کد خبر: 736364
|
۱۴۰۴/۰۶/۲۴ ۱۷:۱۱:۵۸
| |

ساختار و کارکرد اراذل و اوباش در بستر سیاسی منتهی به کودتای 28 مرداد

پدیده اراذل و اوباش در تاریخ معاصر ایران، از زوایای کمتر کاویده‌شده اما تأثیرگذار بر فرآیندهای سیاسی و اجتماعی کشور به شمار می‌رود. این گروه‌ها، که ریشه‌های آن‌ها به بافت‌های حاشیه‌نشین و محروم جامعه بازمی‌گردد، در بزنگاه‌های تاریخی همچون کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، به بازیگرانی مهم و پرتحرک بدل شدند.

ساختار و کارکرد اراذل و اوباش در بستر سیاسی منتهی به کودتای 28 مرداد
کد خبر: 736364
|
۱۴۰۴/۰۶/۲۴ ۱۷:۱۱:۵۸

پدیده اراذل و اوباش در تاریخ معاصر ایران، از زوایای کمتر کاویده‌شده اما تأثیرگذار بر فرآیندهای سیاسی و اجتماعی کشور به شمار می‌رود. این گروه‌ها، که ریشه‌های آن‌ها به بافت‌های حاشیه‌نشین و محروم جامعه بازمی‌گردد، در بزنگاه‌های تاریخی همچون کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، به بازیگرانی مهم و پرتحرک بدل شدند. پیوندهای آن‌ها با قدرت‌های پنهان، شبکه‌های غیررسمی و حتی مداخله‌گران خارجی، موجب شد تا نقششان فراتر از خشونت خیابانی برود و به ابزاری سازمان‌یافته برای تغییر موازنه قدرت تبدیل شود. بررسی این روند، تصویری روشن از تعامل پیچیده میان سیاست، قدرت و خشونت در ایران معاصر ارائه می‌دهد.

بر این اساس موسسه هم اندیشی جهانی راه برتر( کادراس) در نشستی با عنوان « کوتای 28 مرداد، سازمان سیا و شبکه ی اراذل و اوباش» با حضور دکتر مجید تفرشی، تاریخ نگار و پژوهشگر ارشد مسائل ایران، به بررسی ابعاد مختلف این مسئله پرداخت. 

 

اراذل و اوباش و نقش سرنوشت‌ساز آنان در کودتای ۲۸ مرداد

در ابتدا دکتر مجید تفرشی، ، موضوع اراذل و اوباش و جرایم سازمان‌یافته را از مسائل مهم اما کمتر بررسی‌شده دانست. وی تأکید کرد که این پدیده در ایران ریشه‌های تاریخی عمیقی دارد و در دوره‌های مختلف، از جمله پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نقش مهمی ایفا کرده است. به گفته او، اراذل و اوباش عمدتاً از طبقات حاشیه‌نشین و محروم جامعه برخاسته و فاقد تحصیلات آکادمیک یا شغل ثابت هستند. او افزود که این افراد معمولاً به دنبال کسب درآمد آسان و بدون برنامه‌ریزی برای آینده‌اند و رویکردی روزمره و خشونت‌محور در حل مشکلات دارند. تفرشی ادامه داد که اوباش اغلب تابع قدرت‌های پنهان سیاسی، اقتصادی یا نظامی بوده و در جوامع کمتر توسعه‌یافته که بی‌نظمی حاکم است، فرصت فعالیت بیشتری می‌یابند. این گروه‌ها دارای سلسله‌مراتب محلی هستند و با سیاستمداران، ثروتمندان یا نیروهای امنیتی ارتباط برقرار می‌کنند. 

وی در ادامه اظهار کرد که این گروه‌ها در فعالیت‌هایی مانند دستکاری در انتخابات، سازمان‌دهی تظاهرات جعلی یا اخلال در تظاهرات واقعی نقش داشته‌اند و در دولت‌های ضعیف، همانند ایران در آستانه کودتای ۲۸ مرداد، حضوری پررنگ‌تر پیدا کرده‌اند. او اشاره کرد که پدیده اوباش‌گری در ایران، به‌ویژه پس از تضعیف اقتدار دولت رضاشاه از سال ۱۳۱۸ و در دوره اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، به ابزاری سیاسی بدل شد. به گفته این تاریخ‌نگار، در آن دوره، گروه‌های اوباش با ملی‌گرایان، گروه‌های مذهبی، دربار، حزب توده و حتی نیروهای اشغالگر خارجی همکاری داشتند. تفرشی توضیح داد که پس از رفع اشغال در سال ۱۳۲۷، اوباش در قالب سندیکاهای کارگری فعالیت خود را ادامه داده و در ایجاد یا برهم‌زدن اعتصابات و راهپیمایی‌ها نقش داشتند. 

در ادامه، این پژوهشگر افزود که اوباش در دوره دولت مصدق، به‌ویژه در شش ماه پایانی (۱۳۳۱-۱۳۳۲)، شدت بیشتری در تقابل‌های سیاسی یافتند. وی گفت که تمامی جناح‌های سیاسی، از جمله درباری‌ها، گروه‌های مذهبی مانند مجمع مسلمانان مجاهد، گروه‌های دست‌راستی افراطی مانند حزب آریا و پان‌ایرانیست‌ها، و همچنین گروه‌های چپ مانند حزب توده، اوباش وابسته به خود را داشتند. به گفته او، در ابتدا برخی از این گروه‌ها با حمایت افرادی نظیر آیت‌الله کاشانی در سی تیر ۱۳۳۱ به بازگشت مصدق به قدرت کمک کردند، اما در ماه‌های پایانی دولت او، اوباش وابسته به دربار و جناح‌های مذهبی، با حمایت مالی و سازمان‌دهی خارجی، به‌ویژه از سوی انگلیس، علیه مصدق فعال شدند. تفرشی افزود که در سه روز پایانی منتهی به کودتا، اوباش با همکاری نظامیان بازنشسته، افسران مخفی، زمین‌داران و ثروتمندان، نقش کلیدی در اجرای خیابانی کودتا داشتند. 

وی تصریح کرد که تحلیل نقش اوباش و عوامل خارجی در کودتای ۲۸ مرداد با محدودیت‌های اسنادی مواجه است، زیرا سندهای موجود غالباً ناقص، گزینشی یا غیرقابل دسترس هستند و خاطرات افراد نیز با تناقض و تحریف همراه است. با این حال، شواهد موجود نشان می‌دهد که کودتا حاصل ترکیب نیروهای غیررسمی مانند اوباش، شبکه‌های موازی قدرت همچون دربار، ارتش و روحانیون، و روش‌های غیرقانونی با حمایت خارجی بوده است. او یادآور شد که آیت‌الله کاشانی که ابتدا از مصدق حمایت کرده بود، پس از اختلافات و انحلال مجلس، از سرنگونی او پشتیبانی کرد، هرچند ارتباط مالی وی با خارجی‌ها ثابت نشده است. به گفته تفرشی، ضعف‌های داخلی دولت مصدق، از جمله ناکارآمدی اقتصادی، خستگی شخص او و انحلال مجلس، همان‌قدر که حمایت اوباش و دخالت خارجی مؤثر بود، در موفقیت کودتا نقش داشت. 

دکتر تفرشی با تأکید بر این‌که اوباش‌گری در تحولات ایران نقش جدی داشته، خاطرنشان کرد که محدود کردن همه وقایع به نقش این گروه‌ها درست نیست. او گفت که دولت مصدق در ماه‌های پایانی خود به‌شدت تضعیف شده و خود مصدق نیز انگیزه بازگشت به قدرت را از دست داده بود. شکست سیاست‌های اقتصادی و سیاسی او و تغییر مسیر از ملی‌شدن صنعت نفت به مصادره اموال، حمایت اولیه مردم را از دولتش کاست. وی اضافه کرد که پس از کودتا، سرنوشت اوباش متنوع بود؛ برخی به دلیل سرخوردگی یا خطاهای حکومت پهلوی تغییر موضع داده و حتی علیه حکومت فعالیت کردند. نمونه آن دستگیری برخی اوباش فعال در ۲۸ مرداد به اتهام حمایت از قیام ۱۵ خرداد بود. به گفته او، با شکل‌گیری ساختارهای امنیتی پس از کودتا، مانند فرماندهی تیمور بختیار، نقش سنتی اوباش کاهش یافت، اما همچنان در بزنگاه‌های خاص مانند انتخابات مجلس بیستم فعال بودند.

در پایان تفرشی اظهار داشت، اوباش‌گری در ایران، به‌ویژه در سال ۱۳۵۷، در قالب بی‌قانونی سازمان‌یافته عمل می‌کرد. اوباش در این دوره تحت کنترل نهادهایی مانند ساواک برای سرکوب تظاهرات و متفرق کردن تجمعات، به‌ویژه در ماه‌های پایانی رژیم پهلوی و دوره بختیار، به کار گرفته شدند. وی تاکید کردکه که این گروه‌ها، اگرچه در کوتاه‌مدت ابزار مفیدی برای جناح‌های سیاسی هستند، اما در درازمدت از کنترل خارج می‌شوند و ممکن است علیه حامیان اولیه خود عمل کنند.

نتیجه گیری

بررسی تاریخی نشان می‌دهد که اراذل و اوباش، اگرچه در کوتاه‌مدت می‌توانند به‌عنوان ابزار کارآمد برای پیشبرد اهداف سیاسی به کار روند، اما ماهیت بی‌ثبات، منفعت‌طلب و غیرقابل‌کنترل این گروه‌ها، همواره خطر بازگشت آن‌ها به‌عنوان تهدیدی علیه همان نیروهای حامی را در پی دارد. تجربه کودتای ۲۸ مرداد ثابت کرد که مداخلات خارجی و استفاده سازمان‌یافته از اوباش، می‌تواند مسیر تحولات سیاسی را دگرگون سازد؛ اما در بلندمدت، این ابزار نه‌تنها تضمین‌کننده قدرت نیست، بلکه می‌تواند به فروپاشی آن نیز شتاب بخشد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها