فرصت دوباره به مردی که همسر دوستش را به قتل رساند
مردی که در اقدامی هولناک زن جوان را خفه کرده بود و با بریدن رگ دست پسر ۷ سالهای قصد قتل او را داشت برای سومین بار پای چوبه دار رفت اما اعدام نشد
مردی که در اقدامی هولناک زن جوان را خفه کرده بود و با بریدن رگ دست پسر ۷ سالهای قصد قتل او را داشت برای سومین بار پای چوبه دار رفت اما اعدام نشد
به گزارش سایت جنایی، این متهم که همسر دوستش را در سال ۱۳۹۰ به قتل رسانده و اقدام مرگباری برای قتل پسر ۷ ساله او انجام داده بود بار دیگر پای چوبه دار رفت و این مرتبه هم با مهلتی که اولیای دم به سلول خود بازگشت تا شاید برای همیشه از مرگ نجات پیدا کند.
او در آخرین روزهای خرداد سال ۹۰ مرتکب قتل شد. در آن روز که او دست به آدمکشی زد، صدای زنگ تلفن مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ به صدا درآمده بود و مردی قتل همسرش در یکی از مناطق تهران خبر داد. اپراتور مرکز ۱۱۰ به تماس پاسخ داد مردی که صدایش پر از هراس بود نفسنفسزنان فقط توانست بگوید: «دوستم همسرم را کشته.»
بنابراین ماموران نزدیکترین کلانتری در جریان ماجرا قرار گرفتند و راهی محل شدند. در آنجا مردی که تماس گرفته بود منتظر ماموران بود و پس از حضورشان به آنها گفت:« تازه به خانه آمده بودم که با صحنهای روبهرو شدم که باورم نمیشد. مینو همسرم روی زمین افتاده بود و خون آلود بود و پسر ۷ سالهمان هم با دستش بریده کنار همسرم افتاده بود و به زور نفس میکشد.» لحظات بعد، مرد که با چشمانی پر از وحشت، غم و خشم دوستش را به ماموران تحویل داد و به عنوان قاتل همسرش معرفی کرد و ادامه داد: « دوستم عامل این قتلها است، او یکی از دوستان قدیمی من بود و شانس آوردم سر بزنگاه رسیدم و با او درگیر شدم و همان موقع قبل از اینکه بتواند فرار کند، گرفتمش.»
بلافاصله ماموران کلانتری بازپرس جنایی را در جریان قرار دادند و تیم جنایی پایتخت وارد عمل شد. کارآگاهانی که به سرعت به محل رسیدند، دیدند زن جوان با آثار خفگی و کبودی دور گردن، بیجان کف آشپزخانه افتاده است. لحظاتی قبل از آنکه ماموران اداره دهم برسند پسر کوچک خانواده که رگ دست بریده شده بود توسط امدادگران در حالی به بیمارستان منتقل شده بود که سختی نفس میکشید و خونآلود و گریههای ضعیفی داشت. مرد جوان، که حالا نقش نجاتدهنده فرزندش را داشت متهم را با دستهای بسته به ماموران تحویل داد.
متهم پس از بازجویی اولیه و اعتراف بلافاصله به اداره آگاهی منتقل شد. او در بازجوییهای دقیقتر وقتی کارآگاهان جزئیات را از او پرسیدند با صدایی لرزان اعتراف کرد: «چند باری به خانه دوستم رفته بودم، هر بار میدیدم همسرش طلاهای زیادی دارد؛ گردنبند، دستبند، انگشتر، وسوسه شدم. آن روز به بهانه اینکه با دوستم کار دارم، زنگ در را زدم. همسرش که قبلاً من را دیده بود، با لبخند در را باز و تعارف کرد داخل بروم. همان لحظه و قبل از اینکه بتواند جیغ بزند دستم را گذاشتم دور گردنش و خفهاش کردم. چند لحظه بعد پسرش که در اتاق بیدار شده بود گریه کرد و به سمت جسد مادرش دوید. ترسیدم لو برم، چاقو را برداشتم و رگ دستش را زدم که ساکت شود و بمیرد اما درست وقتی میخواستم فرار کنم، دوستم از راه رسید و درگیر شدیم که نتوانستم در بر.م.»
اعتراف متهم در اداره آگاهی ثبت شد و بازپرس پرونده هم با تکمیل تحقیقات، پرونده را با کیفرخواست «قتل عمد و شروع به قتل» به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاد. قضات دادگاه، با شنیدن جزئیات ماجرا، حکم قصاص نفس را صادر کردند. این رای در شعبه ۱۵ دیوان عالی کشور تایید شد و پرونده برای اجرا به دادسرای امور جنایی پایتخت رفت.
در دادسرای جنایی پرونده به شعبه اجرای احکام رفت و در آنجا بود که متهم برای اولین بار پای چوبه دار رفت، اما زنده به سلول خود بازگشت.
پسر مقتول، که حالا ۲۱ سال دارد و در کانادا زندگی میکند، از راه دور به خاله و داییاش وکالت داد تا برای اجرای حکم نمایندهاش باشند. خواهر و برادر مقتول نیز تفاضل دیه را پرداخت کردند تا پرونده پیش برده شود. با این حال، بار دیگر هم متهم را پای چوبه دار بردند، اما هر بار با تلاش واحد صلح و سازش به سرپرستی محمد شهریاری که سرپرست دادسرای امور جنایی تهران است اولیای دم (خانواده مقتول) مهلت دادند و با جلسههای طولانی، گریهها، التماسها، همهچیز تکرار شد، اما قصاص اجرا نشد.
حالا، نام مرد محکوم به قصاص برای سومین بار در لیست اجرای احکام قرار گرفته بود و روز گذشته، آخرین جلسه صلح و سازش در دادسرای جنایی برگزار شد و بار دیگر مهلتی به او دادند. خواهر و برادر مینو، که سالها با زخم این جنایت زندگی کردهاند قرار گذاشتند برای آخرین بار با خواهرزاده (پسر مقتول) حرف بزنند تا مشخص شود آیا او از حاضر میشود از قصاص گذشت کند. اگر پسری که ۱۴ سال پیش خودش تا نزدیکی مرگ رفته موافقت کند، متهم برای همیشه نفس راحتی میکشد و از مرگ نجات می یابد؛ اگر نه، چوبه دار منتظر او است تا پروندهای که ۱۴ سال طول کشیده بسته شود.
دیدگاه تان را بنویسید