آیا ایران میتواند از حضور دموکراتها در قدرت آمریکا استفاده کند؟
جلال میرزایی، نماینده مجلس دهم نوشت: اگر در میان این مجادلات و موضعگیریها واقعیات کشور و منافع ملی را درنظر بگیریم، میتوانیم به جمعبندی منطقی برسیم. بدون درنظر گرفتن منافع ملی و تنها با نگاهی آرمانی به جایی نمیرسیم؛ باید از فرصت باقیمانده استفاده کرد.
اعتمادآنلاین| جلال میرزایی، رئیس کمیته سیاسی فراکسیون امید مجلس دهم نوشت: روی کار آمدن جو بایدن و به نوعی پیروزی احتمالی دموکراتها در امریکا میتواند فرصتی برای جمهوری اسلامی باشد اما مساله اصلی این است که بهرهگیری از این فرصت بستگی به نوع مواجهه ما با این مساله دارد. در این خصوص جریانها و طیفهای مختلف سیاسی با یکدیگر اختلافنظر دارند. عدهای که با نگاهی منفی به همه مسائل مینگرند، حوادث و اتفاقات دوران اوباما را یادآوری میکنند و یادآور میشوند که اوباما ابتدا توانست اجماع بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایجاد کند و درنهایت در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران تحریمهایی به تصویب رسید. این گروه در یکی، دو ماه گذشته نیز این موضوع را تکرار کرده و بر آن تاکید کردند که باید نگران سابقه دموکراتها بود که در این مورد تفاوت چندانی با جمهوریخواهها ندارد. این گروه بیش از آنکه به فرصتهای پیشرو اشاره کنند، در مقایسهای تاریخی به مسائلی که در گذشته پیش آمده ارجاع میدهند. عدهای دیگر مدام تاکید میکنند که اساسا چرا باید نگاه ما به بیرون باشد.
این گروه بدون توجه به تجربههای منفی و مثبت ارتباطات بینالمللی مشغول نفی کردن هستند. آنها تنها دولت را علت اصلی ناکارآمدیها میدانند و تمام مسائل داخلی و اقتصاد را به انتخابات سال آینده گره زدهاند. این گروه مدام دولت را لعن و نفرین و سرزنش میکنند و معتقدند دولت باعث شده که مردم ما با این شور و اشتیاق انتخابات امریکا را دنبال کنند و دولت عامل این وضعیت است. این طیف معتقدند که نباید اقتصاد را به صورت شرطی به روابط خارجی پیوند داد و میخواهند این رشتهها را قطع کنند و احیای اقتصاد را منوط به رابطه با کشورها ندانند. آنها میخواهند ثابت کنند که بین سیاست خارجی و اقتصاد داخلی ارتباطی وجود ندارد.
بخش دیگر هم داخل کشور دولت و نزدیکان و حامیانش هستند که خوشحالیشان از پیروزی بایدن را کتمان نمیکنند. آنها معتقدند که باید از این فرصت استفاده کرد، چراکه پیش از این بایدن گفته بود در صورت پیروزی به برجام بازخواهد گشت. دولت و اصلاحطلبان از دیرباز حامی و طرفدار مذاکره بودهاند، مذاکره را معادل و مساوی تسلیم نمیدانند.
همچنین تصورشان بر این نیست که مذاکره به معنای تمکین کردن است. کما اینکه انجام مذاکرات در دولت روحانی دو سال به طول انجامید تا به توافقنامه برجام ختم شد. آنها معتقدند که باتوجه به واقعیات و نظام بینالملل، وضعیت اقتصادی و تحریمهای ناعادلانه و هزینههای تداوم آنها باید در راستای منافع ملی بار دیگر به تعامل و مذاکره روی آورد. پیشبینی من این است باتوجه به اینکه طیفهای مختلف، نظرات متفاوتی درمورد مذاکره دارند، بازگشت دموکراتها به قدرت باعث ایجاد جدال میان این طیفها در داخل کشور خواهد شد. در همین رابطه احتمالا عدهای میخواهند از ظرفیتهای دولت فعلی استفاده کنند و عدهای دعوت به صبر میکنند تا انتخابات ریاستجمهوری در جمهوری اسلامی ایران نیز مشخص شود. عدهای دیگر میگویند باید از فرصت باقی مانده و دولت روحانی استفاده کرد؛ بنابراین جدالهای داخلی افزایش پیدا خواهد کرد. اما نباید فراموش کرد که به همه این مسائل باید با نگاه منافع ملی و مردمی نگریست نه اینکه مسائل ضد منافع ملی را مدام مطرح کرد، موضوعی که امروز هم شاهد آن هستیم به نظر میرسد اگر نهادهای امنیتی بررسی کنند، برخی افراد و جریانها از بیرون تغذیه میشوند.
درنهایت به نظر من اگر در میان این مجادلات و موضعگیریها واقعیات کشور و منافع ملی را درنظر بگیریم، میتوانیم به جمعبندی منطقی برسیم. بدون درنظر گرفتن منافع ملی و تنها با نگاهی آرمانی به جایی نمیرسیم؛ باید از فرصت باقیمانده استفاده کرد.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید