کد خبر: 264835
|
۱۳۹۷/۱۱/۰۶ ۰۵:۵۸:۰۰
| |

آمریکایی‌ها از انقلاب ایران بی‌اطلاع بودند

نمی‌توانم به غیر از تنی چند از افراد آکادمیک خارجی و دیگرانی که شاه را دوست نداشتند و می‌خواستند برود کسی را به خاطر بیاورم. گروه‌های معدودی بودند که به خاطر دموکراسی و آزادی بیشتر شاه را یک دیکتاتور بی‌رحم می‌دانستند.

آمریکایی‌ها از انقلاب ایران بی‌اطلاع بودند
کد خبر: 264835
|
۱۳۹۷/۱۱/۰۶ ۰۵:۵۸:۰۰

اعتمادآنلاین| پروفسور پال سولیوان، کار‌شناس مسائل خاورمیانه در دانشگاه جرج تاون در ایالات متحده این نظر را مطرح می‌کند که جنبش انقلابی ایران در سال‌های 79-1978 برای جامعه آمریکا چندان مساله بااهمیتی به شمار نمی‌رفته و توافقنامه صلح کمپ دیوید بین اسرائیل و فلسطینیان و دیپلماسی با چین برای آمریکایی‌ها جذاب‌تر بوده است.

سولیوان که در سال 2007 عضو ارشد انستیتو «غرب و شرق» (EWI) بوده بر این باور است که انقلاب ایران با همزمانی بروز محرک‌های اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی به پا شد. سولیوان همچنین از نامه جیمی کار‌تر، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده به محمدرضا شاه برای کاهش خشونت‌ها سخن می‌گوید و تصریح می‌کند علاوه بر فشار گروه‌هایی در آمریکا، کار‌تر خود نیز از بی‌عدالتی در ایران ناراضی بوده است. این استاد دانشگاه جرج تاون تاکید کرده که گفته‌های وی تنها بیانگر نظر شخصی اوست.

***

پروفسور سولیوان، اخیرا مقاله‌ای از شما می‌خواندم که در آن نوشته بودید زمانی که آمریکایی‌ها عدد 444 را می‌بینند بلافاصله بحران گروگان‌گیری را به خاطر می‌آورند. پرسش من این است در سال 1978 زمانی که انقلاب در ایران اوج گرفته بود، برآیند افکار عمومی ایالات متحده نسبت به این جنبش اجتماعی اعتراضی چه بود؟

با توجه به بحران گروگان‌گیری و مواضع تهدیدآمیز مقامات جدیدی که قدرت را پس از شاه در دست گرفته بودند، تعداد اندکی از آمریکایی‌ها نگاه مثبتی به انقلاب ایران داشتند. بسیاری از آمریکایی‌ها از برخوردهای انقلاب یکه خورده بودند. اما بزرگترین دلیل نگرانی‌ها و احساسات منفی بحران گروگان‌گیری بود.

کدام گروه‌ها و نهاد‌های اجتماعی و سیاسی در ایالات متحده به طور مشخص و تاثیرگذار حامی انقلاب ایران بودند، آن‌ها عموما کدام وجه جنبش اجتماعی ایران را می‌ستودند و کدام خواسته‌های معترضان بیشتر مورد احترام آن‌ها بود؟

نمی‌توانم به غیر از تنی چند از افراد آکادمیک خارجی و دیگرانی که شاه را دوست نداشتند و می‌خواستند برود کسی را به خاطر بیاورم. گروه‌های معدودی بودند که به خاطر دموکراسی و آزادی بیشتر شاه را یک دیکتاتور بی‌رحم می‌دانستند. پس از آنکه بحران گروگان‌گیری کلید خورد، آن‌هایی که پیشتر احتمالا نگاه مثبتی به انقلاب داشتند، با تردید‌های جدی مواجه شدند. بیشتر آمریکایی‌ها درباره ایران و آنچه در حال اتفاق بود بسیار بی‌اطلاع بودند. وقتی انقلاب رخ داد مانند یک شوک بود حتی برای بانکداران و آن‌هایی که مرتبا با ایران درگیر بودند.

تظاهرات در ایران از ژانویه 1978 آغاز شد و تا فوریه سال بعد به طول انجامید. در این میان گفته می‌شود بین دو هزار تا دوازده هزار شهروند جان خود را از دست داده‌اند. جراید و سازمان‌های حقوق بشری در آمریکا چقدر دولت کار‌تر را تحت فشار قرار می‌دادند تا سیاست خود را مطابق خواسته‌های انقلابیون پیش ببرد؟

مطمئنا نگرانی‌های زیادی در خصوص کشتار و ضرب و شتمی که در حال وقوع بود وجود داشت. نامه پرزیدنت کار‌تر به شاه برای تن دادن به آزادی‌های بیشتر و خشونت کمتر با فشار‌ها از سوی برخی گروه‌ها در ایالات متحده در ارتباط بود، اما علاوه بر آن درک بنیادین پرزیدنت کار‌تر از بی‌عدالتی که وی در ایران مشاهده می‌کرد نیز دخیل بود.

در مورد انقلاب ایران درخواست دولت کار‌تر از شاه برای ترک قدرت دقیقا از چه زمانی آغاز شد؟ در حقیقت دموکرات‌ها از چه زمانی به این نتیجه رسیدند که جنبش اعتراضی در ایران به نقطه‌ای غیرقابل بازگشت رسیده است؟ آیا این مدت را منطقی ارزیابی می‌کنید؟

تا آنجا که من متوجه هستم برخی در سنا و همچنین دیگران به شاه توصیه می‌کردند که زمانش به سر رسیده است. اوضاع داشت خیلی بد می‌شد. در آمریکا برخی امیدوار بودند که حکومت تازه تمایل مثبتی به سوی آمریکا خواهد داشت. دولت ایالات متحده رابطه اندکی با بیشتر رهبران جدید در ایران داشت. همچنین به نظر می‌آید درک از رهبری جدید در ایران پس از شاه اندک بوده است.

برخی از نظریه‌پردازان با تجزیه و تحلیل مناسبات ایران و آمریکا و شرایط داخلی که منجر به یک خیزش انقلابی در ایران شد، معتقدند موفقیت انقلاب ایران نتیجه بی‌عملی قدرت‌های بزرگ جهان به ویژه آمریکا در رویارویی با انقلاب بوده است. شما چقدر با این نگاه موافق هستید؟

خیر، برای من اینگونه به نظر می‌رسد که انقلاب ایران با دلایل داخلی بسیاری - اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی تاریخی - جلو می‌رفت. انقلاب به دلیل اتصال بسیاری از این دلایل که همزمان بروز کرده بود رخ داد. ایران به گونه‌ای مانند یک کتاب در مورد انقلابی است که به وسیله تنش‌ها و کشش‌های یک جامعه سنتی در حال حرکت سریع به سوی آنچه اغلب مردم مدرنیته می‌دیدند، هدایت شد. کشوری بود با جریان حجم عظیمی از پول نفت که همچنان از بیکاری بالا، تورم و فقدان استانداردهای زندگی و سازماندهی بد سیستم اقتصادی منطقی رنج می‌برد. همزمان نرخ غذا و دیگر قیمت‌های شوکه‌کننده در میان بود. نابرابری فزاینده‌ای در کار بود. ظلم و ستم در عرش بود و آزادی در فرش.

مجددا این کتابی آموزشی است از انقلابی با چاشنی ایرانی. مخلوطی از تنش مذهبی و تنش فرهنگی و نتیجه‌ای که رخ داد را مشاهده می‌کنید. چیزی که همچنین باید به یاد داشته باشیم این است که در زمان اوج‌گیری انقلاب ایران، ایالات متحده با مسائل بسیار داخلی و خارجی درگیر بود و ایران در مرکز صفحه رادار قرار نداشت.

در سال‌های 79-1978 در آمریکا چه نگاهی به اسلام سیاسی که کم و بیش در مطالبات معترضان اسلام‌گرا مطرح بود وجود داشت، به ویژه اسلام شیعی؟

اغلب آمریکایی‌ها نشانه‌ای نداشتند که بدانند اسلام سیاسی چیست. بیشتر آمریکایی‌ها امروز هم نظر شفافی پیرامون معنای آن ندارند. بیشتر افرادی که نظری داشتند که اسلام سیاسی چیست و چه می‌تواند باشد آن را به عنوان یک تهدید می‌دانستند و نه یک فرصت. این نگاه در مراحل نخستین انقلاب دیده می‌شد. اسلام سیاسی در این دنیا است که بماند و آمریکایی‌ها و دیگر رهبران احتیاج دارند بیشتر در مورد آن، پیچیدگی‌های بزرگ و تنوعش یاد بگیرند.

منبع:‌تاریخ ایرانی

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها