پرویز اجلالی:
آوانس دهید تا مردم اعتماد کنند
پرویز اجلالی، جامعهشناس سیاسی گفت: هیچ دولتی که بدون پشتیبانی مردم آینده خوبی ندارد و دچار مشکلات جدی میشود. همه دولتها مجبور هستند که دل ملت را به دست آورند.
اعتمادآنلاین| پرویز اجلالی، جامعهشناس سیاسی معتقد است که جلب اعتماد مردم مستلزم پرداخت هزینه از سوی دولت است؛ هزینهای از جنس اصلاحات عمیق.
به نظر شما درخواست کمک از جامعه شیوه مناسبی برای عبور از وضعیت کنونی است؟
مردم و دولت در شرایط بحرانی باید با یکدیگر از بحران خارج شوند اما این مستلزم اعتماد مردم و دولت به یکدیگر است؛ اعتمادی که در یک بستر زمانی بلندمدت شکل میگیرد و رفتارهای حکومت در آن خیلی تاثیر دارد. به عبارتی مردم همانطور با دولت رفتار میکنند که دولت با آنها رفتار میکند.
اعتماد لازم برای این همکاری در جامعه کنونی ما وجود دارد؟
مردم ایران همیشه تظاهر میکنند که خیلی طرفدار دولت هستند اما الزاما این طور نیست.
با توجه به اینکه دولت آقای روحانی در اولین تجربه خود از به یاری طلبیدن مردم برای عدم دریافت یارانه ناموفق بود، میتوان به این نتیجه رسید که در شرایط فعلی نیز نمیتواند روی همراهی مردم حساب کند؟
به هر حال دولت چارهای غیر از طلب همراهی مردم ندارد و در غیر این صورت دچار مشکل میشود. آن مرتبه نیز مساله این بود که دولت نمیخواست امتیازی به مردم بدهد و میخواهد فقط خودش امتیاز بگیرد. دولت باید یکسری تضمینها به مردم میداد زیرا بعد از آنکه همه یارانهها با پول جایگزین شده بود، میخواست همان مبلغ اندک را هم حذف کند. روشن است که مردم نسبت به آینده اعتماد نداشتند و ندارند لذا از قطع شدن یارانهها استقبال نکردند. ترس از آینده، مردم را فردگرا میکند و همه سعی میکنند که داشتههای خود را بیشتر کنند و حاضر به همکاری نیستند. شرایط بحرانی وقت مناسبی برای درخواست کمک از مردم نیست. مگر آنکه از قبل اعتمادسازی کافی شده باشد. مردم امروز همان قدر با دولت همراهی میکنند که به آن اعتماد دارند. اعتماد مردم در شرایط بحرانی شاید کمتر شود اما بیشتر نمیشود.
در شرایط فعلی اوضاع مردم به گونهای است که به دولت کمک کنند؟
مردم در مورد مسائل اقتصادی بیشتر از دولت توقع دارند و دولت نیز باید به صورت شفاف به مردم توضیح دهد که این پولها را چطور خرج میکند. دولت باید به مردم اثبات کند که درست کار کرده است. اکنون مردم بدبین شدهاند. مثلا فکر میکنند که ایران نباید در خارج از کشور پول خرج میکرد. دولت باید برای مردم توضیح دهد که چرا این کار را کرده و دلیل بیاورد. دولت اکنون باید برای جلب اعتماد تغییر موضع داده و با ارایه توضیحات اعتمادسازی کند.
یعنی اعتماد به دولت را باید در حوزههای مختلف تفکیک کرد. اعتماد سیاسی با اعتماد اقتصادی و... فرق دارد؟ اگر دولت در مورد مسائل اقتصادی توضیح دهد و اعتمادسازی کند، اعتماد مورد نیاز در بخشهای دیگر نیز جلب میشود؟
این را نمیتوان پیشبینی کرد اما اعتماد ابعاد مختلف دارد. مردم در حوزه اقتصاد میخواهند مطمئن شوند که منابع کشور درست هزینه شده، فساد نیست و عدالت وجود دارد. این حتما در سیاست نیز بازتاب دارد. در حوزه سیاست نیز به اعتمادسازی نیاز است. مسائلی مثل اینکه مردم بتوانند حرف بزنند، دانشجویان انتقاد کنند و از انتقاد خود نتیجه بگیرند. همه اینها به هم مربوط است.
تاثیر دلخوریهای سیاسی یا بیاعتمادی در حوزههایی غیر از اقتصادی در اجابت دعوت دولت چه تاثیری دارد؟
اعتماد یک مبحث کلی است که بخش اول آن اعتماد سیاسی است زیرا طرف اعتماد مردم یک نظام سیاسی است. وقتی مردم احساس کنند که نظام سیاسی از خودشان است در یک لحظه تاریخی در مورد مشکلات اقتصادی نیز گذشت میکنند. مثل اوایل انقلاب که مردم توقعی نداشتند. اما وقتی مردم احساس نابرابری داشته و تصور کنند که عدالت نیست و اوضاع بهتر نمیشود، فساد هست یا کارها درست پیش نمیرود کمکم اعتماد خود را از دست میدهند. در این شکی نیست که اعتماد مردم به دولت خیلی کم شده است.
بازسازی اعتماد چطور ممکن است؟
خیلی دشوار است مگر اینکه یک هدف مشترک همه را دور هم جمع کند. به هرحال بازسازی اعتماد دشوار است و در بلندمدت حاصل میشود. تنها راهی که دولت دارد توضیح دادن و گفتوگو کردن است. دولت و مجموعه حاکمیت باید پاسخ بدهد و بگوید که چه اقداماتی انجام داده است. چرا انجام داده و در مورد اشتباهات خود عذرخواهی کند. صداقت و شفافیت با مردم اگر با اصلاحات عمیق همراه شود حتما موجب اعتمادسازی خواهد شد.
در پیش گرفتن رویکرد شفاف یا انجام اصلاحات در شرایط بحرانی ممکن است؟
در شرایط بحرانی نیز ممکن است اگر متناسب با شرایط بحران برخورد شود. یعنی اصلاحات واقعا اصلاحات باشد. اگر دولت یکباره به تغییر اساسی و جایگزینی روشهای نوین با روشهای قدرت اقدام کند، میتواند اعتماد لازم را جلب کند. در شرایط فعلی چطور از ایرانیان خارج از کشور برخی از آنها اجازه ندارند بیایند و فامیل خود را ببینند، درخواست میشود که ارز وارد کنند؟ ما برای جلب اعتماد مردم به اصلاحات عمیق نیاز داریم و با حرف زدن نمیتوان این کار را انجام داد.
حالا که دولت صرفا کمک خواسته و نشانهای از اصلاح در کار نیست، میتواند به پاسخ مثبت مردم امیدوار باشد؟
نه، نمیتواند.
در این وضعیت باید چه کار کند؟
مجبور است، گام بعدی را بردارد. بیشتر گفتوگو کند و بیشتر به مردم امتیاز دهد. جلب اعتماد در شرایط بحرانی مستلزم هزینه برای دولت است. آن زمان گفتند که شما از دریافت یارانه صرفنظر کنید اما در مقابل هیچ تضمینی ندادند. برای همین هم پاسخ نه شنیدند. الان نیز همین طور است باید چیزی بدهند تا چیزی بگیرند.
اگر دولت حاضر نشود که امتیاز بیشتری به مردم بدهد و از مردم نه بشنوند، با چه شرایط مواجه خواهد شد؟ پیامد نه شنیدن از مردم چیست؟
هیچ دولتی که بدون پشتیبانی مردم آینده خوبی ندارد و دچار مشکلات جدی میشود. همه دولتها مجبور هستند که دل ملت را به دست آورند. در کوتاهمدت ممکن است که بتوانند مردم را کنترل کنند یا به حرف کسی گوش ندهند و بتازند اما در میانمدت و بلندمدت دچار مشکل میشوند.
به گفته شما الان دولت برای جلب اعتماد مردم و دریافت کمک آنها در حوزه اقتصاد باید امتیاز بیشتری به مردم بدهد. این امتیازها باید در همین حوزه اقتصادی باشد یا دولت میتواند با ارایه امتیاز در حوزههای دیگری مثل آزادیهای اجتماعی اعتماد مردم را جلب کند؟
این سوال خیلی سخت است زیرا قشرهای مختلفی در جامعه وجود دارند که مطالبات مختلفی دارند. البته همه اقشار همه مسائل را درک میکنند. یک تصور غلط در مورد طبقات پایین وجود دارد و پولدارها فکر میکنند که فقرا لزوما با دریافت پول ساکت میشوند و مطالبه دیگری ندارند. این درحالی است که فقرا هم میفهمند برای اینکه پول بگیرند باید بیایند و اعتراض کنند. بنابراین اقتصاد و سیاست به هم مربوط میشود. امتیاز اقتصادی صرف دادن کار رژیمهای نفتی است. ما نیز در دهه 50 تجربه کردیم که دولت به مردم پول داد اما مردم شورش کردند. بنابراین مساله فقط امتیاز اقتصادی نیست زیرا افراد قدر امتیاز اقتصادی را نمیدانند مگر آنکه آن را در یک فرآیند سیاسی دریافت کرده باشند. اگر فقط آوانس اقتصادی داده شود ممکن است معترضان در مراحل بعدی نیز آوانس مجدد بخواهند. امتیازات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قابل تفکیک نیست و هیچ طبقهای از جامعه هم نیست که فقط نان بخواهد. این روزها دنیا عوض شده و حتی کارگران و روستاییان هم همه موبایل دارند، همه همهچیز را با هم میخواهند. هم اقتصاد را میخواهند، هم سیاست، فرهنگ، ارتباط با جهان و میل به مشارکت. همین حضور ایرانیان در مسکو را ببینید. حضور آنان توجه همه جهانیان را جلب کرد و بزرگترین پیامشان این است که ما میخواهیم در نظام جهانی مشارکت کنیم. این مشارکت نیازمند یک الزاماتی است که دولت باید آن را فراهم کند.
بنابراین میتوانیم این طور جمعبندی کنیم که دولت برای جلب حمایت مردم در امر اقتصاد، از دریافت منابع مالی گسترده در سطح جامعه گرفته تا درخواست تحمل یک دوره ریاضتی نیازمند انجام اصلاحات در همه حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و آوانس دادن به مردم است؟
بله، جلب اعتماد و حمایت مردم هزینه دارد و دولت باید هزینه آن را بپردازد.
منبع: اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید