گزارش اعتماد از جمعآوری زباله در منطقه درکه توسط گروه پاکبانان سیمرغ؛ صد کیسه زباله در پاکسازی چندساعته درکه جمعآوری شد
روزنامه اعتماد نوشت: پاکبانان سیمرغ در گوشه و کنار درکه، کنار سنگها و رودخانهها، خم به دنبال برداشتن آشغال، همه لبخند برلب دارند. کیسههای زباله را با وجود کولههایی که هرکدام به پشت دارند، یکی یکی پایین میآورند و حدود صد کیسه زباله به گفته ایمان آذیش، جمعآوری میشود.
شفق محمدحسینی-کاغذِ شکلات، ته سیگار، لیوانهای یک بار مصرف پلاستیکی، دستمال کاغذی، دستکش یکبار مصرف، آنچه بیش از همه به چشم میآید؛ فیلتر سیگار و پلاستیک است؛ برخی پلاستیکها آنقدر عمیق به جانِ رودخانه و زیرگل و لای فرورفتهاند یا حتی در میان شاخههای درختان و خاک و بوتهها که جداکردنشان کار سادهای نیست. این میان اما شیشههای شکسته بطری یا ظرفی، حتی یک بشقاب گل سرخی هم کم دیده نمیشوند.
به گزارش اعتماد،در مسیر کوهنوردی درکه، از میدان تا کافه اذغالچال، روز جمعه پنجم دی ماه، گروه پاکبانان سیمرغ که بیش از یک سال است فعالیتش را در زمینه پاکسازی مناطق مختلف طبیعت از زباله آغاز کرده است و به همت انجمن کوهنوردان ایران و دیدهبان کوهستان، با همکاری و گروه اجرایی متشکل از مهدی کاسبیان، مدیرعامل انجمن کوهنوردی ایران، ایمان آذیش، فعال محیطزیست و فاتح اورست، عباس محمدی، مدیردیدهبان کوهستان و مهدی ارباب و نسیبه چنارانی تشکیل شده، حالا یازده کمپین پاکسازی برگزار کرده است، از ساحل چالوس گرفته تا دل کویر و حتی برنامه کاشت درخت هم داشتند.
جمعه پنجم دیماه، میدان درکه، ساعت هنوز هفت صبح نشده است، گروه پاکبانان سیمرغ، کمپین یازدهمشان را برای جمعآوری زباله، اینبار در یکی از مناطق کوهستانی تهران گذاشتهاند تا پاکبانان سیمرغ با کاورهای نارنجی و کلاههای مخصوص خود، مسیری نسبتا کوتاه را پیمایش کنند و بعد از صرف صبحانه، در گروههای پنج نفره به سمت پایین، مسیر را از زبالههایی که هرکداممان، بارها در طبیعت به جا گذاشتیم، پاکسازی کنند.
اغلب شرکتکنندگان در این برنامه، یکدیگر را از برنامههای قبلی میشناسند. اما افراد تازه واردی هم هستند؛ دو زن که برای کوهنوردی آمدهاند، وقتی این همه نارنجیپوش را گوشه میدان درکه مشاهده میکنند، مشتاق میشوند و به برنامه میپیوندند. حتی چند کودک ده ساله هم در گروه هستند که به همراه خانواده برای پاکسازی آمدهاند و در طول برنامه، آنقدر جدی به جستوجوی زبالهها حتی با وجود سرمای هوا، به دل رودخانه و اطراف آن میزنند که بزرگترها و مردم رهگذری که در روز آدینه برای گشت وگذاری در طبیعت آمدهاند، ذوق میکنند. بچهها خودشان آنقدر از فعالیتی که انجام میدهند لذت میبرند که در راه بازگشت هم هنوز انرژی دارند که مدام خم شوند، تا آشغالی هرچند کوچک را از زمین بردارند.
سیمرغ افسانهای، سبب نامگذاری این گروه شد که بیربط هم به فعالیت اعضایش نیست. مهدی کاسبیان، مدیرعامل انجمن کوهنوردان ایران درباره شکلگیری گروه پاکبانان سیمرغ به «اعتماد» گفت: حدود دوسال قبل، برنامهای در کلکچال بود که برای اولینبار ایمان آذیش را ملاقات کردم و با مهدی ارباب هم آنجا آشنا شدم. این دوستی ادامه پیدا کرد و به دلیل اینکه فعالیت ما بیشتر در کوه بود، تصمیم گرفتیم مجموعهای را با هدف پاکیزه کردن کوهستانها تشکیل دهیم. با این تفکر، تیمی تشکیل دادیم با ایمان آذیش، عباس محمدی، مهدی ارباب، نسیبه چنارانی و تصمیم به تشکیل گروهی گرفتیم تا زیرمجموعه دکا (دیدهبان کوهستان ایران) که یکی از کارگروههای انجمن کوهنوردی ایران است، باشد. در آن مجموعه دیدهبان، یک پاکبان درست کردیم. اسم سیمرغ را به این دلیل برگزیدیم که افسانهای در مورد سیمرغ در اساطیر ماست که به دنبال مرغی میگشتند که سیمرغ بود. در مسیر برخی از پا افتادند و در نهایت آنها که به هدف رسیدند، سی مرغ بودند که به قله قاف رسیدند و در جستوجوی سیمرغ بودند که داناترینشان گفت مارا بشمرید سی مرغ هستیم، پس خودمان همان سیمرغی هستیم که سختیها را پشت سر گذاشتیم و به این هدف رسیدیم. بر این افسانه تکیه کردیم و نام سیمرغ را انتخاب کردیم.
در کمپین اول تصورشان به استقبال عمومی نبود، اما هرچه گذشت استقبال بیشتر شد و این حاکی از دغدغه مردم به پاکسازی از زباله بود. بعد از اجرای چند برنامه در دامنههای کوهستانی از جمله دامنه جنوبی دماوند، گلاب دره و کلکچال، به دل کویر زدند و سال گذشته کویر سیازگه را هم پاکسازی کردند. به ساحل و رودخانه و جنگل رفتند، تا فرهنگ تمیزکردن را در مناطق مختلف گسترش دهند و مردم آنها را مشاهده کنند. برای بیشتر دیده شدن، کاورهای نارنجی را طراحی کردند و به صورت تیم دیده شدند. کانال و سایت و تبلیغات راهاندازی کردند. به گفته کاسبیان امروز اگر بخواهیم همه افراد را شرکت دهیم، شاید در هر برنامه بیش از دویست نفر شرکتکننده باشد، اما اصرار به تعداد خیلی زیاد نداریم، به دلیل اینکه هم مدیریت سختتر میشود و همچنین خود حضور این جمعیت زیاد در یک مسیر بودن به محیط زیست ممکن است آسیب بزند.
گروه همراه با کاورهای نارنجی که به تن دارند، آرام در یک خط، مسیر پرتردد روز آدینه در درکه را بالا میروند، تا به کافه اذغال چال برسند و بعد از صرف صبحانه، مسیر بازگشت را پاکسازی کنند. برخی رهگذران با کنجکاوی به نارنجی پوشها مینگرند و برخی هم سوالی میپرسند. اما در راه بازگشت که همه کیسه زبالهای به دست دارند، کنجکاوی جمعیت بیشتر میشود. مخصوصا بعد از اینکه چندلحظه یک بار یکی از نارنجیپوشها خم میشود تا آشغالی را از روی زمین بردارد. برخی با شرمندگی نگاه میکنند و عدهای هم جلو میآیند و میگویند لطفا آشغال ما را هم بگیرید و به حجم کیسه زبالههای سنگین میافزایند. کمپین قبلی پاکسازی ساحل چالوس در آذرماه بوده است که خبر حضورشان در شهر میپیچد و همه اهالی شهر کنجکاو میشوند که این جمعیت از تهران آمدهاند تا زباله جمع کنند. کاسبیان میگوید: در پاکسازی ساحل چالوس، فرماندار، شهردار، رییس و اعضای شورای شهر، رییس اداره ورزش، رییس اداره کوهنوردی و رییس حفاظت جنگلهای چالوس و کلاردشت، همه با تیم همراهشان آمده بودند تا مشاهده کنند که عدهای از تهران آمدند تا ساحل چالوس را تمیز کنند. روز اول خودمان سه تن زباله جمعآوری کردیم. روز دوم شهرداری نیروی کمکی آورد و حدود چهار تن زباله جمعآوری کردیم. با استقبال گرمی روبه رو شد. اگر بسیاری از کارها به مردم واگذار و فقط مدیریت شود، راهکار و امکانات داده شود، مثلا برای همین برنامهای که در چالوس برگزار شد، من نامهای نوشتم از طرف انجمن کوهنوردان ایران به رییس فدراسیون کوهنوردی، با تشکر از رضا زارعی، با یک نامه من، شهردار چالوس برای 55نفر هتل گرفت و در اختیار ما گذاشت. ما به امکاناتی اینچنینی نیازمندیم تا به بیشتر دیده شدن گروه ما و ترویج فرهنگ زباله تولید نکردن، زباله جمع کردن، زباله نریختن، اشاعه پیدا کند.
از دل جنگل تا دامنه کوه
فعالیت گروه پاکبانان سیمرغ به گفته نسیبه چنارانی از تیم اجرایی این گروه، از اولین کمپین، در اردیبهشتماه سال گذشته در جنگل عباسآباد کلاردشت آغاز شد و تقریبا 70نفر منطقه را پاکسازی و حدود چهارتن زباله جمعآوری کردند. در میان برنامههایشان، کمپین پاکسازی طبیعت همراه با کاشت درخت هم داشتند که هفدهم اسفندماه سال گذشته، 170 نهال بومی البرز را در دامنه ابتدایی چینکلاغ، کاملا تخصصی و بعد از جلسات با کارشناسان اداره منابع طبیعی و جنگلبانی کاشتند. در ابتدا این درختان را هر دوهفته آبیاری میکردند و در تابستان تا نیمههای مهر حداقل 10بار این نهالها را با کولهکشی و بردن بطری آب، آبیاری میکردند. این برنامهها که درقالب کمپین پاکسازی برگزار میشوند، کل اکوسیستمهای طبیعت را پوشش میدهند؛ از کویر سیازگه، ساحل چالوس، جنگل کلاردشت را تاامروز پاکسازی کردند و هر سال، به مناطقی که در سال قبل رفته بودند، دوباره هم میروند. مثلا کلاردشت را دوبار رفتند و کویر سیازگه را هم در بهمنماه برای باردوم میروند که این برنامهها معمولا دوروزه است. این میانبرنامه جمعه گذشته در درکه، جزو برنامههای سبکتر برای پیوستن افرادی بود که نمیتوانند در برنامههای دوروزه شرکت کنند.
چنارانی درباره اینکه بین مناطقی که برای پاکسازی رفتند، کجا آشغال بیشتری بود، گفت: کلاردشت و ساحل چالوس، بینهایت آلوده بود که زبالههای عفونی هم بسیار داشت. پلاستیکهای نازکی که به اعماق شنها در ساحل فرورفته بود و به سختی درمیآمد. در چالوس مسوولان آنجا همکاری خوبی داشتند.
تعداد افراد شرکتکننده در هرکدام از کمپینها حداقل 40نفر تا70 نفر حضور داشتند. در پاکسازی ساحل چالوس که برنامه قبلیشان بوده، از شورای شهر تا فرمانداری، انجمن کوهنوردان و دیگر ارگانها هم کنارشان بودند.
آموزش چهره به چهره
عباس محمدی، فعال محیطزیست و مدیرکارگروه دیدهبان کوهستان، به اهداف این گروه و اثرگذاریاش اشاره کرد و گفت: گروه حدود دو سال است که با همکاری انجمن کوهنوردان ایران تشکیل شده است. این انجمن حدود 25سال است که فعالیت میکند. هدفش کمک به حفظ محیط زیست است و کمپینهایی که برگزار میکند حول محور پاکسازی است که در چند منطقه کوهستانی از جمله عباسآباد کلاردشت، دامنه دماوند، علم کوه، مسیرهای مختلف شمال تهران و کویرهای مختلف برگزار شده است. این برنامهها درواقع نوعی آموزش چهره به چهره نیز هست. یعنی زمانی که دوستان درگیر مساله پاکسازی مسیری هستند، افرادی که از مسیر عبور میکنند هم این صحنهها را مشاهده میکنند و به مساله حساس میشوند و همین سبب کاهش ریختن زباله توسط آنها میشود.
مخاطبان برنامههای این گروه، در تهران بیشتر هستند و در برنامههایی که تهران برگزار میشود، خودشان به ابتدای مسیر میآیند، اما برای برنامههای شهرهای دیگر معمولا اتوبوسی در نظر گرفته میشود و افراد را به مقصد میرساند. افرادی که از قبل در برنامه ثبتنام کردند.
البته در برخی برنامهها مانند پاکسازی ساحل چالوس از خود منطقه هم افراد بسیاری برای کمک به برنامه ملحق میشوند و همین سبب شده بود که در چالوس، بیش از صد نفر مشغول پاکسازی شوند و در همه شهر آن دوروز، دیگر نارنجیپوشها را میشناختند.
ایمان آذیش، سرپرست گروه که کوهنورد و فاتح اورست است، هم درباره ایده گروه پاکبانان سیمرغ گفت: هرزمان به برنامه کوهنوردی میرفتم، همیشه در راه برگشت زباله جمعآوری میکردم. اما آنچه در سالهای اخیر به چشم میآمد، حجم انبوه زباله در مناطق کوهستانی بود که بیشتر از قبل شده بود. وقتی سال 1400 دماوند را صعود کردم، از نوک قله تا سر جاده در پایین، کل مسیر مملو از زباله بود و این تصویر ناخوشایندی بود که باورم نمیشد حتی در نوک قله دماوند هم این حجم زباله باشد. این تصویر و همه تصاویری مانند آنکه در مناطق مختلف به چشمم آمد، ذهنم را درگیر کرد که آیا قرار است فقط کوهی را صعود کنیم و برویم بالا و بازگردیم و کوهستان را نابود کنیم؟ تصمیم به برگزاری برنامههای منسجمتری با این هدف کردم که طبیعت را پاکسازی کنیم، نه اینکه فقط برویم برای رسیدن به یک نقطه مشخصی به نام قله. با دوستان کنار هم جمع شدیم و اولین برنامه که جنگلهای عباسآباد بود فراخوان گذاشتیم و استقبال خوبی شد. بعد از برگزاری برنامه آنقدر انرژی و حس خوبی داشتیم که تصمیم به استمرار آن گرفتیم. در این مدت به کوه، کویر، جنگل و ساحل برای پاکسازی طبیعت رفتیم و جنس ارتباط متفاوتی با طبیعت را تجربه کردیم. اول از همه حس خوشایندی برای تکتک ما دارد. یکی از دوستان میگفت، هربار که خم میشوی و آشغالی را از زمین برمیداری، مانند ذکرگفتن و مناجات میماند. آذیش درباره اهداف این برنامه نیز گفت: ما دو هدف مشخص را دنبال میکردیم، یکی اینکه کودکان را هم با خودمان به کوهستان بیاوریم و فضایی را ایجاد کنیم که از هم بیاموزیم. در هرکدام از کمپینها هم تلاش کردیم تا برنامه جانبی برایشان درنظربگیریم تا هم برای بچهها جذاب باشد و هم جنبه آموزشی برایشان داشته باشد. مثلا آقای شمس که ارگانیک گرافیک کار میکنند، یعنی گرافیکی که با المانهای طبیعی است در چند برنامه شرکت داشتند و با بچهها با المانهای طبیعی، بدون اینکه هیچ آسیبی به طبیعت بزنند، یک مجسمه یا آثاری را میساختند. بچهها با ما همراه هستند و این فعالیت را با هم تمرین میکنیم و به هردویمان هم خوش میگذرد. هدف دیگر ما هم ترویج این فعالیت است. وقتی تیم ما با این انسجام در مناطق مختلف ظاهر میشود و فعالیت میکند، میتواند این دیالوگ را در ذهن افرادی که ما را مشاهده میکنند ایجاد کند که اینها چه میکنند؟ و این کار چه فایدهای دارد و اصلا چه کسی این همه آشغال میریزد؟ این دیالوگها وقتی در ذهن افراد شکل میگیرد، چه افرادی که حضوری ما را مشاهده میکنند و چه آنها که در فضای مجازی فعالیتهای ما را دنبال میکنند، قطعا اثرگذار است. مثلا در برنامهای که در دامنه دماوند پاکسازی کردیم، رانندههای لندروری که کوهنوردان را جابهجا میکنند تا گوسفندسرا و باز میگردند، وقتی فعالیت بچهها را میدیدند که با عشق تکتک این ته سیگارها را از لابهلای سنگها در میآورند و جمعآوری میکنند. خودشان هم به ما ملحق شدند و کمک کردند و یکیشان میگفت: من هیچوقت تصور نمیکردم که ته سیگاری که هرروز به زمین میاندازیم اصلا اهمیتی داشته باشد، ولی قول میدهم دیگر ته سیگارم را زمین نیندازم. پاکبانان سیمرغ در گوشه و کنار درکه، کنار سنگها و رودخانهها، خم به دنبال برداشتن آشغال، همه لبخند برلب دارند. کیسههای زباله را با وجود کولههایی که هرکدام به پشت دارند، یکی یکی پایین میآورند و حدود صد کیسه زباله به گفته ایمان آذیش، جمعآوری میشود. اعضای تیم، چون همان سی مرغ افسانهای، حتی لحظهای خم به ابرو نمیآورند و تجربه امروز هم برایشان حالی خوب به یادگار میگذارد. سی مرغی که خود یکپارچه شدند و همین اتحاد، آنها را به قله قاف رساند. یادآور شعری که این دردمشترک، هرگز جداجدا درمان نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید