کد خبر: 323175
|
۱۳۹۸/۰۴/۳۱ ۰۸:۱۱:۰۴
| |

یک بام و دو هوای جشنواره فیلم شهر

جشنواره فیلم شهر که هدفش «در ترسیم و ترویج الگویی مناسب برای زندگی شهری و صنعتی امروز، منطبق با فرهنگ ایرانی - اسلامی با پایبندی بر اصول اخلاق در چارچوب خانواده و زندگی جمعی برای کشور ایران و منطقه و همچنین فرهنگ زندگی شهری» است، گویا دچار استانداردهایی دوگانه شده است.

یک بام و دو هوای جشنواره فیلم شهر
کد خبر: 323175
|
۱۳۹۸/۰۴/۳۱ ۰۸:۱۱:۰۴

اعتمادآنلاین| این روزها برگزاری جشنواره فیلم شهر نقل محافل ادبی و هنری وحتی سیاسی است، جشنواره ای که هفتمین دوره خود را پشت سر می‌گذارد؛ جشنواره‌ای که هدفش «در ترسیم و ترویج الگویی مناسب برای زندگی شهری و صنعتی امروز، منطبق با فرهنگ ایرانی - اسلامی با پایبندی بر اصول اخلاق در چارچوب خانواده و زندگی جمعی برای کشور ایران و منطقه و همچنین فرهنگ زندگی شهری» است.اما گویا دچار استانداردهایی دوگانه شده است.

نرمش در برابر فیلم های خارجی و شمشیر کشیدن برای فیلم های داخلی. نمونه اش هم دو فیلمی است که معلوم نیست با چه میزان سانسور بی اجازه یا با اجازه وارد این جشنواره شده اند فقط بخاطر اینکه در کن نمایش داده شده اند و تهران چه از کن کم دارد. هر چقدر هم که هزینه اش بشود می دهیم تا کارد و قیچی دست خودمان باشد و ببریم و بدوزیم و ببینیم....

یکی همین «بی‌عشق» است. فیلمی روسی در سبک درام تراژیک به کارگردانی آندری زویاگینتسف است .داستان یک زوج را روایت می‌کند که رابطه‌شان مدت‌ها است از عشق و عاطفه خالی شده، پسرشان مدتی است که گمشده و آنها باید دنبال تنها فرزندشان بگردند. زوج این فیلم، پیش از آغاز داستان، از همه‌چیز دست‌شسته‌اند. ژنیا زن زیبایی است که یک سالن آرایش را اداره می‌کند و با مرد سالخورده ثروتمندی به نام آنتون رابطه دارد.

بوریس دارای شغل اداری است و با ماشا که از او باردار شده، در ارتباط است. تنها کافی است این دو نفر خود را از شر آپارتمانشان که در حومه مسکو است و پسر 12 ساله‌شان آلوشا رها کنند. والدین آلوشا قصد دارند او را تا پیش از فرارسیدن زمان سربازی گریزناپذیرش، به مدرسه‌ شبانه‌روزی بفرستند. صحنه های فیلم و داستان روابط خارج از عرفش معلوم نیست با کدام فرهنگ زندگی ایرانی - اسلامی همراه است؟

فیلم بعدی هم «دزدان مغازه» ساخته هیروکازو کورئیدا است. اوسامو شیباتا و نوبویو در یک خانه کوچک به‌همراه پسری بچه‌ای بنام شوتا، آکی و مادربزرگ آکی در کنار هم زندگی می‌کنند. اوسامو و نوبویو هر روز سخت تلاش می‌کنند اما پول چندانی به خانه نمی‌آورد، در نتیجه آنها برای پرکردن شکم خودشان چاره‌ای ندارند به‌غیر از اینکه به سرقت از رو بیاورند.

زمانی که مشغول سرقت بودند دختری با نام جوری را ملاقات می‌کنند که تک و تنها برای خودش نشسته بود و بازی می‌کرد، اوسامو تصمیم می‌گیرد این دختر را به خانه‌شان برده و شکمش را سیر کنند. در منزل متوجه می‌شوند که جوری مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تمام بدنش کبود است. جوری آن شب را در خانه این خانواده می‌گذراند و از آنجایی که جایی برای زندگی نداشت به‌عضوی از خانواده آنها تبدیل می‌شود و این سرآغاز اتفاقات و مشکلات آنهاست که خیلی هایش را نمی شود گفت و باید قیچی اش کرد!

با این حساب چگونه است که فیلم ایرانی گرفتار تار موست و فیلم خارجی با روی گشاده بازیگران و موضوعاتی فرارابطه ای از راه می رسد و بناست در یک رقابت تنگاتنگ شرکت کند؟ فیلم های ایرانی دیده نمی شوند و فیلم های خارجی با هر موضوعی خارج از ممیزی و ارزیابی اکران می شوند و نیشخند می زنند و می روند. کارگردانان ایرانی ، فیلم های ایرانی و ایده های ایرانی از جشنواره فیلم شهر چه برداشتی خواهند داشت وقتی که همه چیز برای مهمانان آزاد است وهیچ چیز برای مهمانداراخلاقی نیست؟


میزان ممیزی و غریبه نوازی و ارزش گذاری نسبت به فیلمهای خارجی حکایت از تغییر مواضع و دگرگونی ارزش ها و ریاکاری دارد چرا که در مقابل فیلم وطنی شاهد اشد سانسور و جرح و تعدیل هستیم. ما فیلم‌هایی با مضامین انسانی می سازیم اما گردانندگان جشنواره هایمان بدنبال مضامینی می روند که در اینجا ممنوعه است. این یک تاکتیک اشتباه نیست این یک استراتژی ویرانگر است.

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها