محسن هاشمی در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین» پاسخ می‌دهد:

آیت‌الله هاشمی روز قبل از فوت در دفتر خاطراتش چه نوشت؟

محسن هاشمی با تاکید بر اینکه آیت‌الله هاشمی روز قبل از فوت هیچ حال نامساعدی نداشتند گفت: ایشان [مشکلی نداشته‌اند]. حاج خانم هم خاطرات خود را از روز فوت نوشته‌اند که «[آیت‌الله] سرحال بودند و صبحانه خوردند و رفتند و هیچ موردی [نبود] و حتی از مجمع هم چند بار به من زنگ زدند.

کد خبر: 532655
|
۱۴۰۰/۱۰/۲۶ ۱۶:۳۰:۰۰
| |

محسن هاشمی در گفت‌وگوی ویدئویی با «اعتمادآنلاین» با تاکید بر اینکه آیت‌الله هاشمی روز قبل از فوت هیچ حال نامساعدی نداشتند گفت: ایشان [مشکلی نداشته‌اند]. حاج خانم هم خاطرات خود را از روز فوت نوشته‌اند که «[آیت‌الله] سرحال بودند و صبحانه خوردند و رفتند و هیچ موردی [نبود] و حتی از مجمع هم چند بار به من زنگ زدند.

بخش‌هایی از این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

***

بالاخره در سن 80، 82 سالگی نمی‌توان گفت تمام بدن تنظیم تنظیم است. ولی بیماری‌های معمولی است که در سن بالا بعضاً... در بدن وجود دارد. اما ایشان سرحال بودند. ایشان حتی خاطرات‌شان را در آخرین روز قبل از فوت هم نوشته‌اند. من اتفاقاً قبل از اینکه شما بیایید رفتم و خاطرات سال 95 را چک کردم و آخرین صفحه را دیدم که به نظرم جالب آمد که شما ببینید ایشان آن روز هیچ حال نامساعدی نداشتند.

*یعنی در خاطره چیزی از وضعیت نامساعد حال‌شان ننوشتند؟

نه! ایشان روز یکشنبه فوت کردند، روز شنبه نوشته‌اند: «صبح زود مهدی و محسن و یاسر و عماد آمدند.» البته روش ما بود چون ایشان سر کار می‌رفتند صبح زود اگر کاری با ایشان داشتیم سعی می‌کردیم صبح زود [خدمتشان برسیم]. ایشان سحرخیز بود و اخلاق خیلی خوبی هم داشتند. صبح بعد از نماز و عبادت، مطالعه می‌کردند [گریه می‌کند] و خودشان میز صبحانه را می‌چیدند بعد مامان پایین می‌آمدند و با هم صبحانه می‌خوردند. بچه‌ها هم اگر کاری داشتند معمولاً همان اول صبح قبل از اینکه سر کار بروند سری به منزل می‌زدند و همراه ایشان صبحانه می‌خوردند. در هر صورت، آن روز ایشان نوشته‌اند: «صبح زود مهدی و محسن و یاسر و عماد آمدند. سر صبحانه مذاکرات مفصلی درباره بسیاری امور سیاسی و اجتماعی و زندگی و زندان و پرونده مهدی داشتیم.» مهدی در آن زمان هنوز زندان بود، اما شب قبل آن ازدواج دختر یاسر بود و فاطی از اخوی آقای لاریجانی، آقای دکتر باقر لاریجانی، که همکار ایشان در بیمارستان بیماری‌های خاص بود پیگیری کرد که مهدی اگر می‌تواند به مرخصی بیاید تا در این ازدواج حضور داشته باشد. و لذا آن شب من خودم دنبال او [مهدی] رفتم و او را از زندان آوردم. مهدی شب بود و صبح هم آمد آنجا. بعد از آن چون مهدی بود صبح زود آمدیم و با حاج‌آقا صحبت کردیم. ایشان نوشته‌اند: «بعد به دفتر رفتم. جلسه کمیسیون نظارت برای بررسی انطباق برنامه ششم با سیاست‌های کلی داشتیم. تا ظهر بحث کردیم. از طرف دولت آقای دکتر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، آمده بود و از سوی مجلس آقای حاجی‌بابایی نماینده همدان و رئیس کمیسیون تلفیق. پنج بند را که مخالف سیاست‌های کلی بود بررسی کردیم.» و از این صحبت‌ها.

حاج خانم در خاطرات خود از روز فوت نوشته‌اند که [آیت‌الله] سرحال بودند و صبحانه خوردند و رفتند/ آقای قاضی‌زاده‌هاشمی هم کسالتی را درباره آیت‌الله هاشمی مطرح نکردند

*بنابراین نشانی از اینکه حال نامساعدی داشته باشند نبوده است؟

بعد هم نوشته‌اند که «درباره بعضی از مسائل بحثی با آقای اژه‌ای در جلسه کمیسیون داشتیم و بعد با آقای صادق لاریجانی...» چون من هنوز دقیق اینها را رسیدگی نکرده‌ام بقیه خاطره را نمی‌خوانم. نکته‌ای که می‌بینید اینکه ایشان [مشکلی نداشته‌اند]. حاج خانم هم خاطرات خود را از روز فوت نوشته‌اند که «[آیت‌الله] سرحال بودند و صبحانه خوردند و رفتند و هیچ موردی [نبود] و حتی از مجمع هم چند بار به من زنگ زدند. می‌دانید که ظهر همان روز آقای قاضی‌زاده‌هاشمی هم با ایشان ملاقات داشتند و ملاقات منجر به خوردن غذای ظهر با حاج‌آقا می‌شود. آقای قاضی‌زاده‌هاشمی هم کسالتی را درباره ایشان مطرح نکردند که بعد از آنجا [برای شنا] تشریف می‌برند. آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به دلیل ترورهای قبلی مخصوصاً ترور سال 58 توسط گروه فرقان چون تیر خورده بودند و کمرشان درد می‌گرفت، دکترها توصیه کرده بودند که ایشان باید شنا کند و لذا سعی می‌کردند هفته‌ای 2 بار را حداقل شنا کنند، خیلی برای کمر ایشان موثر بود و لذا شنا را انجام می‌دادند.

 

**مشروح گفت‌وگو با محسن هاشمی را اینجا ببینیم و بخوانیم.

دیدگاه تان را بنویسید