نسل Z نه تهدید است و نه مشکل؛ سرمایه تحول است
روزنامه اعتماد نوشت: نسل Z، آلفا و بتا نه تهدیدند و نه مشکل؛ آنها «سرمایه تحول» هستند.
«نسل z، آلفا و بتا «سرمایه تحول» هستند» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم سپیده ملازاده است که در آن آمده؛ ایران در آستانه یک تغییر جمعیتی و مدیریتی بزرگ قرار گرفته است. از یک سو، نسلهای دهه ۴۰ و ۵۰ - که ستون اصلی مدیریت و تصمیمگیری کشور هستند - به سمت میانسالی و بازنشستگی حرکت میکنند. از سوی دیگر، نسلهای Z (دهه ۷۰ و ۸۰)، آلفا و به زودی بتا، به عنوان نیروی کار نوظهور و حامل سبکهای جدید زیست، یادگیری و کار وارد جامعه میشوند. این شکاف نسلی اگر مدیریت نشود، میتواند پایداری مدیریتی، توان اجرایی دولت و کارآمدی سیاستها را به چالش بکشد؛ اما اگر درست فهم و سازماندهی شود، میتواند بزرگترین موتور اصلاحات اداری و توسعه حکمرانی در ایران باشد.
نسل Z و نسلهای بعدی اساسا با ارزشهای متفاوتی رشد کردهاند: سرعت، شفافیت، دسترسی، کمتحملی نسبت به بروکراسی، تمایل به نتیجه فوری، نیاز به استقلال، آشنایی با فناوری و گرایش به یادگیری مستمر. در مقابل، ساختارهای دولت و دستگاههای اداری عمدتا بر منطق نسلهای پیشین (دهه ۴۰ و ۵۰) بنا شدهاند: سلسلهمراتبی، کاغذمحور، کند، رسمی و مبتنی بر تجربه. این شکاف، اگر نادیده گرفته شود، پیامدهایی دارد:
٭ کاهش جذابیت بخش دولتی برای نسلهای جدید
٭فرار استعدادها به خارج یا به بخش خصوصی
٭تشدید ناکارآمدی اداری
٭تضعیف اقتدار تصمیمگیری دولت
٭کاهش توان کشور در مواجهه با بحران سالمندی جمعیت
اما همین نسل Z میتواند کل این روند را معکوس کند، به شرط اینکه دولت نقش خود را درست ایفا کند.
وظایف دولت در قبال نسلهای Z، آلفا و بتا
1- بازطراحی نظام آموزشی بر پایه مهارت که این نسلها نیازمند آموزشهایی هستند که پروژهمحور باشد، مهارتهای دیجیتال، داده و فناوری در آن محوریت داشته باشد، تفکر انتقادی و حل مساله را تقویت کند، به یادگیری سریع و تجارب واقعی متصل باشد. دولت باید مسیر مهارتمحور شدن آموزش را در مدارس، دانشگاهها و حتی نظام سربازی دنبال کند.
2- دیجیتالیسازی واقعی دولت
چیزی که نسل Z را دلزده میکند «بروکراسی» است. دولت باید تمام فرآیندهای اداری را دیجیتالی و یکپارچه کند که حذف امضاهای طلایی را جدی بگیرد.یک پلتفرم ملی واحد خدمات دولتی ایجاد و فرآیندهای سهمرحلهای را جایگزین فرآیندهای بیست مرحلهای کند.
در این صورت، این نسل نهتنها دلزده نمیشود، بلکه حاضر است همکاری کند.
3- ایجاد مسیرهای مشارکت جوانان در تصمیمسازی
نسل Z اهل گفتوگوی مستقیم است، نه دستور از بالا. دولت میتواند:
٭ شوراهای جوانان در سطح وزارتخانهها و استانها ایجاد کند.
٭ از ظرفیت جوانان در طراحی سیاستها بهره ببرد.
٭ آزمونها و مسیرهای جذب را اصلاح کند تا توان واقعی سنجیده شود.
٭ استفاده از نیروهای ۲۰ تا ۳۵ سال را در پروژهها الزامی کند.
مشارکت باعث احساس تعلق و انگیزه میشود.
4- اصلاح نظام استخدام و ارتقای حرفهای
برای ارتباط بین نسل ۵۰-۴۰ با نسل 8۰-7۰ باید:
٭ سیستم منتورینگ نسل قدیم برای انتقال تجربه طراحی شود.
٭ مسیر ارتقای شغلی شفاف و قابل پیشبینی شود.
٭ ارتقا مبتنی بر شایستگی باشد نه سن و سابقه.
٭ دورههای بازآموزی دیجیتال برای مدیران فعلی اجباری شود.
در این صورت شکاف نسلی به فرصت تبدیل میشود.
5- حمایت از کارآفرینی و نوآوری جوانان
نسلهای جدید تمایل به استقلال دارند. دولت باید:
٭ مجوزهای استارتآپی را ساده کند.
٭ مالیات و بیمه را برای کسبوکارهای کوچک کاهش بدهد.
٭ وامهای بدون بروکراسی فراهم کند.
٭ صندوقهای سرمایهگذاری دولتی- خصوصی برای نسل جوان ایجاد کند.
جوان اگر مسیر رشد ببیند، میماند و کار میکند.
6- بازتعریف نقش دولت در بازار کار
با حرکت ایران به سمت پیری جمعیت، دولت باید:
٭ سیاستهای تشویقی برای نگهداشت نیروی کار جوان ارائه کند.
٭ جذب استعداد در دستگاههای دولتی را تسهیل کند.
٭ محیط کار انعطافپذیر، پروژهای و دورکار را رسمیت بدهد.
اینها با سبک کار نسل Z همخوان است.
7- تقویت هویت ملی مبتنی بر آینده
نسل Z علاقهمند است بداند «هدف کشور چیست؟»
دولت باید یک «بیانیه آینده ایران ۱۵۳۰» یا مشابه آن تدوین کند تا نسل جوان احساس کند بخشی از یک مسیر ملی است.
جمعبندی
نسل Z، آلفا و بتا نه تهدیدند و نه مشکل؛ آنها «سرمایه تحول» هستند. اگر دولت:
٭ آموزش را مهارتمحور کند.
٭ بروکراسی را دیجیتال کند.
٭ مسیرهای مشارکت جوانان را باز کند.
٭ نظام مدیریتی را شایستهسالار کند.
٭ سیاستهای بازار کار را اصلاح کند.
آنگاه میتوان شکاف میان نسلهای 5۰-40 و 8۰-70 را پر و از انرژی نسل جوان برای ساخت یک دولت مقتدر، چابک و مدرن استفاده کرد.
دیدگاه تان را بنویسید