کد خبر: 722792
|
۱۴۰۴/۰۴/۱۶ ۱۹:۳۲:۳۰
| |

در نشست تخصصی موسسه کادراس مطرح شد:

نقش محوری جرایم سازمان‌یافته در جنگ ترکیبی اسرائیل علیه ایران

مؤسسه کادراس نشستی را با هدف بررسی عمیق‌تر نقش جرایم سازمان‌یافته در جنگ‌ ایران و اسرائیل و تحلیل تأثیر آن بر امنیت ملی برگزار کرده است.

نقش محوری جرایم سازمان‌یافته در جنگ ترکیبی اسرائیل علیه ایران
کد خبر: 722792
|
۱۴۰۴/۰۴/۱۶ ۱۹:۳۲:۳۰

جرایم سازمان‌یافته به‌عنوان ابزاری کلیدی در نظام عملیاتی موساد، نقشی محوری در پیشبرد جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی ایران ایفا می‌کند. پیش از جنگ ۱۲ روزه ، اسرائیل با بهره‌گیری از شبکه‌های قاچاق و اراذل و اوباش، اقداماتی نظیر سرقت اسناد هسته‌ای و ترور هدفمند نخبگان مانند شهید محسن فخری‌زاده را با موفقیت اجرا کرد. این عملیات‌ها، که از طریق نفوذ و اشراف اطلاعاتی انجام شد، نشان‌دهنده توانایی موساد در بهره‌برداری از پتانسیل جرایم سازمان‌یافته برای ضربه زدن به امنیت ملی ایران است. با وجود پایان جنگ ۱۲ روزه، تهدیدات ناشی از این شبکه‌ها همچنان پابرجاست و احتمال سوءاستفاده مجدد اسرائیل از این ظرفیت ضد امنیتی وجود دارد. 

در این راستا، مؤسسه کادراس این نشست را با هدف بررسی عمیق‌تر نقش جرایم سازمان‌یافته در جنگ‌ ایران و اسرائیل و تحلیل تأثیر آن بر امنیت ملی برگزار کرده است. مؤسسه کادراس در نشستی تخصصی با حضور دکتر رسول عباس پور پژوهشگر حوزه امنیت و مدرس دانشگاه، دکتر حسین نیکوفر پژوهشگر حوزه امنیت و مدرس دانشگاه، دکتر منصور براتی معاون پژوهشی موسسه کادراس و محمد بیات پژوهشگر ارشد موسسه کادراس، به نقش و جایگاه جرایم سازمان یافته در نبرد 12 روزه ایران و اسرائیل پرداخت. 

در ابتدای نشست رسول عباس‌پور، پژوهشگر حوزه امنیت و مدرس دانشگاه، به ابعاد پیچیده ارتباط جرایم سازمان‌یافته با فعالیت‌های موساد، سازمان اطلاعات و عملیات ویژه اسرائیل،پرداخت. وی اظهار داشت که موساد با تمرکز بر جمع‌آوری اطلاعات خارجی، جاسوسی، عملیات مخفیانه و ترور هدفمند، نقشی متمایز از شاباک، که مسئول امنیت داخلی اسرائیل است، ایفا می‌کند. عباس‌پور افزود: «موساد از جرایم سازمان‌یافته، به‌ویژه قاچاق مواد مخدر و شبکه‌های زیرزمینی، به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کند. این سازمان با همکاری باندهای مجرمانه بین‌المللی، مانند مافیای روسیه و قاچاقچیان بالکان، به نفوذ اطلاعاتی در کشورهایی نظیر ایران، آمریکای جنوبی و اروپا می‌پردازد.» به گفته این پژوهشگر، این اقدامات در چارچوب جنگ نامتقارن و در فضاهای خاکستری طراحی شده‌اند تا اهداف استراتژیک اسرائیل محقق شود.

وی در ادامه به استفاده موساد از جرایم سازمان‌یافته برای جنگ نامتقارن اشاره کرد و گفت: «ابزارهایی مانند قاچاق سلاح، قاچاق انسان، پولشویی، جعل اسناد و حملات سایبری در عملیات موساد نقش کلیدی دارند. این روش‌ها به‌ویژه در تقابل با تهدیدات استراتژیک، از جمله برنامه هسته‌ای ایران، حزب‌الله و حماس، به کار گرفته شده‌اند.» این پژوهشگر تأکید کرد که در جنگ ۱۲ روزه، موساد با نفوذ به زنجیره تأمین لجستیکی از طریق قاچاقچیان، ردیابی تبادلات مالی با استفاده از باندهای مواد مخدر و بهره‌گیری از ضعف امنیتی مرزهای کشورهای ثالث، موفقیت‌هایی کسب کرده است. عباس‌پور افزود: «شرکت‌های پوششی در کشورهایی مانند امارات، ترکیه و آذربایجان برای انتقال تجهیزات آلوده یا خرابکارانه به ایران و اجرای ترورهای هدفمند، از جمله ترور افسران نظامی و مشاوران ایرانی، مورد استفاده قرار گرفته‌اند.»

این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنان خود به فعالیت‌های موساد پیش از جنگ ۱۲ روزه پرداخت و اظهار داشت: «موساد با بهره‌گیری از شبکه‌های جرایم سازمان‌یافته داخلی در ایران، عملیات تروریستی و خرابکارانه‌ای را اجرا کرد. این عملیات‌ها با استفاده از باندهای قاچاق، عوامل نفوذی، جعل اسناد و پوشش مشاغل رسمی انجام شد تا شناسایی عوامل دشوار شود.» وی افزود: «ترور متخصصان صنایع دفاعی و هسته‌ای، سرقت اسناد طبقه‌بندی‌شده و نفوذ اطلاعاتی از طریق پیمانکاران خصوصی و واردات کالا از جمله این اقدامات بودند. همچنین حملات سایبری گسترده به زیرساخت‌های حمل‌ونقل، بانکی مانند بانک سپه و پاسارگاد، و نشر داده‌های حساس در فضای مجازی، با هدایت موساد و همکاری گروه‌های هکری جعلی، به تضعیف زیرساخت‌های ایران منجر شد.»

عباس‌پور در ادامه، به نقش جرایم سازمان‌یافته در حین و پس از جنگ ۱۲ روزه اشاره کرد و گفت: «در طول جنگ، موساد با استفاده از باندهای قاچاق سوخت و تجهیزات، تدارکات نظامی ایران را مختل کرد که به تأخیر در تأمین قطعات کلیدی و کاهش توان رزمی منجر شد. حملات سایبری به سامانه‌های حمل‌ونقل، برق و پایگاه‌های داده وزارتخانه‌ها، همراه با فعال‌سازی باندهای ناآرام شهری و گروه‌های تجزیه‌طلب در شهرهایی مانند اهواز و کرمانشاه، بخشی از این استراتژی بود.» وی افزود: «پس از جنگ، موساد با استفاده از شبکه‌های پولشویی، افشای اطلاعات بانکی فرماندهان، اختلال در خدمات الکترونیکی و پرونده‌سازی با اسناد جعلی، جنگ اقتصادی و روانی علیه ایران را ادامه داد. همکاری با مافیای بین‌المللی برای تحریک تحریم‌ها و اتهام جنایت جنگی به ایران نیز در راستای بی‌ثبات‌سازی کشور بود.»

این استاد دانشگاه در پایان تأکید کرد که جرایم سازمان‌یافته به‌عنوان ابزاری تاکتیکی در نظام عملیاتی موساد، نقش مکمل جنگ کلاسیک را ایفا می‌کنند. وی اظهار داشت: «مقابله با این تهدیدات ترکیبی نیازمند بازتعریف دکترین امنیت ملی ایران است. مطالعه نمونه‌های مشابه، مانند نقش مافیا در جنگ ناتو علیه صربستان یا عملیات اسرائیل در لبنان و سوریه، می‌تواند به تدوین چارچوب نظری کمک کند.» عباس‌پور پیشنهاد داد: « تقویت همکاری‌های بین‌المللی و پیوند تئوریک میان جنگ ترکیبی و اطلاعاتی از اقدامات ضروری است. مؤسسات مرتبط باید برنامه‌ریزی جامعی برای مقابله با این تهدیدات چندبعدی انجام دهند.»

شبکه‌های مخفی موساد: چگونه جرایم سازمان‌یافته به ابزار جنگ تبدیل شد

حسین نیکوفر، پژوهشگر حوزه امنیت و مدرس دانشگاه، در ابتدای سخنرانی خود، به بررسی استفاده موساد از جرایم سازمان‌یافته در جنگ ۱۲ روزه پرداخت و اظهار داشت که این موضوع با ابهامات فراوانی همراه است و اسناد قطعی هنوز منتشر نشده‌اند. وی افزود: «با توجه به پیشینه تاریخی موساد در جنگ‌های رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی، مانند حمله به نیروی هوایی مصر پیش از جنگ ۱۹۶۷، استفاده از ابزارهای جنگ نامتقارن، جنگ شناختی و جنگ ترکیبی در عملیات‌های کنونی دور از انتظار نیست.» این پژوهشگر تأکید کرد که موساد همچنان از توانایی‌های عملیاتی بالایی برخوردار است و الگوهای مشابه جنگ‌های گذشته اسرائیل با عراق، امروز در ایران تکرار می‌شود. نیکوفر خاطرنشان کرد که عدم مطالعه کافی و درس نگرفتن از تاریخ، ایران را در برابر این تهدیدات غافلگیر کرده است.

وی در ادامه به نقش جرایم سازمان‌یافته در عملیات موساد اشاره کرد و گفت: «موساد از ابزارهایی مانند قاچاق مواد مخدر، قاچاق کالا، قاچاق انسان، فعالیت‌های سایبری و حتی اراذل و اوباش برای پیشبرد اهداف خود بهره می‌برد. در جنگ ۱۲ روزه، استفاده از قاچاقچیان کالا و انسان برای ورود پهپادها و نفوذ نیروهای ویژه به ایران برجسته بود.» این استاد دانشگاه افزود: «اسناد هسته‌ای از شورآباد تهران از طریق مرز آذربایجان و با کمک شبکه‌های قاچاق منتقل شده‌اند، عملیاتی که دو سال جمع‌آوری اطلاعات، شش ماه تمرین و دو شب اجرا را شامل می‌شد.» به گفته نیکوفر، این اقدامات نتیجه برنامه‌ریزی طولانی‌مدت در آکادمی‌ها و مؤسسات اندیشه‌ورزی است و جنگ شناختی با بهره‌برداری از نقاط ضعف مرزی و جرایم سازمان‌یافته طراحی شده است.

این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: «موساد به دلیل محدودیت نیروی انسانی، از اتباع بیگانه و افراد اجیرشده استفاده می‌کند و حفظ نیروهای رسمی خود را بر مسائل مالی اولویت می‌دهد. این سرویس با منابع مالی گسترده، افراد را از طریق تهدید یا تجمیع به مزدوری وادار می‌کند.» وی افزود: «ورود پهپادها و تجهیزات از شمال‌غرب ایران، اغلب با کمک قاچاقچیان کالا و کولبران انجام می‌شود که موضوعی پیچیده و نیازمند بررسی بلندمدت است.» نیکوفر الگوی سینوسی مدیریت بحران در ایران را یکی از دلایل تداوم این مشکلات دانست و گفت: «پس از حوادثی مانند ترورها یا بلایای طبیعی، این مسائل به فراموشی سپرده می‌شوند. شهادت شهید فخری‌زاده نمونه‌ای از ضعف در مقابله با قاچاق تجهیزات است.»

در نهایت، این پژوهشگر تأکید کرد: «حتی در دوره آتش‌بس، رژیم صهیونیستی از جرایم سازمان‌یافته و نیروهای داخلی خود دست نمی‌کشد و ممکن است با کنار گذاشتن مهره‌های سوخته، از هسته‌های جدید استفاده کند. تصور توقف فعالیت‌های موساد ساده‌لوحانه است.» وی افزود: « نفوذ داخلی نیز نقش کلیدی دارد؛ همان‌گونه که مواد منفجره به صورت قاچاق وارد می‌شود، قطعات پهپادها نیز با کمک شبکه‌های نفوذی منتقل شده‌اند.» نیکوفر خواستار بررسی بلندمدت این تهدیدات و بازتعریف استراتژی‌های امنیتی برای مقابله با آن‌ها شد.

نقش شبکه‌های جرایم سازمان‌یافته و جنگ سایبری در عملیات نفوذ و خرابکاری موساد علیه ایران

دکتر منصور براتی، معاون پژوهشی موسسه کادراس، در آغاز، اظهار داشت که موساد سال‌هاست از ظرفیت جرایم سازمان‌یافته، شامل شبکه‌های قاچاق انسان، اسلحه، کالا و مواد مخدر، برای پیشبرد عملیات خود استفاده می‌کند. به گفته ایشان، این موضوع در حمله غافلگیرانه سحرگاه 13 ژوئن 2025 علیه ایران به وضوح مشاهده شد. دکتر براتی افزود که موساد با بهره‌گیری از تکنیک‌های جنگ الکترونیک (جنگال) و حملات سایبری، موفق شد پدافند ایران را در ساعات اولیه مختل کند. همچنین وی تأکید کرد که استفاده از شبکه‌های قاچاق برای نفوذ و آماده‌سازی تیم‌های عملیاتی، به‌ویژه با جذب افراد از اقشار فرودست و اتباع غیرقانونی، نقش کلیدی در ایجاد حفره‌های امنیتی و غافلگیری ایران ایفا کرد.

در ادامه، براتی به گزارش‌ها و مقالات منتشرشده در طول 12 روز درگیری اشاره کرد و گفت: «یک مقاله مهم در ژورنالی آمریکایی نشان داد که جاسوس‌های موساد از طریق شبکه‌های قاچاق وارد ایران شده و تیم‌هایی با همکاری افراد بومی و اتباع غیرقانونی تشکیل داده‌اند.» وی افزود که تایمز اسرائیل نیز از راه‌اندازی کارگاه‌های تولید پهپاد در داخل ایران توسط اسرائیل و آماده‌سازی تیم‌های عملیاتی از سال‌ها قبل خبر داده است. به گفته ایشان، ویدیوهای منتشرشده توسط موساد، از جمله ویدیویی صامت از سرهم‌بندی ریزپرنده‌ها و تصاویری از تجهیزات جنگال و چتر اینترنتی، عمق نفوذ و برنامه‌ریزی اسرائیل را نشان می‌دهد. تماس‌های تلفنی به زبان فارسی با کسب‌وکارهای ایرانی برای جمع‌آوری اطلاعات نیز بخشی از عملیات سایبری و روانی بود.

وی در ادامه به واکنش ایران به این تهدیدات پرداخت و اظهار داشت: «طرف ایرانی با دستگیری عوامل نفوذی، از جمله اتباع غیرقانونی عمدتاً افغانستانی و افرادی با انگیزه‌های سیاسی، به این اقدامات پاسخ داد.» براتی افزود که اعترافات این افراد نقش آن‌ها در عملیات خرابکارانه را تأیید کرد و رسانه‌های ایرانی از صدور احکام اعدام در شرایط جنگی و بازداشت افراد مرتبط خبر دادند. ایشان تأکید کرد که این اقدامات نشان‌دهنده حساب ویژه موساد روی شبکه‌های جرایم سازمان‌یافته است که منجر به ایجاد حفره‌های امنیتی شد. به گفته وی، بازنگری در قوانین و سیاست‌های مربوط به اتباع غیرقانونی و نظارت بر این شبکه‌ها برای جلوگیری از تکرار چنین رخدادهایی ضروری است.

او همچنین در ادامه به اهداف اسرائیل اشاره کرد و گفت: «هدف اصلی اسرائیل، تضعیف قدرت تصمیم‌گیری ایران از طریق ترور مقامات ارشد، از جمله فرماندهان نظامی مانند شهید حاجی‌زاده و سلامی، و حتی رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت بود که البته بخشی از آنها ناکام ماند.» دکتر براتی افزود که این اهداف در رسانه‌های اسرائیلی، مانند شبکه 14 اسرائیل، به‌صراحت اعلام شده و برنامه‌ریزی چندمرحله‌ای اسرائیل با تمرکز بر حملات سایبری، جنگال و شبکه‌های قاچاق، برای فلج کردن سیستم سیاسی ایران طراحی شده است. ایشان انتقاد کرد که کاهش سریع ایست‌بازرسی‌ها در تهران، با وجود کشف تجهیزات و سلاح‌ها، جای تأمل دارد و نظارت شدید بر شبکه‌های قاچاق و تقویت پدافند مردم‌پایه را ضروری دانست.

در پایان، دکتر براتی به چالش‌های زیرساختی اشاره و تاکید کرد که برای مقابله با تهدیدات آینده، نظارت شدیدتر بر شبکه‌های قاچاق، بازنگری سیاست‌های امنیتی و احیای پدافند مردم‌پایه ضروری است.

جنگ پنهان اسرائیل: استراتژی‌های موساد و چالش‌های امنیتی ایران

محمد بیات، پژوهشگر موسسه کادراس، در ابتدا، به بررسی یکی از مهم‌ترین عملیات‌های سازمان اطلاعات و جاسوسی اسرائیل (موساد) در ایران پیش از جنگ ۱۲ روزه پرداخت. وی اظهار داشت که سرقت اسناد محرمانه هسته‌ای از منطقه تورقوزآباد یکی از برجسته‌ترین موفقیت‌های موساد در ایران بوده است. به گفته بیات، این اسناد که از اهمیت بالایی برخوردار بودند، پس از سرقت توسط عوامل موساد به چندین زبان ترجمه و در سطح جهانی منتشر شدند. این پژوهشگر افزود که این عملیات پرسش‌های متعددی درباره چگونگی نفوذ عوامل موساد به خاک ایران، شناسایی این مکان حساس، اجرای عملیات و خروج اسناد از کشور ایجاد کرده است. وی موفقیت این مأموریت را نتیجه ماه‌ها یا سال‌ها برنامه‌ریزی دقیق دانست و آن را بخشی از استراتژی جنگ ترکیبی (Hybrid Warfare)  اسرائیل برای ضربه زدن به ایران از طریق ابزارهای غیرمستقیم توصیف کرد.

در ادامه، بیات به جزئیات عملیات تورقوزآباد اشاره کرد و گفت که مأموران موساد پس از سرقت اسناد به سمت مرزهای شمال‌غربی ایران، به سوی جمهوری آذربایجان، حرکت کردند. وی توضیح داد که این عوامل با همکاری شبکه‌های جرایم سازمان‌یافته، از جمله گروه‌های قاچاق انسان و اراذل و اوباش محلی، اقدام به ایجاد آشوب و درگیری در مناطق مختلف کردند تا نیروهای پلیس محلی را مشغول کرده و یک «مسیر سفید» برای فرار خود ایجاد کنند. این پژوهشگر تأکید کرد که برخی از این گروه‌های تبهکار بدون آگاهی از هویت واقعی کارفرمایان خود در این عملیات مشارکت داشتند. بیات این همکاری را نمونه‌ای از استفاده هدفمند موساد از جرایم سازمان‌یافته به‌عنوان ابزاری در جنگ ترکیبی دانست که نقش کلیدی در موفقیت این مأموریت ایفا کرد.

این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنان خود به فعالیت‌های غیرمستقیم موساد در شهرهای بزرگ ایران پیش از جنگ 12 روزه اشاره کرد. وی افزود که موساد مدعی شده است افرادی مرتبط با برنامه‌های پهپادی و لجستیکی سپاه قدس را شناسایی کرده، مورد بازجویی قرار داده و از آن‌ها فیلم، صدا و عکس تهیه کرده است. این اطلاعات سپس به رسانه‌های معاند، نظیر ایران اینترنشنال، منتقل شد تا عملیات روانی علیه ایران تقویت شود. بیات این اقدامات را بخشی از دکترین‌های اسرائیل، مانند «هزار خنجر» و «اختاپوس»، دانست که با هدف امنیتی‌سازی پرونده ایران و بهره‌برداری از نقاط ضعف آن طراحی شده‌اند. وی خاطرنشان کرد که این دکترین‌ها نشان‌دهنده چابکی و انعطاف‌پذیری رژیم صهیونیستی در شناسایی و بهره‌برداری از ضعف‌های رقبای خود است.

در ادامه، بیات به اهمیت جنگ ترکیبی در استراتژی اسرائیل علیه ایران پرداخت و اظهار داشت که این نوع جنگ شامل استفاده از ابزارهایی مانند جرایم سازمان‌یافته، عملیات روانی و رسانه‌ای است. وی افزود که اسرائیل با انجام مطالعات عمیق مردم‌شناسی و نخبه‌شناسی، نقاط قوت و ضعف ایران را شناسایی کرده و از آن‌ها برای پیشبرد اهداف خود بهره برده است. این پژوهشگر به ضعف‌های داخلی ایران، از جمله تحلیل‌های نادرست بدنه کارشناسی و ارزیابی‌های اشتباه برخی فرماندهان سابق نیروهای مسلح درباره تهدیدات اسرائیل، اشاره کرد و گفت که این مسائل مقابله با این دشمن هوشیار را پیچیده‌تر کرده است. وی تأکید کرد که در شرایط کنونی، که وحدت ملی اهمیت ویژه‌ای دارد، نیاز به بازنگری در تصمیم‌گیری‌ها و پاسخگویی مسئولین پس از بحران به شدت احساس می‌شود.

در نهایت، محمد بیات به تهدیدات پیش‌رو، به‌ویژه با توجه به سفر احتمالی بنیامین نتانیاهو به آمریکا و دیدار با دونالد ترامپ، اشاره کرد و هشدار داد که احتمال عملیات ترکیبی پیچیده علیه ایران، از جمله استفاده از شبکه‌های اراذل و اوباش برای ترور نخبگان سیاسی، افزایش یافته است. وی بر ضرورت هوشیاری در برابر شبکه‌های قاچاق و اراذل و اوباش تأکید کرد. این پژوهشگر خاطرنشان کرد که با وجود پایگاه اجتماعی قوی نظام و نقش بسیج مستضعفان، سناریوهای بحرانی مانند جنگ داخلی یا تجزیه بعید است، اما نیروهای امنیتی باید وظیفه اصلی خود در حفاظت از کشور را اولویت قرار دهند تا ایران از این دوره حساس به سلامت عبور کند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

جرایم سازمان‌یافته جایگاه محوری در نظام عملیاتی موساد دارند و به‌عنوان ابزاری برای نفوذ، خرابکاری و اجرای حملات غافلگیرانه، به‌ویژه علیه ایران، استفاده می‌شوند. پیش از جنگ ۱۲ روزه، موساد با بهره‌گیری از شبکه‌های قاچاق انسان، اسلحه و مواد مخدر، تیم‌های عملیاتی را در ایران تشکیل داد، کارگاه‌های تولید پهپاد راه‌اندازی کرد و با جذب افراد بومی و اتباع غیرقانونی، ضربات امنیتی و سایبری به زیرساخت‌های ایران وارد کرد که منجر به غافلگیری اولیه و اختلال در پدافند کشور شد. با پایان جنگ ۱۲ روزه، تهدیدات اسرائیل از طریق این شبکه‌ها قطع نشده و احتمال تداوم استفاده از این پتانسیل در فازهای بعدی وجود دارد، به‌ویژه با هدف تضعیف تصمیم‌گیری سیاسی و نظامی ایران. برای جلوگیری از سوءاستفاده مجدد،لازم است نظارت بر شبکه‌های قاچاق تشدید شود، ایست‌بازرسی‌های مردمی احیا گردد، قوانین امنیتی به‌روزرسانی شود و حضور اتباع غیرقانونی با جدیت کنترل شود تا حفره‌های امنیتی بسته شده و آسیب‌پذیری کشور کاهش یابد.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها