نمایشگاه کتاب تهران هنوز باز نشده؛ دست به سانسور زد!

صادق زباکلام درباره بستن غرفۀ «روزنه» در نمایشگاه کتاب  نوشت:

طرف‌های ظهر، خانم «استلا اورشان»، منشی «انتشارات روزنه» باهام تماس گرفتند و با صدایی که انگار از ته چاه در می‌آمد و عنقریب بغضش می‌خواست بترکد، گفت: «غرفۀمان در نمایشگاه را بسته‌اند. دیگه لازم نیست برنامه بگذارین بیاین نمایشگاه».

خشکم زد. کلی قرار مدار گذاشته بودیم برای حضور در غرفۀ روزنه. تنها دلیلی که به‌عقلم می‌رسید، بازداشت آقای «علیرضا بهشتی شیرازی»، مدیر «انتشارات روزنه» بود....

غروبی برای اینکه مطمئن بشم، با آقای «محمود یزدی»، مسئول غرفۀ روزنه در نمایشگاه تماس گرفتم. وضع روحی‌اش صد پله بدتر از خانم اورشان بود. گفت همۀ مجوزهای لازم را دریافت کرده بودیم و مبلغ هزینۀمان را هم واریز کرده بودیم. متراژ و محل غرفۀمان هم تعیین شده بود و تمامی کتاب‌هایمان را هم چیده بودیم، که بهمان اطلاع دادند که باید غرفه را جمع کرده و تحویل دهیم. یک کلام هم بهمان توضیحی ندادند که چرا بعد از صدور مجوز و طی مراحل قانونی، با حضورمان در نمایشگاه مخالفت می‌شود؟ آیا مسئولین مربوطه در جریان بازداشت اقای بهشتی، مدیر انتشارات روزنه نبودند و بعداً اطلاع پیدا می‌کنند؟ یا دلیل دیگری بوده؟

دوش در حلقۀ ما، قصۀ گیسوی تو بود

تا دل شب، سخن از سلسلۀ موی تو بود

دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشت

باز مشتاق کمانخانۀ ابروی تو بود