اقتصاد افغانستان ورشکسته است و طالبان هم برنامهای برای آن ندارد
به ذبیحالله مجاهد گفتم شما با این حجم از آوارگان در کابل میخواهید چی کار کنید؟ گفت ما منتظر کمکهای جهانی هستیم. در واقع طالبان هم برنامهای برایشان ندارد.
اعتمادآنلاین| محمد حسین جعفریان در گفتگو با زهرا مشتاق و به نقل از او نوشت:
▪️امروز یکی از دوستان کنشگر اجتماعی در تماسی گفتند که از سوی طالبان برای ما مشکلاتی ایجاد شده و از برگزاری راهپیماییها و تجمعات جلوگیری کردهاند. محدودیتها از سمت طالبان هر روز بیشتر میشود و جامعه هدف این محدودیتها، زنان است، ولی مطمئنا به جامعه زنان بسنده نخواهند کرد. طالبان تغییر نکردهاند و دارند به شکل متمدنانهای زنان و جامعه را محدود میکنند.
▪️مصاحبهام با ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، روز شنبه در یوتیوب منتشر خواهد شد. روز شنبه و یکشنبه هم در روزنامه اعتماد، گزارش مفصل من راجع به افغانستان و شرایط فعلی آن چاپ میشود. بخشی از این گزارش راجع به پنجشیر است، بخشی در هرات میگذرد و بخشی هم در کابل جریان دارد و در مجموع وضعیت فعلی افغانستان را گزارش میکند.
▪️در کابل شخصا برای مصاحبه با مردم به بانکها رفتم. مردم در صفهای طولانی ایستاده بودند تا بتوانند پولشان را بگیرند. هر افغانستانی در هر هفته فقط میتواند دویست دلار از بانک برداشت کند. طالبان ازدحام صفها را با شلاق کنترل میکرد.
▪️ پول نقد قابل توجهی از سوی دولت قبل از افغانستان خارج شده و بخش عمدهای از پولهای افغانستان در بانکهای آمریکا بلوکه شده است. کارمندان دولت دو ماه است که حقوق نگرفتهاند. خود طالبها هم در شهر آویزان مردم و کسبه شدهاند. اگر پاکستان به طالبان کمک نکند، طالبان شرایط اقتصادی بدی را تجربه خواهد کرد.
▪️پارکها در کابل انباشته از آوارگان جنگی است. مردم با پیشینهای که از طالبان در ذهن داشتند، ترسیدند و قبل از سقوط کابل به این شهر فرار کردند. کسی باور نمیکرد کابل هم سقوط کند. حالا در کابل آواره ماندهاند و اغلب پولی برای برگشت ندارند و میگویند اگر هم برگردند، شغلی برایشان وجود ندارد؛ اقتصاد ورشکسته شده است.
▪️من به ذبیحالله مجاهد گفتم شما با این حجم از آوارگان در کابل میخواهید چی کار کنید؟ گفت ما منتظر کمکهای جهانی هستیم. در واقع طالبان هم برنامهای برایشان ندارد.
▪️با نظامیان افغانستانی پناهنده به مرز سیستان و بلوچستان ملاقات داشتم. حدود سه هزار نظامی و تعداد زیادی از خانوادههایشان آمده بودند. من عصبانی نبودم، اما سوال داشتم و با گلویی پر از بغض از آنها میپرسیدم چطور توانستید مردمتان را تنها بگذارید؟ آنها مدام میگفتند شما نمیدانید، ما اجازهای برای جنگ نداشتیم. طالبان در خانههای مردم بودند، حتی اگر اجازه جنگ داشتیم، مردم غیرنظامی کشته میشدند.
▪️در مدتی که طالبان من را گرفته بود، پسر جوان و خانمی آنجا حضور داشتند که بعدا متوجه شدم عضو طالبان نیستند و از نیرو های پلیس دولت قبل بودند، چون شغل آن خانم جوری بود که حضورش ضروری بود، به او گفته بودند که بیاید، اما لباس رسمیاش را نپوشد. آن خانم گفت که همسرش را به اتاقی بردهاند و دیگر برنگشته است: «یکبار شوهر من را به عنوان کسی که نظامی بوده، گرفته بودند و طالبان از او تعهد گرفته بود که دیگر در نهادهای امنیتی خدمت نکند، ولی او دوباره خدمت کرده بوده و من فکر میکنم برای همین برایش مشکل پیش آمد.»
▪️در مصاحبه با آقای ذبیحالله مجاهد گفتم من با هر طالبی که صحبت میکنم میتواند فارسی صحبت کند، ولی تا جلوی دوربین میآید، پشتون حرف میزند. پرسیدم آیا شما برنامهای برای حذف زبان فارسی دارید؟ گفت نه، اصلا اینطوری نیست. من مجوزی را که وزارت فرهنگ امارت برایم صادر کرده بود، درآوردم پرسیدم پس چرا این مجوز به زبان پشتون است و به زبان فارسی نیست؟
▪️طالبان رفتار دوگانهای دارد؛ یاد گرفته که دروغهای بزرگ بگوید. زمانی که برای گرفتن مجوز رفتم، کنار من خبرنگارهای خارجی هم بودند. طالبان با ما که خبرنگار خارجی بودیم، رفتار محترمانهای داشتند و با ما مصاحبه میکردند، اما برای خبرنگارهای داخلی محدودیت میگذاشتند. این رفتار دوگانه چه معنایی دارد؟
دیدگاه تان را بنویسید