باعث ایجاد انگیزه میشود و من فقط در این زمینه احساس کمبود خلأ میکنم. در مسابقات صدای همراه سایر ورزشکاران را میشنوم که گاهی به من استرس میدهد که الان نزدیکم شدند و صدای آنها را میشنوم. اما خب ریسک هم هست که با خطای همراه، شما حذف میشوی.
به لحاظ امکانات مشکلی نداشتید؟
یک بدشانسی دیگری که داشتم این بود که یک کفش برای این مسابقات خریدم که نزدیک به 25 میلیون پولش است! همان کفشی که در پارالمپیک پاریس بیشتر قهرمانان داشتند اما متاسفانه اجازه استفاده از این کفش را نداشتم چون طبق قانون این مسابقات باید میخ کفش ۶ میل باشد اما میخ این کفش ۹ میل است که نباید از این استفاده کنی. مجبور شدم با کفش تمرینیام که کفش قدیمی بود مسابقه بدهم. قبل از اینکه بروم سر خط مسابقات به من گفتند و مقدور نبود که کفش دیگری بخرم.
هزینه کفش با شما است یا فدراسیون؟
کفش با خودم هست اما هزینه اعزامم را کمیته ملی پارالمپیک و فدراسیون میدهند. در این مسابقات هم اسپانسر، هزینهام را دادند.
بعد از نایب قهرمانی در پارالمپیک چقدر پاداش گرفتید؟
۸ میلیارد بود که پانصد میلیون آن را کم کردند!
شاید مالیات بوده!
دقیقا همین طور است!
ولی ما به شوخی گفتیم!
نه واقعا همینطور بوده است! گفتند به همین علت کم کردند! مثلا الان ما ماهیانه ۱۵ میلیون حقوق میگیریم اما یک میلیون و 500هزارتومان آن را به خاطر مالیات از ما کم میکنند! فقط برای مسابقات جهانی دوبار حقوق گرفتم الان قطع میشود تا مسابقات بعدی!
برای نقره جهانی چقدر پاداش میگیرید؟
هنوز پاداش مسابقات جهانی سال قبل که در آن طلا گرفتم را ندادند! گفته بودند ۶۰۰ میلیون تومان و امسال هم چیزی درباره جوایز نگفتند.
مراسم استقبال چطور بود؟
رییس اداره تربیتبدنی اصفهان و رییس هیات کمبینایان و نابینایان اصفهان آمدند و دسته گل دادند و تمام! اما رییس کمیته ملی المپیک آمد و رییس فدراسیون آمد و رییس فدراسیون جانبازان و معلولان آمدند که در تهران با اینکه سه صبح رسیدیم، فکر نمیکردم مسوولان و روسا بیایند اما همگی تشریف آوردند.
صحبت پایانی؟
واقعا اگر مربیام در این مسابقات نبود شاید اصلا همین مدال نقره هم به دست نمیآوردم. به نظرم حضور آقای موسوی باعث شد تا انگیزه کافی برای جنگیدن تا ته خط را داشته باشم و دست خالی به کشور برنگردم. درست که به مدال طلای خودم نرسیدم اما همین نقره برای خودم خیلی ارزشمند بود که با آن حال بد خودم برای هدفم جنگیدم.
دیدگاه تان را بنویسید