کد خبر: 225179
|
۱۳۹۷/۰۵/۱۹ ۱۰:۱۱:۰۰
| |

ناظران سازمان ملل به مرز ایران و عراق آمدند

در روز 19 مرداد 1367 به دنبال صدور قطعنامه 619 شورای امنیت سازمان ملل متحد، گروه ناظران نظامی سازمان ملل متحد (یونیماگ) برای نظارت بر آتش‌بس بین ایران و عراق در مرزهای بین‌المللی مستقر شدند.

ناظران سازمان ملل به مرز ایران و عراق آمدند
کد خبر: 225179
|
۱۳۹۷/۰۵/۱۹ ۱۰:۱۱:۰۰

اعتمادآنلاین| کمتر از یکماه پس از پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران، شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه‌ای دیگر تشکیل گروه ناظران نظامی سازمان ملل متحد (یونیماگ) بر آتش‌بس میان ایران و عراق را به تصویب رساند. در این قطعنامه که شامگاه 18 مرداد 67 به تصویب رسید، آمده بود:

«با یادآوری مجدد قطعنامه (1987)، 598 خود،

1- گزارش دبیرکل، مذکور در سند 20093/ اس در مورد اجرای پاراگراف 2 اجرایی قطعنامه (1987)، 598 را تصویب می‌کند.

2- تـصـمـیـم مـی‌گـیـرد کـه طـبـق اخـتـیـارات خـود یـک گـروه نـاظـر نـظـامـی (unimog) را ایـجـاد و از دبـیـرکل می‌خواهد اقدام‌های لازم را انجام دهد.

3- بعلاوه تصمیم می‌گیرد که یونیماگ را برای مدت شش‌ماه تأمین نماید، مگر آنکه شورا تصمیم دیگری اتخاذ کند.

4- از دبیرکل درخواست می‌کند که شورای امنیت را از تحولات بعدی امر کاملا آگاه سازد.»

بدین ترتیب فردای آن روز یونیماگ وارد خاک جمهوری اسلامی ایران و همچنین کشور عراق شدند. نیرو‌های یونیماگ حدود 400 نفر بودند که از 25 نفر ملیت مختلف تشکیل شده بود. تایید، تحکیم و نظارت بر آتش‌بس، نظارت بر عقب‌نشینی نیرو‌ها به مرزهای شناخته شده بین‌المللی، کمک به طرفین درگیر برای حل مسایل بویژه درباره تعیین دقیق خطوط مرزی و کمک به آنان برای ایجاد یک منطقه حائل در طول مرز‌های دو کشور از جمله وظایف یونیماگ بود.

سه سال بعد در حالی که عراق با حمله به کویت در برابر غرب قرار گرفته بود، خاویر پرز دکوئیار دبیرکل وقت سازمان ملل متحد به منظور اجرای بندهای 6 و 7 قطعنامه 598، در روز 23 مرداد ماه 1370 برابر با 14 اوت 1991 نامه‌ای به کشورهای ایران و عراق نوشت و از آن‌ها خواست که ادله خود را برای اثبات کشور آغاز‌کننده جنگ اعلام نمایند.

سـرانـجـام یـازده سـال پـس از آغـاز جـنـگ 8 سـاله تـحـمـیـلی عـراق عـلیـه ایـران و سـه سـال پـس از صـدور قـطـعنامه 598، خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل متحد در 18 آذر 1370 برابر با 9 دسامبر 1991 طی یک گزارش رسمی به شورای امنیت نظر خود را مبنی بر اینکه عراق، آغازگر جنگ بوده است، اعلام کرد. مـتـن کـامل گـزارش دبـیـرکـل سازمـان مـلل بـه شـرح ذیل است:

1- در بـنـد 6 قـطعنـامـه 598، کـه در تـاریـخ 20 ژوئیـه 1987 تـصـویـب شـد، شـورای امـنـیـت از دبـیـرکل درخواست کرد، در مشورت با ایران و عراق موضوع احاله بررسی مسئولیت مخاصمه را با گروهی بی‌طرف پیگیری کند، و در اولین فرصت ممکن، در جهت اجرای این درخواست به شورای امنیت گزارش دهد.

2- در طول مذاکرات سه سال گذشته، فرصت‌های متعددی برای مشورت با طرفین درباره بنده 6 قطعنامه داشته‌ام، این مذاکرات مرا قادر ساخت تا برداشتی از دیدگاه‌های متفاوت دو طرف داشته باشم. اما به مرحله‌ای که به تسلیم گزارشی معنادار به شورای امنیت بینجامد، نرسید.

3- بـه دنـبـال تکمیل اجرای پاراگراف‌های یک و دو قطعنامه 598، تلاش جدیدی برای تحقق دیگر مفاد قطعنامه با هدف تضمین برقراری مجدد صلح میان ایران و عراق بر مبنای طرح جامع صلحی که توسط قطعنامه 598، ارایه شده بود، لازم به نظر رسید تا از این طریق به تامین نیازهای جاری و صلح و امنیت در منطقه کمک اساسی شود. بسیاری از تصمیم‌هایی که من برای تشدید تلاش‌ها در جهت اجرای قطعنامه 598، اتخاذ کردم، به شورای امنیت منعکس شده است (سند شماره 23246/اس).

4- دربـاره پـاراگراف 6 عناصری از مواضع طرفین پیرامون این پاراگراف بای من مشخص بود. با این وجود من از دولت‌های ایران و عراق در نامه‌هایی مشابه به تاریخ 14 اوت 1991، خواستم تا در جامع‌ترین شکل ممکن، جزئیات مواضع خود را درباره این پاراگراف به من تسلیم کنند. در هـمـان زمـان بـه مـنـظـور دسـتـیـابـی بـه کـامـل‌تـریـن درک از ایـن مـوضـوع تـصـمـیـم گـرفـتـم تـا بـطـور جـداگـانـه بـا تـعدادی از کار‌شناسان مـسـتـقـل مـشـورت کـنم. براساس ‍پاسخ‌های 26 اوت 1991 عراق به 15 سپتامبر 1991 ایران که به من تسلیم شد، مشورت‌هایی که با دو طرف داشتم، تمام اطلاعاتی که از کار‌شناسان مستقل به دست آمده است، اکنون مایلم که درباره پاراگراف 6 قطعنامه 598، به شورای امنیت گزارش دهم.

5- مـسـلم اسـت کـه جـنـگ بـیـن ایـران و عـراق کـه سـالیـان دراز بـه طـول انـجـامـیـد، شـروعـش نـقـض حـقـوق بـیـن‌المـلل بود و موارد نقض حقوق بین‌الملل موجب مسئولیت برای مخاصمه است که موضوع اصلی پاراگراف 6 می‌باشد. آن بخش از موارد نقض مقررات بین‌المللی کـه در چـارچـوب پـاراگـراف 6 بـایـد مـورد توجه ویژه جامعه جهانی قرار گیرد، استفاده غیرقانونی از زور و عدم احترام به تمامیت ارضـی یـک کـشـور عـضـو اسـت. مـسـلمـا در طـول جـنـگ مـواردی عـمـده و گـسـتـرده از نـقـض اصول مختلف حقوق بین‌المللی انسانی وجود داشته است.

6- پاسخ عراق به نامه 14 اوت 1991 من پاسخی محتوایی نیست، از این رو من ناچارم به توضیحاتی که قبلا توسط عراق ارایه شده است تکیه کـنـم. ایـن یـک واقـعـیـت اسـت کـه تـوضـیـحـات عـراق بـرای جـامـعـه بین‌المللی قـابـل قبول و کافی نیست. بـنـابـراین رویداد برجسته‌ای که تحت عنوان موارد نقض دربند پنجم این گزارش بدان اشاره کردم، همانا حمله 22 سپتامبر 1980 علیه ایران است کـه بـر اسـاس مـنـشـور مـلل مـتـحـد، اصـول و قـوانـیـنـی شـنـاخـتـه شـده بـیـن‌المـللی یـا اصول اخلاقی، قابل توجیه نیست و موجب مسئولیت مخاصمه است.

7- حتی اگر قبل از شروع مخاصمه برخی تعرضات از جانب ایران صورت گرفته باشد، چنین تعرضاتی نمی‌تواند توجیه کننده تجاوز عراق بـه ایـران - کـه اشـغـال مـسـتـمـر خـاک ایـران را در طـول مـخـاصـمـه در پـی داشـت - بـاشـد. تـجـاوزی کـه نـاقـض مـمنوعیت کاربرد زور که یکی از اصول حقوق بین است، می‌باشد.

8- از مـیـان مـوارد متعدد نـقـض حـقـوق انـسـانـی کـه در طـول جـنـگ رخ داده، مـوارد بـسـیـار تـوسـط سـازمـان ملل و یا کمیته بین‌المللی صلیب سرخ ثبت شده است. بـه عـنـوان مـثـال مـن بـه درخـواسـت یک و یا هر دو طرف، در موارد متعددی، هیات‌های کارشناسی را برای تحقیق درباره موارد نقضی مانند استفاده از تسلیحات شیمیایی، حملات به مناطق غیرنظامی و بدرفتاری با اسرای جنگی به صحنه نبرد اعزام کردم. نتیجه این تحقیقات جملگی به شورای امـنـیـت گـزارش شـده و بـه عـنـوان سـنـد ایـن شـورا انـتـشـار یافته‌اند. ایـن گـزارشـ‌هـا بـا کـمـال تـاسـف حـاکی از وجود شواهدی از موارد نقض جدی حقوق انسانی است و در یک مورد من موظف بودم با تاسف عمیق این یافته کار‌شناسان را متذکر گـردم کـه سلاح‌های شیمیایی علیه غیر نظامیان ایرانی در منطقه‌ای در نزدیکی یک مرکز شهری عاری از هرگونه حفاظت در برابر این حملات به کار رفته است (سند شماره 20134/اس)، شورا ناخشنودی خود از این مساله و محکومیت آن را در قطعنامه 620 مصوبه 26 اوت 1988 اعلام کرد.

9- رویـدادهـای جـنـگ ایـران و عـراق کـه بـرای سـالیـان طـولانـی درصـدر اخـبـار وسـایـل ارتـبـاط جـمعی دنیا قرار داشت، برای جامعه بین‌المللی کاملا شناخته شده است. همچنین مواضع طرفین که در موارد بسیاری از اسناد رسمی منعکس شده و انتشار یافته بر همگان واضح است. به نظر من تعقیب پاراگراف 6 قطعنامه 598 هدف مفیدی را در بر ندارد و در جهت صلح و اجرای قطعنامه 598 به عنوان یک طرح صلح جامع، اکنون لازم اسـت رونـد حـل و فـصـل دنـبـال شـود. در واقـع پـرداخـتـن بـه مـبـنـای دقـیـق روابـط صـلح آمـیـز بـیـن دو طـرف و هـمـچـنـیـن صـلح و امـنـیـت در کل منطقه ضرورت فوری دارد.

شـورای امـنیت در سال 1987 در پاراگراف 8 قطعنامه 598 روش صحیحی را توصیه کرد که اگر به موقع اجرا شده بود می‌توانست منطقه را از فاجعه بعدی که رخ داد، برهاند. یـک نـظـام روابـط حسن همجواری مبتنی بر احترام به حقوق بین‌الملل آن گونه که توسط شورای امنیت پیش بینی شده، برای تضمین صلح و ثبات آینده منطقه ضروری است. امید است این ندای شورا مورد عنایت قرار گیرد.

منبع: تاریخ ایرانی

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها