کد خبر: 652731
|
۱۴۰۲/۱۲/۰۷ ۰۷:۲۴:۲۳
| |

محسن اسماعیلی نماینده فعلی مجلس خبرگان:

برخی نظارت بر رهبری را نمی پذیرند و فکر می‌کنند تضعیف رهبری است؛ رهبری فرمودند هیچ نظر و نقد کارشناسی برخلاف نظر رهبری تخلف از ولایت پذیری نیست

اسماعیلی عضو فعلی خبرگان رهبری گفت: بعضی از دوستان ما اصولاً با بردن نام نظارت مسئله دارند و آن را نمی‌پذیرند و خیال می‌کنند اگر سخن از نظارت بر رهبری پیش بیاید، این تضعیف رهبری است در حالی که نظارت به معنای واقعی‌اش می‌تواند بهترین حمایت و صیانت از رهبری باشد.

برخی نظارت بر رهبری را نمی پذیرند و فکر می‌کنند تضعیف رهبری است؛ رهبری فرمودند هیچ نظر و نقد کارشناسی برخلاف نظر رهبری تخلف از ولایت پذیری نیست
کد خبر: 652731
|
۱۴۰۲/۱۲/۰۷ ۰۷:۲۴:۲۳

محسن اسماعیلی، چهره میانه رو مجلس خبرگان پنجم و کاندیدای انتخابات خبرگان ششم و عضو لیست جامعه روحانیت مبارز در گفتگویی از تجربیات ۸ سال حضورش در مجلس خبرگان روایت کرد، تاکید جدی بر اصلاح قانون انتخابات مجلس خبرگان دارد، خاصه معتقد است مرجع بررسی صلاحیت کاندیداهای خبرگان (شورای نگهبان) باید تغییر کند زیرا «واگذار شدن تایید صلاحیت مجتهدان به شورای نگهبان باعث شده بعضی ها کاندیدا نشوند و این غیرقابل انکار است»

اسماعیلی، علنی شدن جلسات مجلس خبرگان را یک ضرورت می داند و از جریان ضعیف اطلاع رسانی این مجلس گلایه دارد.

تاکید دارد نظارت بر رهبری به معنای مخالفت یا تضعیف ولی فقیه نیست بلکه صیانت و کمک به رهبری است. اسماعیلی معتقد است مجلس خبرگان باید «مجمع نخبگان» از علوم مختلف باشد نه فقط مجمع فقها.

اسماعیلی که ۱۸ سال عضو حقوقدان شورای نگهبان بوده است خاطراتی جالب از نحوه بررسی صلاحیت ها دارد و با تکیه بر همان تجربیات معتقد است باید معیارها و شاخص های بررسی صلاحیت از حالت ذهنی خارج شده و کمی شود. محسن اسماعیلی، تنها کاندیدای غیرروحانی انتخابات خبرگان ششم در نهایت می گوید؛«من ناامید نیستم که حتی نفر اول انتخابات باشم»

به گزارش خبرآنلاین بخش هایی از گفت و گوی اسماعیلی را در ادامه می خوانید:

 

  • من اولین نفری بودم که در انتخابات شرکت کردم و مراحل را پشت سر گذاشتم و اتفاقاً رأی هم آوردم. واکنش‌های مثبت و واکنش‌های منفی نیز به این موضوع شد از جمله اینکه بسیاری از بزرگانی که من را می‌شناختند و حتی حمایت کرده بودند و برای من تبلیغ کرده بودند، معتقد بودند حالا که رأی آورده بودم باید با لباس روحانیت در مجلس خبرگان حاضر شوم. مکرر هم سفارش و تاکید می‌کردند، یعنی تا این اندازه پذیرش حضور یک غیرروحانی در مجلس خبرگان مشکل بود ولی فکر می‌کنم حضور من توانست این راه را برای دیگران باز کند.
  • اصلاً چرا فقط کسانی که اجتهاد در علوم حوزوی دارند در این مجلس حضور داشته باشند؟ ما برای انتخاب رهبری تنها به شناخت ابعاد فقهی و فکری او نیاز نداریم که فقط فقها بیایند و نظر بدهند، ابعاد و صفات دیگری در قانون اساسی ذکر شده است، از جمله مهم‌ترین آنها مدیر و مدبّر بودن است که معلوم نیست لزوماً مجتهدان علوم حوزوی بتوانند آن را تشخیص دهند.

     

  •  
  • بعضی از دوستان ما اصولاً با بردن نام نظارت مسئله دارند و آن را نمی‌پذیرند و خیال می‌کنند اگر سخن از نظارت بر رهبری پیش بیاید، این تضعیف رهبری است در حالی که نظارت به معنای واقعی‌اش می‌تواند بهترین حمایت و صیانت از رهبری باشد.
  • آنطور که من در این دوره، از سوابق دوره‌های قبل آگاه شدم و مذاکرات قبلی را خواندم و با بعضی از اعضا صحبت کردم، این تفکر از گذشته ریشه‌دار بوده و خیلی‌ها هستند که اصولاً ورود در قلمرو نظارت را نمی‌پسندند چه برسد به مسئله تعیین!
  • اما به هر حال این وظیفه‌ای است که قانون اساسی به عهده خبرگان گذاشته و اگر انجام نشود در حقیقت به بخش مهمی از مسئولیت‌های خودشان عمل نکرده‌اند. نظارت به معنای این است که بادقت و امانت، روند کلی امور در کشور مورد رصد قرار بگیرد و با دلسوزی، آنچه که به عنوان نارسایی یا ناکامی دیده می‌شود، همراه با راه حل به رهبری ارائه شود و مشورت داده شود و این علاوه بر اینکه مصرّح در قانون اساسی است، مورد تمایل، قبول و تشویق رهبری هم هست.
  • می‌خواهم بگویم منعی وجود ندارد و ممانعتی نیست ولی این فرهنگی که متأسفانه از سال‌های گذشته در مجلس خبرگان ریشه دوانده و حاکم شده باعث شده که عملاً انجام نشود. یک مطلب دیگر هم این است که اگر به وظیفه‌شان کامل عمل نکرده‌اند ولی این جور نیست که کلاً کاری هم نکرده باشند ولی متأسفانه جریان اطلاع‌رسانی در خبرگان بسیار بسیار ضعیف است یعنی همان کاری هم که شده به اطلاع مردم رسانده نمی‌شود.
  • یکی از چیزهایی که من فکر می‌کنم می‌تواند در برنامه قرار بگیرد و به ارتباط مردم با مجلس خبرگان کمک کند، همین علنی شدن مذاکرات خبرگان است. معلوم است و هر عاقلی می‌داند که گاهی، مخصوصاً در این مجلس، موضوعاتی مطرح است که نمی‌شود انتشار عمومی پیدا کند (حداقل الان) ولی اینها استثناست. در این هشت سالی که من حضور داشتم این جور موارد به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسید ولی به این خاطر، تمام جلسات غیرعلنی شمرده می‌شود و لذا مردم هیچ ارتباطی با مجلس خبرگان برقرار نمی‌کنند.
  • یک چیزی هم مرسوم شده که این مجلس، فقط برای یک روز مبادا است که مثلاً خدایی نکرده نیاز به تعیین رهبری باشد، در حالی که اگر این طور بود نیازی نبود نهاد خاصی به نام خبرگان رهبری تشکیل شود و به طور مستمر وظیفه داشته باشد و قانون اساسی برایش تعیین تکلیف کرده باشد.
  • ضمن اینکه گذشته از ولایت فقیه که منشعب از ولایت معصومین (ع) است، مگر خود آنها که مستقیماً منصوب خاص بودند و از جانب خداوند متعال جعل ولایت برایشان شده بود مگر نظارت را نمی‌پذیرفتند؟ این علی (ع) است که بارها و بارها در نهج‌البلاغه به صراحت از مردم و نه فقط از نخبگان و خبرگان، از مردم دعوت می‌کند که نسبت به عمل من نظارت کنید و حتی آنچه را که به نظرتان می‌رسد، بدون لکنت زبان با من در میان بگذارید. با سازشکاری و آن طور که با سلاطین صحبت می‌کنید، با من صحبت نکنید و دقیقاً سخن‌تان را به من بگویید!
  • تقریباً نتیجه انتخابات از قبل قابل حدس است و هیچ نشاط و شوری وجود ندارد. به نظرم باید دلسوزان کشور یک آسیب‌شناسی کنند که چرا بسیاری از کسانی که دارای صلاحیت حضور در انتخابات هستند شرکت نمی‌کنند و تشویق کنند که اینها بعداً حضور پیدا کنند.
  • وقتی به نظر و سلیقه افراد واگذار می‌شود، متفاوت است. بعضی‌ها هستند که اصولاً اظهارنظر برخلاف اظهارنظر رهبری را قبول ندارند و عدم التزام به رهبری می‌دانند در حالی که خود رهبری فرمودند هیچ نظر کارشناسی برخلاف نظر رهبری، تخلف از ولایت‌پذیری و مخالف ولایت فقیه نیست. حتی نقد!
  • اگر مثلاً کسی نقدی داشت، این نقد مخالفت است؟ این نقد می‌تواند نشانه دلسوزی و علاقه‌مندی باشد. کسی که یک ایرادی می‌بیند و بی‌تفاوت نیست یعنی دلسوزتر است تا کسی که ایرادی را می‌بیند و سکوت می‌کند.
  • از ابتدای تشکیل مجلس خبرگان با این تصور که مسائل مربوط به رهبری مسائلی حساس و مربوط به امنیت ملی است، جلسات علنی نشده است. در حالی که تمام مسائلی که در آنجا مطرح می‌شود از این باب و در این ارتباط نیست.
  • از ابتدای تشکیل مجلس خبرگان با این تصور که مسائل مربوط به رهبری مسائلی حساس و مربوط به امنیت ملی است، جلسات علنی نشده است. در حالی که تمام مسائلی که در آنجا مطرح می‌شود از این باب و در این ارتباط نیست.
  • در هر جلسه‌ای از جلسات خبرگان، به ترتیب افراد نوبت دارند و نظراتشان را راجع به مسائل کشور بیان می‌کنند. در قالب اینها آسیب‌شناسی‌های خوبی صورت می‌گیرد. مخصوصاً با توجه به اینکه غالب این دوستان از استان‌ها و شهرستان‌ها هستند، در آن سه روزی که دور یکدیگر جمع می‌شوند، تبادل اطلاعات خیلی خوبی است و مجموعاً تصویری از وضعیت کلی کشور به دست می‌آید.
  • حتی وزیر یا مقام مربوطه را دعوت کرده و از وی سؤال می‌کنند و ایشان هم جواب می‌دهد، فضای خوبی هم حاکم است، بر خلاف آنچه که گاهی بیرون تصور می‌شود اما چون مردم اطلاع ندارند، ما اثر لازم را در جامعه نمی‌بینیم.
  • آهسته آهسته یک گام‌هایی برداشته شد، مثلاً تعیین سخنگو. ولی این کافی نیست. فکر می‌کنم از نخستین گام‌هایی که مجلس خبرگان باید بردارد، علنی بودن جلساتش است مگر در موارد استثنا.
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها