مناقشه بودجه فقط به مردم زیان رساند
کلیات لایحه بودجه 1400 پس از کش و قوسهای فراوان روز گذشته توسط نمایندگان مجلس رد شد و در این میان اختلافات میان دولت و مجلس بر سر این موضوع شکل تازهای به خود گرفت. بسیاری از کارشناسان معتقدند دولت به شکل قانونی وظیفه تدوین و بودجهریزی را به عهده دارد و در این میان برخی مصاحبهها و ایرادات غیرکارشناسی تنها در راستای اهداف سیاسی و سهمخواهی بیشتر است.
اعتمادآنلاین| محمدمیلاد عبداللهی: کلیات لایحه بودجه 1400 پس از کش و قوسهای فراوان روز گذشته توسط نمایندگان مجلس رد شد و در این میان اختلافات میان دولت و مجلس بر سر این موضوع شکل تازهای به خود گرفت. بسیاری از کارشناسان معتقدند دولت به شکل قانونی وظیفه تدوین و بودجهریزی را به عهده دارد و در این میان برخی مصاحبهها و ایرادات غیرکارشناسی تنها در راستای اهداف سیاسی و سهمخواهی بیشتر است. یکی دیگر از نکاتی که باید آن را مدنظر قرار داد مساله حذف ارز 4200 تومانی و جایگزین کردن آن با نرخ 17 هزار و 500 تومان برای بودجه سال آینده و همچنین پیشبینی میزان فروش نفت خواهد بود؛ به طوریکه دولت میزان فروش نفت در سال آینده را بیش از دو میلیون بشکه در نظر گرفته که بسیاری از فعالان اقتصادی بر این باورند در صورت بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمها، رسیدن به چنین رقمی دور از انتظار نیست. در همین خصوص محمدقلی یوسفی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، گفتوگویی را با «آرمانملی» انجام داده که در ادامه میخوانید.
روز گذشته شاهد آن بودیم که کلیات لایحه بودجه سال آینده توسط نمایندگان رد شد و بار دیگر اختلافات میان دولت و مجلس در این خصوص بالا گرفت. نظر شما در این باره چیست و این مساله چه تبعاتی را به دنبال خواهد داشت؟
واقعیت آن است، همواره زمانی که ما با مشکل کمبود منابع مواجه بودهایم، دعوا بر سر کیک اقتصاد ملی بالا میگیرد. به عبارتی دیگر بر سر نحوه توزیع کیک اقتصادی، اختلافاتی به وجود میآید که البته این امری طبیعی است. این در حالی است که هیچگاه دعوا بر سر چیزهایی که به وفور پیدا میشود شکل نمیگیرد و در عین حال شغل، درآمد و کسب سود میتواند محور اصلی تمام بحثها قلمداد شود. بنابراین هر جایی که منابع غیراقتصادی باشند، مشکلی به وجود نمیآید و نیاز به صرفهجویی کمتر خواهد بود، اما زمانی که ما با وضعیتی روبهرو میشویم که اختلاف میان ذینفعان بالا میگیرد، دعوا برای سهمبری بیشتر بین گروهها افزایش خواهد یافت. در عین حال این اختلافات به هیچ عنوان در جهت منافع مردم نیست و بیشتر به مثابه زورآزمایی و جنگ قدرت است.
به هر جهت نمیتوان فکر در پشت این نزاعها منطقی شکل گرفته است و اگر گروهی پیروز شود رفاه جامعه را بالا میبرد، بلکه بالعکس، این به هیچ عنوان نفعی برای مردم به دنبال ندارد. البته ممکن است سیاستهای اتخاذ شده در جهت منافع مردم باشد، اما ناخواسته است و متاسفانه باید بگویم از یک سو شرایط کشور به گونهای است که ما تعامل سازنده با دنیا نداریم و منابع درآمدی کشور به شدت کاهش پیدا کرده است و از طرف دیگر در داخل هم شاهد این اتفاقات هستیم که در این میان مردم بیشترین لطمه را از آنها خواهند دید.
یکی از مباحثی که در لایحه بودجه هم نمایندگان و هم ارکان دولت نسبت به آن مواضع متفاوتی گرفتند، مساله حذف ارز 4200 تومانی و جایگزین کردن آن با مبالغ بالاتر بود. نظر شما در اینباره چیست؟
باید بگویم این موضوع را میتوان به مثابه فاجعهای دانست که در اقتصاد ایران ماندگار شد و از همان ابتدا اشتباه بود. به نظر من برخی مسئولان فریب مدلهایی را خوردند که از سوی بعضی مشاوران به آنها پیشنهاد میشد. باید متذکر شوم تا کنون هیچ مسئولی که بتواند قیمتها را به درستی تعیین کند به دنیا نیامده است و قیمتها در بازار تعیین میشوند. همچنین در ابتدا که موضوع ارز 4200 تومانی مطرح شد، نرخ آن در بازار آزاد حدود 15 هزار تومان و محاسباتی که برای تعیین نرخ اشاره شده (4200 تومان) اشتباه بود. این در حالی است که قیمتها بیش از هر چیز تحت تاثیر مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نیازهای متقاضی و عرضهکننده قرار دارد و این موردی نیست که برای آن پشت درهای بسته تصمیمگیری به عمل آید.
در هر حال ارز دو نرخی ایجاد رانت و فساد و دوگانگی در اقتصاد میکند. این در حالی است جایگزین کردن آن با هر مبلغی هم غلط است و نرخ ارز باید در بازار تعیین شود. از طرفی برای کشورهایی مانند ایران که بودجه دولت وابسته به نفت خواهد بود، لازم است تا بین مجلس، دولت و بانک مرکزی توافقی صورت گیرد که نرخ ارزی برای بودجه دولت در نظر گرفته شود و آن ارتباطی با محاسبات دیگر نداشته باشد و صرفا مربوط به بودجهریزی باشد. به عبارت دقیقتر ما باید نرخی برای بودجه دولت تعیین کنیم که فاصله آن با بازار آزاد کم باشد و از آن برای تقسیمبندی کالاها استفاده نشود که مابهالتفاوت آن به حساب صندوق توسعه ملی واریز خواهد شد. گرچه این مورد هم باید معقول و بر اساس نرخ روز باشد. در حالت کلی همانگونه که اشاره کردم بهترین شکل آن است که نرخ ارز را بازار تعیین کند و البته این مربوط به زمانی است که ما به درآمد نفت وابستگی زیادی داریم، اما اگر این وابستگی کاهش یافت، دیگر نیازی به تعیین نرخ ارز نخواهیم داشت.
به صورت کلی چه راهکاری را میتوان برای بهبود شرایط اقتصادی در نظر گرفت که از آن طریق شاهد اختلافاتی از این دست نباشیم و آیا بودجه در نظر گرفته شده برای سال آینده میتواند پاسخگوی نیازها اقتصادی کشور باشد؟
باید متذکر شوم لایحه بودجه قرار نیست تحول خاصی در وضعیت کشور ایجاد کند و فقط در راستای حفظ وضع موجود و به نوعی نشاندهنده ساختار نظام تصمیمگیری است. به نظر من اینکه فکر کنیم از طریق بودجه میتوان مشکلاتی همچون تعامل سازنده با کشورها، از بین رفتن فقر و ساختار اقتصاد داخلی را بهبود بخشیم، اشتباه است و این اتفاق نخواهد افتاد. گفتنی است رفع مشکلات اقتصادی ایران مستلزم آن است که دولت کوچکتر شود تا متاثر از آن هزینهها کمتر و نیاز به منابع درآمدی کاهش یابد که به تبع آن نیز، شاهد شکلگیری جنگ و دعواهای اینچنینی نخواهیم بود.
منبع: آرمان ملی
دیدگاه تان را بنویسید