نقش موثر مدیریت تبیین منابع انسانی در مقابله با تحریمها
«هنر ضد تحریم ها؛ پاسخی از درون میدان» عنوان سلسله یادداشت هایی به قلم دکتر محمدرضا ناری ابیانه است که در این خبرگزاری منتشر می شود.
اعتمادآنلاین| نقش موثر مدیریت تبیین منابع انسانی در مقابله با تحریمهادر برهوتی که منابع انسانی کشور از هیچ گفتمانی برخوردار نیست و حتی بصورت جنبی هم در سایر گفتمان ها حضور ندارد. بی گفتمانی منابع انسانی کشور عملا آنها را از گردونه اطلاعات، ثروت و قدرت در جامعه دور ساخته است.
«هنر ضد تحریم ها؛ پاسخی از درون میدان» عنوان سلسله یادداشت هایی به قلم دکتر محمدرضا ناری ابیانه است که در این خبرگزاری منتشر می شود.
این سلسله یادداشت ها در پاسخ به کتاب «هنر تحریمها؛ نگاهی از درون میدان» اثر ریچارد نفیو، مسئول تیم طراحی تحریم های علیه ایران در دولت اوباماست. در ادامه قسمت یازدهم این سلسله یادداشت ها آمده است:
پس از ارائه یادداشت نقش موثر مدیریت اکتشاف منابع انسانی در مقابله با تحریم ها هم اکنون زمان آن فرا رسیده است که به این موضوع بپردازیم که منابع انسانی کشف شده در جریان تبیین یا گفتمان اجتماعی می توانند در برابر تحریم ها مورد بهره برداری قرار گیرند.
منابع انسانی موثر در مقابله با تحریم ها شامل نخبگان و برگزیدگان، متخصصان و دانش آموختگان و ماهران و فناوران را در جامعه همچون وجود فلز گرانبهای طلا در سنگ ناخالص معدن است که در هر تن آن از یک تا ده گرم یا بیشتر طلا وجود دارد.
پس از اکتشاف رگه طلا در سنگ کوه ها، باید با سرمایه گذاری اقتصادی به احداث معادن برای استخراج طلا بصورت سنگ ناخالص پرداخت. احداث معادن طلا وابسته به داشتن توجیه اقتصادی آنهاست. توجیه اقتصادی نیز محتاج وجود بازار مصرف طلا در جامعه است.
بطور کلی باید دانست که گفتمان طلا و حرفه های وابسته به آن در کجای گفتمان اجتماعی ایران و ایرانیان قدیم و معاصر قرار داشته و دارد. طلا فلز استراتژیک است و وجود آن در سنگ معدن از حد خاصی به بالا، برخی از معادن را صرفا در انحصار دولت قرار می دهد.
مطالعات میدانی پیرامون طلا در ایران موید این حقیقت است که اکتشاف، استخراج و بهره برداری از آن از قدیم تا زمان حاضر از جایگاه بسیار مطلوبی برخوردار بوده است. بنابراین داشتن طلا موجب حفظ قدرت و امنیت در مقیاس فردی، سازمانی و اجتماعی است که در برخی از کشورها از آن به عنوان پشتوانه پول ملی یاد می شود.
از نظر سرمایه اجتماعی، سرمایه فکری و سرمایه فرهنگی، ارزش منابع انسانی کارآمد به مراتب از طلا برای جامعه بیشتر است. اما جامعه امروز ما از نظر گفتمان رایج با تحقق این گزاره که منابع انسانی از طلا با ارزش تر است فاصله بسیاری دارد.
تعیین و تعریف در وضع موجود از منابع انسانی، تطبیق و تحلیل منابع انسانی در وضع مطلوب کشور و تبلیغ و تدریس منابع انسانی برای حرکت در دوران گذار از وضع موجود تا وضع مطلوب است که می تواند ارزش منابع انسانی را فراتر از طلا بنمایاند.
آیا واقعا در کشور ما ارزش منابع انسانی از طلا بالاتر است؟ بدون شک پاسخ اکثریت قریب به اتفاق جامعه منفی است. دلیل این قضاوت واقعی ولی نادرست، حاکمیت گفتمان مخالف با منابع انسانی اصیل در کشور است.
متولیان گفتمان ساز در سطوح گوناگون اجتماعی، توان ساخت و ساز گفتگوی اجتماعی و برقراری مفاهمه همگانی را ندارند. از این رو خرده فرهنگ های مخرب و مزاحم موضوع مورد نظر را فرا می گیرد و تا بروز چالش و تهدید آن را همراهی می کند.
دستگاه ها و سازمان های فرهنگی و رسانه های گروهی بویژه رسانه ملی تصور می کند با ارائه مجموعه ای از برنامه های شنیداری و دیداری با قالب های مختلف می توانند گفتمان اجتماعی متناسب با عملکرد در مقابل تحریم ها را فراهم نمایند. در حالی که مقابله با تحریم ها از طریق نمایش و شو در جامعه ایجاد نمی شود بلکه زیرساخت اجتماعی آن طراحی، اجرا و گسترش هماهنگ گفتمان منابع انسانی کشور در راستای افزایش تحمل در برابر تحریم هاست.
در برهوتی که منابع انسانی کشور از هیچ گفتمانی برخوردار نیست و حتی بصورت جنبی هم در سایر گفتمان ها حضور ندارد.
بی گفتمانی منابع انسانی کشور عملا آنها را از گردونه اطلاعات، ثروت و قدرت در جامعه دور ساخته است. پیروان وابستگی به بیگانگان خود تحریم کنندگان منابع انسانی کشورند که به احتمال قوی از روی ناآگاهی در پازل دشمنان بازی می کنند. پدیده های بدون گفتمان همچون انسان های کر و لال و کور و فلج اند که قادر به انجام هیچ کاری نیستند.
منابع انسانی کشور در گفتمان محدود و معیوب فعلی از پس حل کردن مشکلات ریز و درشت خود بر نمی آید چه رسد به اینکه در دوران سخت تحریم ها به کمک کشور آید! البته منابع انسانی کشف نشده بطور طبیعی گفتمانی ندارد! به عبارت دیگر وضع موجود منابع انسانی کشور و موقعیت انفعالی آن در مقابله با تحریم ها جای تعجب ندارد که از کوزه همان تراود که در اوست.
هر قدر که متولیان گفتمان سازی جامعه بر پدیده منابع انسانی سرمایه گذاری کرده است می تواند در دوران سختی تحریم ها از آن در راستای مقابله با تحریم ها استفاده نماید. با وجود عملکرد نادرست و ناچیز مدیریت اکتشاف و تبیین منابع انسانی، ضعف مفرط در مدیریت بهره برداری از منابع انسانی کاملا قابل پیش بینی است و از نقطه نظر اجرایی از این موجود ضعیف و نهیف بدون گفتمان اصلا نمی توان توقع داشت که در برابر تحریم ها بایستد. هر گونه تحول در این عرصه قطعا با توسعه پرسش ها آغاز می شود.
بدون تردید در چهار دهه گذشته همه مسئولان با دقت تمام و حسن نیت به دنبال ارائه پاسخهای درست به پرسش های نادرست در زمینه استفاده از منابع ملی به عنوان راهبرد اصلی مقابله با تحریم ها بوده اند. اما زمان آن فرا رسیده است که همچون دشمنان اسلام و کشور به موضوع تحریم ها از سطحی نگری پرهیز کنیم و با گسترش مفهوم شناسی پرسش ها پیرامون تحریم ها به تحول در اندیشه و عمل دست یابیم. برای پیگیری علل ناتوانی مدیریت تبیین منابع انسانی در کشور، پرسشگری از تقسیم کار ملی در استفاده از منابع ملی اجتناب ناپذیر است.
منبع: فارس
دیدگاه تان را بنویسید