قنادباشی: آنچه اکنون شاهد آنیم، صرفاً وقفه‌ای است در درگیری‌ها که ناشی از یک موازنه شکننده است؛ تنها زبان قابل فهم برای رژیم صهیونیستی، زبان قدرت است

لیلا پایدار- جعفر قنادباشی کارشناس مسائل خاورمیان در گفت‌وگو با خبرنگار اعتماد آنلاین درخصوص سناریوهای آتش‌بس بین ایران و رژیم صهیونیستی اظهار کرد: به‌گمان من، اطلاق عنوان آتش‌بس بر وضعیت کنونی جنگ، از منظر سیاسی و عرفی، نادقیق و ناصواب است. آتش‌بس، تعهدی دوجانبه و رسمی میان طرفین مخاصمه می‌طلبد؛ تعهدی که در آن شرایط مشخص، مدت‌زمان و سازوکارهای نظارتی تعریف می‌گردد. حال‌آنکه در توقف فعلی، نه توافقی مستقیم اعلام شده و نه شروطی روشن وضع گردیده است. آنچه اکنون شاهد آنیم، صرفاً وقفه‌ای است درگیری‌ها که ناشی از یک موازنه شکننده است؛ موازنه‌ای که در هر لحظه ممکن است بر هم خورد و شعله‌های جنگ بار دیگر زبانه کشد.

وی ادامه داد: دعوت رژیم صهیونیستی از آقای ترامپ برای ورود به صحنه نیز خود گواهی است بر وخامت اوضاع آنان. خصوصاً آنکه شهرهایی چون تل‌آویو و حیفا به شهر ارواح بدل گشته بودند و ادامه جنگ می‌توانست در مدت کوتاهی ضربات مرگبار و جبران‌ناپذیری به پیکره این رژیم وارد آورد. ورود ترامپ به این عرصه، در واقع گشایش مسیری برای تداوم سیاست‌های جنگ‌طلبانه بود؛ سیاست‌هایی که در کنار کمک‌های بی‌وقفه مالی و نظامی به رژیم صهیونیستی، اکنون در قالب “توقف جنگ” یا به تعبیری غلط “آتش‌بس”، جلوه‌گر شده است.

به گفته قنادباشی، به‌نظر می‌رسد این توقف، نه از سر توافق، بلکه بنا بر درخواست صهیونیست‌ها اعلام شده است. سابقه تاریخی نیز چنین نشان می‌دهد که رژیم اسرائیل، هرگاه در میدان نبرد دچار فرسایش توان شده، از میانجی‌ها خواسته تا زمینه یک وقفه موقت را فراهم آورند—وقفه‌ای که پس از تجدید قوا، به‌سرعت به ادامه تجاوز و جنایت منجر شده است. همان‌گونه که در جنگ‌های پیشین علیه غزه، از جمله نبردهای هشت‌روزه، این سناریو بارها تکرار شد.

وی افزود: از این‌رو، آنچه اکنون شاهد آن هستیم نه آتش‌بس، بلکه بخشی از راهبرد فریبکارانه اسرائیل است. ترامپ نیز در حالی نقش میانجی را ایفا می‌کند که به‌ظاهر می‌کوشد اختلافاتی با نتانیاهو به نمایش گذارد، حال‌آنکه در واقع، هماهنگی عمیقی میان آن دو وجود دارد. هدف آن است که جنایات آتی رژیم صهیونیستی به‌نام آمریکا ثبت نگردد، درحالی‌که حمایت واشنگتن، پشت پرده تمامی این اقدامات باقی‌مانده است.

این کارشناس ارشد در ادامه افزود: اعتماد به چنین رژیمی، ساده‌انگارانه و خطرناک است؛ رژیمی که نماینده‌اش در سازمان ملل، منشور این نهاد بین‌المللی را علناً پاره و در دستگاه خردکن پودر می‌کند، صراحتاً اعلام می‌دارد که هیچ قاعده جهانی را برنمی‌تابد. اسرائیل، تنها رژیمی در جهان است که نخست‌وزیرش تحت تعقیب دیوان کیفری بین‌المللی قرار دارد؛ رژیمی که مرتکب جنایاتی چون پاک‌سازی قومی، نسل‌کشی، و حمله به مراکز امدادی شده و همچنان در این مسیر گام برمی‌دارد.

خاطرنشان کرد: نتانیاهو، چهره‌ای است که باید او را قاتل ده‌ها هزار انسان دانست؛ کسی که نه در منظر افکار عمومی، نه در نظام‌های حقوقی، و نه حتی در درون ساختار سیاسی کشور خود، متعهد و قابل اعتماد نیست. بسیاری از متخصصان روان، او را مبتلا به اختلالات شدید شخصیتی می‌دانند؛ بیماری‌ای که با نوعی جنون خون‌ریزی و بی‌مهری نسبت به جان انسان‌ها توأم شده است.

قنادباشی گفت؛ بنابراین، انتظار توقف جنگ از سوی رژیمی چنین بی‌پروا و بی‌قاعده، انتظاری بی‌پایه و بی‌ثمر است. تنها عامل بازدارنده در برابر تجاوزات آنان، قدرت و انسجام ملی ماست؛ توانایی ما در وارد ساختن ضرباتی کوبنده و دقیق که هرگونه ماجراجویی جدید را برای آنان هزینه‌مند و پرهزینه سازد.

در پایان تاکید کرد: تنها زبان قابل فهم برای رژیم صهیونیستی، زبان قدرت است؛ و تنها تضمین حقیقی برای توقف جنگ، آمادگی، هوشمندی، و وحدت ملت ما در دفاع از نیروهای مسلح و آرمان‌های خویش است.