بدترین شروع پپ؛ منچسترسیتی دیگر ترسناک نیست
تیم منچسترسیتی به نظر می رسد در حال تجربه دردهای دوران گذار و کنار آمدن با این واقعیت است که دیگر ترس و هیبت سابق را ندارد.
دو باخت در سه بازی! این بدترین شروع دوران مربیگری پپ گواردیولاست و حالا سوال اینجاست که منچسترسیتی چقدر باید نگران باشد؟
به گزارش روزنامه اعتماد، چشمهایش به زمین دوخته شده بود، دستانش در جیب شلوارش، گواردیولا پیش از آنکه دارن انگلند سوت پایان را به دهان ببرد، با گامهایی سنگین وارد زمین امِکس شد. نه دست دادنی با فابیان هورزلر، نه کلامی با بازیکنی در سه دقیقه بعدی. بیهدف به وسط زمین رفت و سرانجام با وظیفهشناسی برای هواداران تیمش که پشت دروازه بودند، دست زد. این تصویر، بازتابی بود از نیمساعت پایانی بازی سیتی مقابل برایتون، زمانی که بازیکنان نه هیجان و نه واکنشی نشان دادند و فقط تسلیم سرنوشت شدند.
این شکست ۲-۱، پس از باخت خانگی ۲-۰ مقابل تاتنهام در هفته گذشته، سیتی را با سه امتیاز از سه بازی باقی گذاشته است. این کمترین امتیازی است که گواردیولا تا اینجای یک فصل لیگ به دست آورده و نخستینبار از سپتامبر ۲۰۲۱ است که منچسترسیتی پس از سه هفته یا بیشتر، پایینتر از منچستریونایتد در جدول لیگ برتر قرار میگیرد، در این مدت شش مربی روی نیمکت یونایتد نشستهاند. این آمار، هر چند بیثباتی یونایتد را نشان میدهد، اما بیشتر از آن بیانگر این است که گواردیولا و بازیکنانش چه مدت طولانی با حس شکستناپذیری زندگی کردهاند و حالا چرا در مواجهه با شرایط سخت دچار مشکل شدهاند.
سیتی یک ساعت اول بازی را کنترل کرده بود. با اینکه پس از هدر رفتن سه موقعیت طلایی توسط ارلینگ هالند (زننده گل دقیقه ۳۴) موقعیت بزرگی خلق نشد، اما به نظر میرسید برایتون ایدهای برای بازگشت ندارد. تعویض چهارگانه برایتون در دقیقه ۶۰ جریان بازی را عوض کرد و به ورزشگاه انرژی بخشید، ولی انتظار میرفت سیتی موج را مهار کند و اوضاع را آرام سازد. اما جیمز میلنر و همتیمیهایش انرژیای وارد بازی کردند که هورزلر آن را «مثل ویروس» توصیف کرد؛ برایتون دو بار گل زد و بازی را کاملا برگرداند.
آنچه نگرانکننده است، این بود که در سیتی تنها چیز مسری، تسلیم شدن در برابر سرنوشت بود. با وجود اینکه ستون تیم شامل روبن دیاس، جان استونز، رودری و هالند حضور داشتند، تیم به شکلی ضعیف تسلیم شد. رودری این بیدقتیها را «اشتباهات بچگانه» توصیف کرد و گواردیولا گفت تیمش بعد از گل پنالتی برایتون (به خاطر خطای هند ماتئوس نونس و گلزنی میلنر) «فراموش کرد که بازی را ادامه دهد». نیکو اورایلی و جرمی دوکو در دقیقه ۷۲ وارد زمین شدند تا به تیم انرژی بدهند، اما سیتی نتوانست دوباره کنترل را در دست بگیرد. وقتی دیاس و ریکو لوئیس در دقیقه ۸۵ به جای عبدالقادر خسانوف و نونس آمدند، بیشتر شبیه تلاشی برای گرفتن یک امتیاز بود.
این صحنه یکسال پیش غیرقابل تصور بود، اما وقتی تیمی هاله ترسناک خود را از دست بدهد، چنین میشود. برایتون با جسارت حمله میکرد و سیتی هیچ مقاومتی نشان نداد و به تدریج زمین را به میزبان واگذار کرد. سیتی شاید فکر میکرد تعطیلات تابستانی زخمهایش را درمان کرده و سقوط نیمفصل گذشته به تاریخ سپرده خواهد شد، اما لیگ برتر چیزی را فراموش نمیکند.
آنچه سیتی به عنوان یک استثنا درونی میبیند، تیمهای میانهجدولی لیگ همچون زخمی مینگرند که باید دوباره باز شود. وقتی یک قهرمان بوکس برای اولینبار روی زمین میافتد، دیگران برداشتشان عوض میشود. مقاومت فولادین افسانهای یک توهم است که با اولین نشانه آسیبپذیری فرو میریزد. این اتفاق او را انسانیتر نشان میدهد و ضعفهایش را از انتزاعی به واقعی تبدیل میکند. دقیقا همین وضعیت برای سیتی پیش آمده است. وقتی تیمی مثل آنها برای مدتی طولانی اینگونه فرو میریزد، از خط بازگشت عبور کرده است.
مربیان دیگر محتاط نیستند، بازیکنان دیگر مطیع نیستند و هواداران دیگر شگفتزده نمیشوند. وقتی سیتی در نیمه اول یک بر صفر جلو میافتد، تیمها دیگر به لاک دفاعی نمیروند؛ بلکه به ضدحمله و فشار روی میآورند. با وجود دو شکست اخیر، سیتی هنوز نباید وارد وضعیت بحرانی شود. شرایط آنها به تاریکی اکتبر تا فوریه سال گذشته نزدیک نیست، اما فعلا نشانی از ثبات لازم برای قهرمانی دیده نمیشود.
خسانوف کنار استونز عملکرد خوبی داشت و سرعت لازم برای بازی با خط دفاعی بالا را دارد، تیجانی رِیندرز کیفیت بالایی نشان داده و اسکار بوب آماده است تا جناح راست را در اختیار بگیرد. مشکل این است که هنوز پستهای زیادی بلاتکلیف است و پرسشهای زیادی درباره بازیکنان وجود دارد. دروازهبان، دفاع راست، دفاع میانی، هافبک راست و وینگر چپ همچنان در وضعیتی ناپایدارند و جناحین بارها مورد هدف قرار میگیرند. سیتی ذخیرهای از بازیکنان خیلی خوب، اما نه فوقالعاده دارد؛ اما چیزی که کم است، هماهنگی است. خط دفاعی اغلب ناهماهنگ است، خط میانی هنوز میان امنیت و خلاقیت تعادل پیدا نکرده و سه بازیکن خط حمله به ندرت بیش از چند بار در هر بازی با هم ترکیب میشوند. چالشهای زیادی پیش روی گواردیولاست، اما تیمش به نظر میرسد در حال تجربه دردهای دوران گذار و کنار آمدن با این واقعیت است که دیگر ترس و هیبت سابق را ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید