مسئولان چگونه مانع ملتهب شدن جامعه پس از فعال شدن مکانیسم ماشه شوند؟
روزنامه اعتماد نوشت: مکانیسم ماشه ممکن است دشوارتر کردن راه این کشور و ملت باشد، اما مطمئنا آخر راه نیست و میتوان امید داشت که با مدیریت درست و اعتماد کردن به مردم، برخی مشکلات را کم کرد. مسوولان اکنون باید چاره کار کنند و مانع از ملتهب شدن جامعه بیش از آنچه هست، شوند.
«مکانیسم ماشه و التهابات روانی جامعه» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم حمید روشنایی است که در آن آمده؛ یکی از اهداف اسنپبک، ایجاد امواج روانی و ناامیدی در جامعه است. سالهاست کشور ما با تحریمهای سنگین مواجه است، اما پس از برجام این احساس به وجود آمد که کشور در حال گذار به یک نقطه مطمئن و آرام است و با شروع مکانیسم ماشه این شوک به کشور وارد شده که بار سنگین تحریمهای اخیر را چگونه باید تحمل کرد؟! التهاب روانی جامعه به حالتی گفته میشود که جامعه با ترس و نگرانی و احساسات منفی مواجه میشود و فشار روانی افزایش مییابد. این احساس برگرفته شده از برآورد همه مردم است. اما چگونه این التهابها شکل میگیرد؟
مسائلی همچون بحرانهای اقتصادی، ناامنی و بیثباتی سیاسی، شوکهای سیاسی مانند ترور، تحریم و...، عارضههای طبیعی مانند زلزله و...، شایعات و پخش اطلاعات نادرست و... عواملی هستند که التهاب را در جامعه شکل میدهند. کشور ایران که سالهاست شاهد سختترین مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بوده است میتواند پتانسیل این التهاب را در درون خود داشته باشد و در گذشته هم آن را نشان داده است. اما بحث اکنون ما، نحوه مقابله با التهاب روانی پس از شلیک مکانیسم ماشه است. قبل از آنکه به راهکارهای مقابله بپردازیم جا دارد یک موضوع مهم در گسترش التهاب جامعه در روزهای آتی را متذکر شویم و آن، شبکههای مجازی و اجتماعی است. وجود این شبکهها موجب میشود که مسائل به سرعت و با شدت گسترش یافته و پیامدهای آن چندین برابر شود. در گذشته اگر مشکلی حادث میشد امکان گسترش آن در حد افواه عمومی بود. وجود شبکههای اجتماعی کمک میکند شایعات و حتی واقعیاتی که بد جلوه داده شده، به سرعت دست به دست شده و تفاسیر خاص خود را بیابد. پس حساسیت و اهمیت کار در زمان کنونی بسیار بالاست.
اولین راهکار برای مقابله با التهاب اجتماعی، خونسردی و آرامش مسوولان امر است. وجود هرگونه نگرانی و ناامیدی در مسوولان به شدت و با بازتاب چندین برابر در جامعه خود را نشان میدهد. زمان شروع جنگ تحمیلی 8 ساله، اولین چیزی که در خبرها منعکس شد، آرامش و کلام امام خمینی(ره) بود که در خصوص بمباران فرودگاهها و... گفتند: «دیوانهای آمده، سنگی انداخته و رفته است...»
دومین راهکار صداقت مسوولان است. مقامات باید بپذیرند که با وجود رسانهها به خصوص شبکههای اجتماعی نمیتوان با پنهانکاری، به مردم احساس خوب داد. باید باور کنیم که وقتی دو تن از مسوولان در دو نقطه جهان صحبت میکنند، مردم در آن واحد هر دو سخن را میشنوند و مقایسه میکنند. سومین راهکار ایجاد فضای شفاف و دقیق در اطلاعرسانی است. همانطور که گفته شد به دلیل رسانههای بهروز شده، نمیتوان مسائل را پنهان کرد پس قبل از آنکه اتفاقات توسط دشمنان اطلاعرسانی شود، این دولتمردان ما هستند که باید مطالب را شفاف و دقیق بیان کنند و خودشان، راوی خبر درست باشند. چهارمین راهکار بهکارگیری مدیریت بحران است. متاسفانه مشکلات گذشته این کشور همچنان پابرجاست و هنوز مسائل حل نشده است در نتیجه نمیتوان انتظار داشت یک شبه همه کارها به خوبی انجام شود، اما میتوان نقاط بحرانی را شناسایی و قبل از آنکه گسترده شود، پیشگیری کرد.
پنجمن راهکار حل مشکلات سیاسی است. در یک زمانبندی گفته میشود مسائل سیاسی راحتترین و سریعترین راهحلها را دارد و برعکس اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی که به ماهها و بعضا سالها وقت نیاز دارد، مشکلات سیاسی را میتوان به سرعت گشود و مردم را برای حداقل مدتی آرام و خرسند کرد. ششمین راهکار افزایش اعتماد عمومی است. شاید ایجاد اعتماد به آسانی ممکن نباشد، اما تجربه ثابت کرده است که اگر به مردم اعتماد داشته باشیم، با چند حرکت سیاسی میتوان بخشی از اعتماد مردم را به دست آورد و آنها را جهت همراهی، جذب کرد. مکانیسم ماشه ممکن است دشوارتر کردن راه این کشور و ملت باشد، اما مطمئنا آخر راه نیست و میتوان امید داشت که با مدیریت درست و اعتماد کردن به مردم، برخی مشکلات را کم کرد. مسوولان اکنون باید چاره کار کنند و مانع از ملتهب شدن جامعه بیش از آنچه هست، شوند.
دیدگاه تان را بنویسید