کد خبر: 737794
|
۱۴۰۴/۰۷/۰۱ ۱۲:۱۸:۳۹
| |

در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین»:

آجرلو: آقای پزشکیان باید در مجمع عمومی نماد حقانیت ایران باشد و تروریسم اسرائیل را به تصویر بکشد

یک فعال سیاسی اصولگرا گفت: آقای پزشکیان باید نماد حقانیت ایران باشد و همچنین تروریسم اسرائیل را به تصویر بکشد و منطق اسرائیل را در این جلسه و سخنرانی به شدت رسوا و زیر سوال ببرد. این موضوع در حقیقت یک منازعه گفتمانی است؛ گفتمانی که در مقابل گفتمان تروریسم، گفتمان مقاومت را قرار می‌دهد.

آجرلو: آقای پزشکیان باید در مجمع عمومی نماد حقانیت ایران باشد و تروریسم اسرائیل را به تصویر بکشد
کد خبر: 737794
|
۱۴۰۴/۰۷/۰۱ ۱۲:۱۸:۳۹

لیلا پایدار- سعید آجرلو، فعال سیاسی اصولگرا، در گفت‌وگو با خبرنگار اعتماد آنلاین درباره سفر آقای پزشکیان به نیویورک و حضور ایشان در مجمع عمومی سازمان ملل چنین بیان کرد: این سفر به نیویورک از چند جنبه اهمیت ویژه‌ای دارد. نخست از منظر جنگ ۱۲ روزه، موضوعی بسیار مهم که با مسئله فلسطین نیز در جهان پیوند دارد. آقای پزشکیان می‌تواند این دو موضوع را به هم مرتبط سازد. جنگ ۱۲ روزه نمادی از تنهایی و قدرت ایران در نظام بین‌الملل بود و باید با حضور ایشان این نکته را یادآور شد که اسرائیل با روحیه‌ای تهاجمی و تروریستی عمل کرد؛ در حالی که سال‌هاست ایران هراسی صورت می‌گیرد و ایران به عنوان کشوری جنگ‌طلب معرفی می‌شود، اما در واقعیت آن رژیمی که جنگ‌طلبی کرد اسرائیل بود، و ایران صرفاً از خود دفاع نمود.

او افزود: بنابراین، آقای پزشکیان می‌تواند با به‌کارگیری کلمات دقیق و هوشمندانه منطق حاکم بر روابط بین‌الملل را به چالش بکشد و سازمان ملل را مورد خطاب قرار دهد که سازمانی که نمی‌تواند جلوی تروریسم اسرائیل را در غزه، لبنان و حتی ایران بگیرد، چه کارایی دارد؟ نکته جالب آن است که تنهاعاملی که توانست مقابل اسرائیل بایستد، قدرت ایران بود؛ دقیقا همان چیزی که غرب آن را جنگ‌طلبی تعبیر می‌کند، در حقیقت دفاع مشروع ایران بود.

در ادامه گفت: آقای پزشکیان باید نماد حقانیت ایران باشد و همچنین تروریسم اسرائیل را به تصویر بکشد و منطق اسرائیل را در این جلسه و سخنرانی به شدت رسوا و زیر سوال ببرد. این موضوع در حقیقت یک منازعه گفتمانی است؛ گفتمانی که در مقابل گفتمان تروریسم، گفتمان مقاومت را قرار می‌دهد. صلح مقابل مقاومت نیست بلکه تروریسم اسراییل مقابل مقاومت است. مقاومت، در واقع مقدمه صلح است. اگر در لبنان مقاومت حزب‌الله نبود، هیچ آتش‌بسی حاصل نمی‌شد. در ایران نیز اگر مقاومت و قدرتی وجود نداشت، هیچ آتش‌بسی شکل نمی‌گرفت. در سوریه نیز شاهدیم که با نبود مقاومت و تضعیف آن، دولت جولانی حاضر نیست مقابل اسرائیل بایستد و آن‌ها در حال پیشبرد طرح‌های تجزیه سوریه بدون هیچ هزینه‌ای هستند. جولانی هیچ ادعایی علیه اسرائیل و آمریکا ندارد، از مقاومت فلسطین حمایت نمی‌کند و حتی دشمنی خاصی با اسرائیل نشان نمی‌دهد.

به گفته آجرلو، پزشکیان باید منطق ایران را به بهترین نحو تبیین و تشریح کند و از این زاویه به اسرائیل به شدت نقد حمله کند. ایشان باید روایت پیروزی ایران در جنگ ۱۲ روزه را به گونه‌ای بیان کند که شامل ابعاد نظامی و اجتماعی باشد؛ باید درباره جامعه ایران و ملت بزرگ ایران و همچنین همبستگی ایرانیان به‌تفصیل سخن بگوید. همچنین باید به همبستگی جوامع جهانی با ایران اشاره کند؛ هرچند برخی دولت‌ها، به ویژه دولت‌های غربی، حمایت‌هایی از اسرائیل کردند، اما جوامع و ملت ها در جنگ ۱۲ روزه در کنار ایران بودند.

این استاد دانشگاه در ادامه بیان کرد: آقای پزشکیان باید در قالب یک بسته خلاصه و دقیق، این روایت را بازگو کند: روایت دستاوردهای ایران در این جنگ و هم‌زمان روایتی از تروریسم اسرائیل و آمریکا ارائه دهد. به نظر من این موضوع بسیار مهم است و بهترین فرصت برای بیان آن، مجمع عمومی سازمان ملل است. برخلاف آنچه غربی‌ها گمان می‌کردند، نه تنها شکافی از جنس براندازای میان جامعه و حاکمیت وجود ندارد، بلکه در جنگ هم میان مردم و هم میان جامعه و حاکمیت پیوستگی و همدلی عمیقی به وجود آمد. در میان جامعه توافقی علیه جنگ شکل گرفت و همچنین میان مردم و حکومت انسجامی ایجاد شد. شاید فرصت نباشد که به تفصیل این موضوع را شرح دهم، اما آقای پزشکیان باید بتواند این نکات را به بهترین نحو بیان و ارائه کند.

آجرلو در پاسخ به این سوال که آیا در مقطع حساس کنونی این سفر می‌تواند حامل دستاوردی باشد یا خیر تشریح کرد: باید همه تلاش خود را به کار گیریم که اسنپ‌بک اتفاق نیفتد. ما متأسفانه در این زمان مهم وارد یک جدال کاملاً جناحی بر سر اسنپ‌بک شده‌ایم که به نظر من، امر ملی را تحت‌الشعاع قرار داده است. باید از این مرحله عبور کنیم. اسنپ‌بک نباید اتفاق بیفتد، چرا که ما اصلاً وارد برجام شدیم و تعهداتی دادیم تا برنامه هسته‌ای‌مان عادی شود، نه اینکه دوباره به آن قطعنامه‌های فصل هفتمی و به ۱۹۲۹ برگردیم. بنابراین، این حق ملت ایران است که همه گونه تلاش شود تا اسنپ‌بک رخ ندهد.

آجرلو خاطرنشان کرد: اینکه بگوییم اسنپ‌بک تأثیری در اقتصاد ما ندارد یا در امنیتی شدن فضای جهان علیه ایران تاثیری ندارد، این‌ها فعلا بحث من نیست و الان خیلی با این مسائل کاری ندارم. اما این قدر می‌دانم که ما نباید ذیل فصل هفت قرار بگیریم، چرا که ده سال به تعهداتی پایبند بودیم تا از فصل هفت خارج شویم، پس چرا امروز باید دوباره به فصل هفت بازگردیم؟ بنابراین، دیپلماسی ما باید همه توان خود را بکار بندد تا ما به فصل هفت نرویم. این نظر من درباره موضوع اسنپ‌بک و مکانیزم ماشه است و به هیچ وجه نمی‌پذیرم که دوباره وارد فصل هفت شویم؛ این برخلاف مصالح کشور است.

وی تاکید کرد، این موضوع نباید به عنوان امری عادی تلقی شود که خیلی راحت بگوییم رفتن به فصل هفت، اشکالی ندارد؛   دو گفتار صرفاً سیاسی و جناحی در حال منازعه هستند که هیچ کدام الان مسئله ما را حل نمی‌کند. مسئله اصلی ما این است که اسنپ‌بک اتفاق نیفتد. دستگاه دیپلماسی نمی‌دانم چرا انقدر دیر به فکر افتاد این موضوع را حل کند؛ یا اروپایی‌ها را جدی نگرفت، یا تصور اشتباهی از آن‌ها داشت. به نظر من، مذاکرات باید زودتر انجام می‌شد و اکنون ما در واقع سه راه، پیش رو داریم.

اولین راه این است که یک توافق بلندمدت یا میان‌مدت درباره موضوع هسته‌ای حاصل شود که حقوق هسته‌ای ما را به رسمیت بشناسند، و  در همین فرصت، مکانیزم ماشه را لغو کنند و قطعنامه‌ها را نیز ملغا نمایند و ما به کشوری نرمال در زمینه هسته‌ای تبدیل شویم؛ همان چیزی که در توافق قبلی نیز مد نظر بود. این راه، تفاهمی است برای نرمال شدن برنامه هسته‌ای‌مان به گونه‌ای که حقوق‌مان حفظ شود، البته با جزئیات مشخص درباره مواد و حق غنی‌سازی که من نمی‌خواهم وارد آن‌ها شوم، اما چرخه هسته‌ای ما باید فعال باشد، بر اساس اعتمادسازی با آژانس و در ازای آن تحریم‌ها برداشته شود و دیگر نیازی به تمدید مکانیزم ماشه نباشد.

راه دوم این است که تفاهمی حاصل شود که ممکن است طولانی باشد و جزئیات آن این باشد که بخشی از این تفاهم، تمدید مکانیزم ماشه به مدت محدود باشد، نه اینکه صرفاً امروز تمدید شود و فردا دوباره بهانه‌جویی و زیاده‌خواهی صورت گیرد. اگر قرار است شش ماه تمدید شود، باید ذیل تفاهمی بزرگ‌تر باشد که در مقابل تمدید، اقدامات متقابل انجام شود. در این حالت دوم صرف مکانیزم ماشه نیست، بلکه عادی شدن پرونده هسته‌ای ایران و دست یافتن به حقوق‌مان است.

راه سوم این است که اگر طرف مقابل، به هر ترتیب، مکانیزم ماشه را اجرا کند، حقوق ما را نادیده بگیرد، و بخواهد پرونده هسته‌ای ما را غیرعادی کند و نگرش غیرعادی به آن داشته باشد و به سراغ ترکیبی از جنگ و فشار حداکثری برود که احتمال این کار نیز وجود دارد. در این شرایط، ما باید به صورت شفاف با مردم سخن بگوییم و مذاکرات را کاملاً روشن کنیم؛ رییس جمهور و وزارت خارجه باید به صورت صریح اعلام کند که چه می‌کند و انرژی اتمی نیز تا جایی که مصلحت است مردم را در جریان بگذارد تا هرگونه حل‌وفصل نشدن این موضوع و اجرای مکانیزم ماشه، تقصیر طرف ایرانی نباشد، بلکه مقصر طرف خارجی باشد.

وی در پایان اظهار کرد: ما در حقیقت در میانه یک جنگ هستیم و بخش مهمی از این جنگ، جنگ اجتماعی است، و طبیعتاً باید جامعه را نسبت به این موضوع همراه کنیم؛ جامعه باید در جریان باشد که ما به دنبال تفاهم و توافقیم، به دنبال رفع تحریم هستیم، ما مذاکره می‌کنیم تا تحریم‌ها برداشته شود، هرچند که طرف مقابل، رفع تحریم را به مسئله هسته‌ای گره زده است. مسئله اصلی ما رفع تحریم است. بنابراین، هرگونه غیرنرمال شدن برنامه هسته‌ای ما از جانب آن‌ها که بخواهد با مکانیزم ماشه پیش رود، در این حالت باید برای مردم روشن شود که ما حاضر شدیم وارد مذاکره شویم، امتیازاتی بدهیم، و در ازای آن امتیازات، رفع تحریم و اعتمادسازی صورت گیرد، اما طرف مقابل خواهان تفاهم نبوده است؛ همان‌طور که در پنج دوره مذاکراتی که عراقچی و دیگران انجام دادند، برای جامعه مشخص شد که ما به دنبال تفاهم بودیم، ولی آمریکا دنبال جنگ بود و نمی‌خواست تفاهمی حاصل شود، به‌گونه‌ای پیشنهاد می‌داد و مذاکره می‌کرد که این روند به جایی نرسد و عزم واقعی برای توافق نداشت.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها