مواد مخدر زندگی‌ام را نابود کرد

مانی پسر نوجوانی است که به اتهام حمل مواد مخدر بازداشت شده است. او چند ماه قبل وقتی که داشت یک بسته را برای تحویل می‌برد بازداشت شد.

مانی برای اعتمادآنلاین از زندگی‌اش می‌گوید:

 

*چرا مواد حمل می‌کردی؟

برای خرج زندگی خودم و خانواده‌ام.

*پس می‌دانستی که چه کاری می‌کنی و کاری که می‌کنی جرم است.

من می‌دانستم کارم خلاف است اما فکر نمی‌کردم این کار جرم سنگینی باشد و زندگی‌ام نابود شود.

*چرا تو باید خرج زندگی را تامین می‌کردی؟

من پدر و مادر ندارم و با دو خواهرم زندگی می‌کنم. پدرم سالها قبل فوت کرد و مادرم هم با مرد دیگری ازدواج کرد. آن مرد ما را قبول نکرد. عمه‌ام ما را بزرگ کرد. خانه پدری داشتیم و وقتی بزرگ شدیم به خانه پدری‌مان آمدیم. همگی درس می‌خواندیم با اینکه عمه‌ام خرج زندگی ما را می‌داد اما به او سخت می‌گذشت من هم می‌خواستم کاری کنم تا زندگی‌مان بهتر شود. اما اشتباه بزرگی کردم

*چند کلاس درس خواندی؟

من هنوزدانش‌آموز هستم. درسم هم بد نیست خودم فکر می‌کنم می‌توانم دانشگاه هم بروم. اشتباه کردم باید درسم را می‌خواندم و چند سال دیگر سختی را تحمل می‌کردم.

*چطور دستگیر شدی؟

وقتی که وارد خانه شدم تا جنس را تحویل دهم دیدم ماموران آنجا هستند من را هم دستگیر کردند.

*از این کار پول هم به دست آورده بودی؟

بله. اما پول زیادی نبود دفعه قبل که جنس را تحویل دادم 100 هزار تومان به من دادند.

*چه کسی پیگیر پرونده‌ات است؟

عمه‌ام برایم وکیل گرفته. البته شرط گذاشته که دوباره به خانه او برگردیم. عمه‌ام گفت اگر به خانه او برگردیم خانه پدری‌ام را اجاره می‌دهد و درآمدش را به خودمان می‌دهد تا در سختی نباشیم.

*عمه‌ات همسر دارد؟

بله همسر دارد. شوهرش مرد خوبی است. از اینکه عمه‌ام به ما رسیدگی می‌کند ناراحت نیست او خودش هم کمک می‌کند.

*خواهرانت حالا کجا هستند؟

به خانه عمه‌ام رفتند. کاش می‌شد زودتر من هم برگردم.

*به آزادی امیدوار هستی؟

وکیلم گفته شاید بتواند بعد از محکومیت برایم آزادی مشروط بگیرد. من خیلی پشیمان هستم اشتباه بزرگی کردم.