ایران در زمان جنگ جهانی اول چه موضعی داشت؟
ایران در این زمان دارای قدرت نظامی چندانی نبود که بتواند تأثیرگذاری مهمی در نبردها داشته باشد. اما ایران از زاویه تأمین نیازهای طرفهای درگیر بسیار حائز اهمیت بوده و میتوانست در دوران جنگ بسیاری از نیازهای لجستیکی و غذایی نیروهای جنگی روس و انگلیس را تأمین کند.
اعتمادآنلاین| جنگ جهانی اول در 28 ژوئیه 1914 (مرداد 1293) یعنی تنها چند روز بعد از تاجگذاری احمدشاه قاجار، آغاز گردید.
پس از این اتفاق بود که احمدشاه با حضور در مجلس شورای ملی بهصورت رسمی بیطرفی ایران را اعلام نمود،راهبردی که به هیچ وجه مورد احترام کشورهای درگیر در جنگ قرار نگرفت و بهتدریج ایران آماج تهاجم و تجاوز این کشورها قرار گرفت.
این مسئله آثار عملی فراوانی بر ایران گذارده و منجر به تعمیق مشکلات این کشور شده و قحطی گستردهای بر کشور حاکم کرد.
در جنگ جهانی اول، ایران از سه طرف مورد تجاوز قرار گرفت و استقلال و تمامیت ارضیاش از بین رفته و بیطرفیاش نقض گردید. دولتهای متجاوز نیز دلیل تهاجم و تجاوز خود را نفوذ و قدرت دشمنانشان در ایران میدانستند. بدین ترتیب عثمانی به بهانه نفوذ و قدرت انگلستان و روسیه و این دو کشور نیز به بهانه تهاجم و تجاوز عثمانی به ایران وارد شدند.
چرا بیطرفی ایران نقض شد؟
الف. ضعف مفرط دولت مرکزی در ایران
در زمان آغاز جنگ جهانی اول ایران در ضعیفترین وضعیت ممکن قرار داشت. مشروطه و مجلس ملی گرفتار استبداد محمدعلی شاه قاجار شد و خروش دوباره مشروطهخواهان باعث رویکارآمدن احمدشاه نوجوان گردید.
در این دوران هرج و مرج بیسابقهای فضای سیاسی و اقتصادی کشور را پر کرده بود و حکومتهای محلی و خانوخانبازی در جایجای ایران دارای قدرت بوده و دولت مرکزی حتی توانایی جمعآوری مالیات را هم نداشت.
در این دوران دولتهای مختلفی بر سر کار آمدند، اما دوران زمامداری آنها بسیار کوتاه بوده و به راحتی از بین میرفتند. بههمیندلیل بود که در طی 4 سال جنگ جهانی اول 15 دولت در ایران بر سر کار آمده و میانگین عمر دولتها 100 روز بیشتر نبود.
تحت این شرایط بود که دو دولت انگلستان و روسیه با قرارداد 1907 ایران را میان خود تقسیم نمودند و عملاً حاکمیت ملی و استقلال ایران را زیر پا گذاشتند.
پس از اعلام بیطرفی ایران نیز، قرارداد 1915 میان انگلستان و روسیه منعقد گردید و در این قرارداد سایر مناطقی را که به موجب قرارداد 1907 بیطرف اعلام شد نیز میان خود تقسیم نمودند.5 بدینترتیب نه تنها این دو کشور حاکمیت و استقلال ایران را نقض نمودند، بلکه عملاً ایران را میان خود تقسیم کردند.
ب. اهمیت استراتژیک ایران
هر چند ایران از محور اصلی جنگ ــ یعنی اروپا ــ فاصله داشت، اما با سه کشور مهم و درگیر در جنگ همسایه بود. ایران از شمال با روسیه و از غرب با دولت عثمانی همسایه بوده و دولت انگلستان نیز در جنوب ایران و در خلیج فارس و شیخنشینهای اطراف آن دارای قدرت مطلق بوده و در درون ایران نیز دارای نفوذ بسیاری بود.
بنابراین ایران از سه طرف مورد تجاوز قرار گرفت و استقلال و تمامیت ارضیاش از بین رفته و بیطرفیاش نقض گردید. دولتهای متجاوز نیز دلیل تهاجم و تجاوز خود را نفوذ و قدرت دشمنانشان در ایران میدانستند. بدین ترتیب عثمانی به بهانه نفوذ و قدرت انگلستان و روسیه و این دو کشور نیز به بهانه تهاجم و تجاوز عثمانی به ایران وارد شدند.
مسئله دیگری که در مورد بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول شایان ذکر است منافع قدرتهای آن زمان از موضوع بیطرفی و یا دخالت ایران در جنگ بود.
برخی معتقدند که دولت روسیه به دلیل همسایگی با ایران و لزوم متمرکز کردن قدرتش در یک محور ــ در مقابل عثمانی و آلمان ــ خواهان بیطرفی ایران بود.
انگلستان نیز به دلیل اهمیت هندوستان و ضرروت جلوگیری از ورود جنگ به جنوب آسیا، از عدم دخالت ایران در جنگ و بیطرفی آن دفاع می کرد. این عده معتقدند که آلمان و عثمانی این ملاحظات را نداشته و از دخالت مستقیم ایران در جنگ و تهدید منافع روسیه و انگلستان از طریق ایران حمایت می کردند.
اما با قطعیت نمیتوان این تحلیل را پذیرفت و به نظر می رسد که واقعیتهای زمان جنگ و مواضع دولتهای درگیر در این جنگ و نقض بیطرفی ایران ثابت کرد که ورود و یا عدم ورود ایران به جنگ اهمیت چندانی برای قدرتهای متخاصم نداشته است، چراکه در این زمان، ایران دارای قدرت نظامی چندانی نبود که بتواند تأثیرگذاری مهمی در نبردها داشته باشد.
اما ایران از زاویه تأمین نیازهای طرفهای درگیرــ مخصوصاً انگلستان و روسیه که در ایران قدرت و نفوذ زیادی داشتند ــ بسیار حائز اهمیت بوده و توانسته است در دوران جنگ بسیاری از نیازهای لجستیکی و غذایی نیروهای جنگی روس و انگلیس را تأمین کند. همین مسئله نهایتاً منجر به قحطی گستردهای در ایران شد که در طی آن حدود 40 درصد(برخی منابع آنرا 25 درصد دانسته اند) از مردم ایران از گرسنگی جان خود را از دست دادند.
همچنین در این دوران ایران دروازه ورود به هندوستان، یعنی الماس گرانبهای انگلستان بود و حفظ آن برای انگلستان ارزش حیاتی و استراتژیک داشت.
بهعلاوه، روسیه نیز همواره و بهصورت تاریخی گسترش حوزه نفوذش به سمت جنوب و خلیج فارس را دنبال میکرد و به هیچ وجه راضی نمی شد که ایران به دست آلمانیها یا عثمانیان قرار گیرد و یا بهصورت کامل به دست انگلستان بیفتد. بنابراین تمامی این مسائل باعث شد تا انگلستان و روسیه بیطرفی ایران را نقض کنند.
منبع: موسسه مطالعات تاریخ
دیدگاه تان را بنویسید