کد خبر: 752638
|
۱۴۰۴/۰۹/۲۶ ۱۰:۵۷:۵۷
| |

در گفت‌وگو با «اعتماد آنلاین»:

مجیدی: مواضع ضدایرانی وزیر خارجه لبنان بیش از هر چیز محصول سیاست داخلی و رقابت با حزب‌الله است/ فاصله‌گذاری وزارت خارجه لبنان با ایران، الزاماً به معنای تقابل مستقیم نیست

یک کارشناس مسائل منطقه پیرو مواضع اخیر وزیر خارجه لبنان در قبال کشورمان مطرح کرد: این مواضع به‌شدت متأثر از فضای سیاست داخلی لبنان است. در نتیجه اگر به صورت کوتاه جمع‌بندی کنیم این است که باید فضای سیاست داخلی لبنان و نیاز حزب «قوات» برای نشان دادن عزم خود در تقابل با حزب‌الله در داخل و با ایران در خارج را درک کرد.

مجیدی: مواضع ضدایرانی وزیر خارجه لبنان بیش از هر چیز محصول سیاست داخلی و رقابت با حزب‌الله است/ فاصله‌گذاری وزارت خارجه لبنان با ایران، الزاماً به معنای تقابل مستقیم نیست
کد خبر: 752638
|
۱۴۰۴/۰۹/۲۶ ۱۰:۵۷:۵۷

لیلا پایدار- علیرضا مجیدی کارشناس مسائل خاورمیانه در گفت‌وگو با خبرنگار اعتمادآنلاین در پاسخ به این پرسش که مواضع اخیر وزیر خارجه لبنان نسبت به ایران را باید در چه چارچوبی تحلیل کرد، اظهار کرد: برای پاسخ دقیق به این مسأله باید فضای سیاست داخلی لبنان را به خوبی در نظر داشت. «یوسف رجی» وزیر خارجه لبنان از نیروهای حزب «قوات لبنانیه» است؛ حزبی که اصلی‌ترین قطب مخالف حزب‌الله در داخل لبنان محسوب می‌شود. اگر تمامی احزاب درجه یک، درجه دو و حتی درجه سه حاضر در پارلمان لبنان را در نظر بگیریم، هیچ جریانی به اندازه حزب «قوات» موضع ضد حزب‌الله و ضد مقاومت ندارد. بنابراین، این مواضع به‌شدت متأثر از فضای سیاست داخلی لبنان است. در نتیجه اگر به صورت کوتاه جمع‌بندی کنیم این است که باید فضای سیاست داخلی لبنان و نیاز حزب «قوات» برای نشان دادن عزم خود در تقابل با حزب‌الله در داخل و با ایران در خارج را درک کرد. 

وی افزود: در همین‌جا بد نیست اشاره کنم که واقعاً مشخص نیست آقای عراقچی با چه افرادی مشورت کرده و چرا چنین مسیری را گشوده‌اند؟ این روند فعلی برای منافع ایران فوق‌العاده مضر  است. مسئله اصلاً رویکرد آرمان‌گرایانه یا رویاپردازی در سیاست خارجی نیست، بلکه باید «واقع‌بینانه ابعاد مختلف یک مسأله» را در نظر گرفت. ایران در لبنان از یک هیمنه و وزن نسبی برخوردار است و فراهم کردن بستر یا ظرفی برای تخریب وجهه ایران، بدون تردید به زیان کشور تمام می‌شود. اگر دقت کنید این گفتگوی غیرمستقیم، هیچ آورده‌ای برای ایران نداشت و در مقابل وجهه ما را تخریب کرد. این را مقایسه کنید با برنامه سفر آقای لاریجانی که به بیروت رفتند، اما اعلام کردند برای دیدار با یوسف رجی وقت ندارند.

مدیر بخش غرب آسیای اندیشکده جریان در پاسخ به این‌که آیا این موارد را می‌توان نشانه تغییر مواضع سیاسی بیروت دانست، چنین گفت: لبنان اساساً فاقد یک سیاست خارجی واحد است. به همین دلیل، برخی پرونده‌های مهم  از جمله بسته پیشنهادی‌ای که تام باراک (نماینده ویژه ترامپ در امور سوریه و لبنان) روی میز مقامات لبنانی قرار گرفت در شورای سران قوای لبنان بررسی شد. در نظر بگیرید که طبق نص قانون اساسی، سیاست خارجی در حوزه صلاحیت‌های انحصاری هیئت دولت است و باید در کابینه وزیران و با هدایت وزارت خارجه بررسی می‌شد؛ اما همین عدم انسجام داخلی موجب شده تا پرونده‌های حساس به نشست سران قوا شامل رئیس‌جمهور، رئیس مجلس و نخست‌وزیر ارجاع داده شود. 

وی ادامه داد: در تصمیم‌گیری‌های بسیار حساس، دیگر نمی‌توان امور را به وزارت خارجه واگذار کرد. بنابراین، اگر این پرسش مطرح شود که آیا با تغییر در سیاست خارجی بیروت مواجه هستیم یا خیر، پاسخ مثبت است؛ اما این تغییر لزوماً به معنای تقابل مستقیم با ایران نیست. تغییر اصلی در این است که بیروت فاقد سیاست خارجی یکپارچه، منسجم و هماهنگ شده و این وضعیت دست‌کم از یک سال گذشته آغاز شده و تا پایان عمر دولت فعلی ادامه خواهد داشت. سیاست‌های کلان خارجی لبنان بیش از پیش از دل نشست سران قوا بیرون می‌آید و در مقطع کنونی، نقش رئیس‌جمهور، یعنی جوزف عون، در این تصمیمات پررنگ‌تر شده است. با این حال، «وزارت خارجه لبنان» - و نه کل دیپلماسی بیروت ، به سمت فاصله‌گذاری بیشتر با ایران حرکت خواهد کرد.

این کارشناس مسائل خاورمیانه در بخش دیگری از گفت‌وگو و در پاسخ به پرسشی درباره اینکه وزیر امور خارجه لبنان بارها بر انجام گفت‌وگوها در کشور ثالث تأکید کرده، گفت: در این زمینه باید به دو نکته توجه کرد؛ «زبان (اقدامات) نمادین» و «نیاز به واسطه برای پیشرفت در رایزنی‌ها» که هر دو نکته را توضیح خواهم داد. در مورد نکته نخست باید گفت مقامات لبنانی در شرایط فعلی، بیش از آن‌که نگران تحولات عینی و میدانی باشند، بر اقدامات نمادین تمرکز دارند؛ اقداماتی که به‌واسطه آن بتوانند در فضای داخلی لبنان و در برابر فشارهای خارجی، زمان بخرند.

وی توضیح داد: دغدغه اصلی امروز مقامات لبنانی این است که اسرائیل به لبنان حمله نکند. درباره چگونگی جلوگیری از این حمله نیز اختلاف‌نظرهای جدی داخلی وجود دارد؛ از خلع سلاح گرفته تا عدم خلع سلاح، از پیشبرد مذاکرات گام‌به‌گام تا حتی طرح برگزاری رفراندوم برای پیوستن به پیمان ابراهیم. هر یک از این راهکارها هم با موانع جدی داخلی روبه‌رو است و حتی در صورت اجماع کامل، اجرای آن‌ها زمان‌بر خواهد بود.

مجیدی ادامه داد: در چنین فضایی، مقامات لبنانی به این جمع‌بندی رسیده‌اند که باید با انجام برخی اقدامات نمادین، فرصت بخرند تا هم اسرائیل از حمله منصرف شود و هم ایالات متحده به این نتیجه برسد که باید به فضای داخلی لبنان زمان داد و مانع تجاوز اسرائیل شد. این نگاه در کل دولت لبنان حاکم است و صرفاً به وزارت خارجه محدود نمی‌شود؛ نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور نیز دست‌کم با آن مخالفتی ندارند.

وی با اشاره به اهمیت نمادسازی در سیاست لبنان گفت: در چنین شرایطی، زبان سمبولیک و اقدامات نمادین برای دولت لبنان اهمیت زیادی دارد. طرح این موضوع که نه وزیر خارجه ایران به لبنان بیاید و نه طرف لبنانی به تهران سفر کند، یکی از همین اقدامات نمادین است.

این تحلیلگر مسائل منطقه‌ای در ادامه افزود: نکته دوم آن است که ایران از گذشته تاکنون در لبنان دارای وزن و اعتبار قابل‌توجهی بوده است؛ اعتباری که حتی در میان جریان‌های غیرشیعی و بعضاً ضد مقاومت لبنان نیز وجود دارد. در ادوار گذشته، حتی پیش از تأسیس حزب‌الله، برخی رؤسای جمهور غربگرای لبنان  مانند «کمیل شمعون» که شدت تمایلات غربگرایانه وی باعث شد حتی فرانسه در سال ۱۹۵۸ برای حفظ تمامیت لبنان طرح برکناری و جایگزینی با «فؤاد شهاب» را مطرح کرد و به داشتن ارتباط و عکس یادگاری با شاه ایران افتخار می‌کردند. این موضوع نشان‌دهنده جایگاه ایران در ذهنیت عمومی لبنان است. در این‌جا باید تأکید کنم که این جایگاه و ذهنیت، محدود به جامعه شیعه لبنان نیست و همه طوائف را در بر می‌گیرد.

وی تصریح کرد: با این حال، در شرایط فعلی، میان دولت لبنان و ایران به‌ویژه میان وزیر خارجه لبنان و وزیر خارجه ایران ، اختلاف نگاه و اختلاف نظر جدی وجود دارد که در مورد یوسف رجی به اوج خود رسیده است. او با این چالش مواجه است که اگر در دیدار با مقامات ایرانی موضع تند و پرتنش نگیرد، به دلیل وزن بالاتر طرف ایرانی، هدایت جلسه از دست او خارج خواهد شد و در نهایت، بدون هیچ پیشرفتی، تنها عکس‌های یادگاری و پیام‌های نمادین باقی می‌ماند. طبعاً پیام‌های نمادین عکس یادگاری مشترک هم برای حزب قوات دستاورد منفی محسوب می‌شود!

مجیدی در ادامه گفت: بر همین اساس، طرف لبنانی مطرح می‌کند که یک کشور ثالث نقش میانجی میان ایران و لبنان را ایفا کند تا فضا بیش از حد رادیکال نشود. در این چارچوب، کشور واسطه مدیریت فضای رایزنی را بر عهده می‌گیرد و در عین حال، لبنان می‌تواند نگاه انتقادی و رادیکال خود را منتقل کند. در مجموع، این رویکرد را می‌توان در دو محور خلاصه کرد: نخست، فاصله‌گذاری نمادین از ایران و دوم، نیاز به یک واسطه برای پیشبرد گفت‌وگوها.

وی در پاسخ به پرسشی درباره کارشکنی وزیر امور خارجه لبنان در مسیر استقرار سفیر جدید ایران در بیروت گفت: اجازه بدهید ابتدا یک نقد تکمیلی به بحث اقدامات نمادین اضافه کنم. هر میزان که پذیرش و تقدیم اعتبارنامه سفیر ایران به تعویق بیفتد،  چه سه ماه و چه شش ماه ، این تأخیر در ادبیات نمادینی که طرف لبنانی به‌دنبال آن است، کاملاً معنادار تلقی می‌شود و آنان امیدوارند از این مسیر به نوعی بهره‌برداری سیاسی دست یابند؛ هرچند شخصاً معتقدم این اقدام در نهایت فایده‌ای برای آن‌ها نخواهد داشت.

وی افزود: فارغ از این موضوع، ماجرا یک بُعد مهم دیگر هم دارد و آن نزدیک بودن انتخابات پارلمانی لبنان است. حدود پنج ماه دیگر انتخابات پارلمان برگزار می‌شود و با پایان یافتن دوره قانونی دولت فعلی، دولت جدید بر اساس نتایج این انتخابات تشکیل خواهد شد. در نظام پارلمانی لبنان، انتخابات پارلمان مهم‌ترین رویداد سیاست عمومی کشور محسوب می‌شود؛ چراکه در این مقطع، سیاست به‌طور مستقیم وارد فضای عمومی جامعه و خیابان می‌شود و نقش مردم در آن پررنگ‌تر از هر زمان دیگری است.

این کارشناس مسائل خاورمیانه ادامه داد: پنج ماه آینده، لبنان در آستانه مهم‌ترین رویداد سیاسی خود قرار دارد و تمامی احزاب سیاسی در حال آماده‌سازی خود برای این رقابت هستند. حزب قوات که همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم، قطب اصلی مقابل حزب‌الله است، ناگزیر است برای تهییج پایگاه اجتماعی خود و همچنین جذب آرای خاکستری، دستاوردهای حضورش در دولت را برجسته کند. این جریان باید به هواداران خود پاسخ دهد که در مدت حضور در دولت چه کرده و چه نتایجی به دست آورده است.

او در ادامه افزود: بد نیست به این نکته هم اشاره کنم که آخرین انتخاباتی که در لبنان صورت گرفت، انتخابات شهرداری‌ها بود که ۷ ماه قبل برگزار شد. در این انتخابات، فهرست ائتلاف بزرگ شیعی (متشکل از دوگانه حزب‌الله و جنبش امل) به موفقیت بسیار بالایی دست یافت؛ حتی در مناطقی مانند «زحله» که پایگاه اصلی حزب قوات محسوب می‌شود، این فهرست موفقیت نسبی و اثرگذاری معناداری داشت. همین تحولات باعث شده است که حزب قوات برای اثبات اثرگذاری حضور خود در دولت، به سمت اقدامات رادیکال‌تر حرکت کند.

به گفته مجیدی: با توجه به نیازهای داخلی طرف لبنانی، ما شاهد تداوم این تأخیرها و مجموعه‌ای از اقدامات نمادین خواهیم بود که در راستای تصویرسازی از لبنان به‌عنوان کشوری منتقد و مخالف ایران صورت می‌گیرد. این رفتارها را باید در چارچوب فضای انتخاباتی لبنان تحلیل کرد.

این تحلیلگر مسائل منطقه‌ای خاطرنشان کرد: از این منظر، من با قاطعیت تأکید می‌کنم که یوسف رجی طی پنج ماه آینده مطلقاً هیچ اقدام سازنده و معناداری در مسیر بهبود روابط با ایران انجام نخواهد داد. مسیری که وزارت امور خارجه ایران در قبال این وضعیت انتخاب کرده، به‌طور قطع مسیر نادرستی است. ممکن است برخی دوستان این استدلال را مطرح کنند که هدف صرفاً ظرفیت‌سازی و نمایش رویکرد تعاملی ایران است تا در مقاطع دیگر از آن بهره‌برداری شود، اما حتی با این فرض نیز چنین رویکردی در شرایط فعلی که به تخریب هیمنه و جایگاه ایران می‌انجامد، اشتباه است.

مجیدی در پایان اظهار داشت: امیدوارم مشاوران وزیر امور خارجه دست‌کم در جلسات داخلی به این نکته بیندیشند که اگر بنا بود دعوت از یوسف رجی برای سفر به تهران رد شود، آیا اساساً با توجه به این شرایط، طرح چنین دعوتی از ابتدا توجیهی داشت یا خیر؟

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها