کد خبر: 626672
|
۱۴۰۲/۰۵/۱۸ ۰۹:۳۰:۰۰
| |

پسر نوجوان در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین» داستان زندگی‌اش را بازگو کرد:

نمی‌دانستم موادفروش شده‌ام

پسر نوجوان می‌گوید برای کمک به خانواده‌اش دستفروشی می‌کرد و دوستش او را فریب داد تا مواد بفروشد.

نمی‌دانستم موادفروش شده‌ام
کد خبر: 626672
|
۱۴۰۲/۰۵/۱۸ ۰۹:۳۰:۰۰

پدرام پسر نوجوانی است که تابستان‌ها دستفروشی می‌کند تا کمک‌خرج خانواده‌اش باشد اما از او مواد گرفته‌اند.

پدرام 16ساله از زندگی‌اش برای اعتمادآنلاین گفته است:

 

*چند سال است دستفروشی می‌کنی؟

از هشت‌سالگی با پدرم بساط می‌کردیم. البته پدرم بساط می‌کرد، من کمک‌دستش بودم ولی یاد گرفتم چه‌کار کنم.

*حالا چرا تنها دستفروشی می‌کنی؟

پدرم معلول و خانه‌نشین شد. من برای کمک‌خرج خانواده کار می‌کنم.

*چرا پدرت معلول شد؟

پدرم بیماری قند خون داشت، آن‌قدر پیشرفت کرد که خانه‌نشین شد. هر جای بدنش که زخم می‌شود خیلی طول می‌کشد تا خوب شود. دیگر نمی‌تواند کار کند.

*خرجی خانواده را چه کسی می‌دهد؟

مادرم. او سبزی و ترشی و این‌جور چیزها درست می‌کند و می‌فروشد. البته در خانه است. من هم خوراکی‌هایی را که مادرم درست می‌کند بساط می‌کنم و می‌فروشم. بیشتر در تابستان این کار را می‌کنم.

*چه شد که موادفروشی کردی؟

من اصلاً نمی‌دانستم این کارها که می‌کنم موادفروشی است. دوستم گفت پیش من امانتی می‌گذارد چند نفر می‌آیند و می‌گیرند. من هم قبول کردم، حتی بابت آن پولی هم دریافت نکردم.

*یعنی قرار نبود پولی بدهد؟

قرار بود بدهد. گفت چون خودش نمی‌تواند بساط کند هر روز بسته چندگرمی‌ می‌آورد و من که تحویل دادم سر ماه یک میلیون تومان به من می‌دهد. این پول برای من خیلی خوب بود، برای همین قبول کردم.

*یعنی از دوستت نپرسیدی این بسته‌ها چیست؟

نه نپرسیدم.

*چرا؟

به فکرم نرسید. گفتم شاید ادویه و این چیزها باشد. اصلاً دوستم اهل این کارها نبود.

*دوستت را به پلیس معرفی کرده‌ای؟

بله اما زیر بار نرفت، گفت اصلاً نمی‌داند من درباره چه چیزی حرف می‌زنم.

*می‌دانی ممکن است چند سال زندان بمانی؟

 [سرش را پایین می‌اندازد] مددکارم گفته است.

*خانواده‌ات چه می‌گویند؟

خیلی ناراحت هستند. کاش این کار را نمی‌کردم. اشتباه کردم اشتباه کردم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها