اثر گلخانهای دقیقاً چیست و چرا آینده زمین به آن گره خورده است؟
اثر گلخانهای یکی از سازوکارهای طبیعی و بنیادی سیاره ماست؛ سازوکاری که بدون آن زندگی به شکل امروز هرگز شکل نمیگرفت. اما زمانی که تعادل آن برهم میخورد، همین مکانیسم طبیعی میتواند به خطری جدی برای تمدن انسانی تبدیل شود.
زهرا تجویدی- در سالهای اخیر، واژه «اثر گلخانهای» آنقدر در فضای رسانهای و علمی تکرار شده که کموبیش همه ما تصویری کلی از آن داریم؛ تصویری که اغلب با افزایش دما، آب شدن یخهای قطبی و تغییرات اقلیمی پیوند خورده است. با این حال، بسیاری هنوز نمیدانند این پدیده دقیقاً چگونه عمل میکند، چه چیزهایی آن را تشدید میکند و چه نقشی در شکلگیری شرایط فعلی آبوهوایی جهان دارد. در واقع، اثر گلخانهای یکی از سازوکارهای طبیعی و بنیادی سیاره ماست؛ سازوکاری که بدون آن زندگی به شکل امروز هرگز شکل نمیگرفت. اما زمانی که تعادل آن برهم میخورد، همین مکانیسم طبیعی میتواند به خطری جدی برای تمدن انسانی تبدیل شود.
اینجا تلاش میکنیم تصویری روشن، علمی و در عین حال ساده از اثر گلخانهای ارائه دهیم؛ تصویری که نه اغراقآمیز باشد و نه سادهانگارانه. برای درک این پدیده، باید کمی به گذشته دور زمین سفر کنیم، سپس به شرایط امروز برگردیم و ببینیم چگونه فعالیتهای انسانی چیزی را که روزگاری نیروی حیاتبخش سیاره بود، از تعادل خارج کرده است.
اثر گلخانهای؛ یک پدیده طبیعی و ضروری
زمین همانند یک گلخانه بزرگ عمل میکند. هنگامی که نور خورشید وارد جو زمین میشود، بخشی از آن جذب سطح سیاره و آبها و خاک میشود و بخشی دیگر بازتاب پیدا میکند. اما همه این انرژی بازتابشده دوباره از جو خارج نمیشود. گازهایی در جو زمین وجود دارند که همچون شیشه گلخانه عمل میکنند و بخشی از انرژی تابشی بازگشتی را به دام میاندازند. این گازها شامل بخار آب، دیاکسیدکربن، متان، ازن و چند ترکیب دیگر هستند. در تعادل طبیعی، این گازها همان مقدار انرژی را نگه میدارند که برای حفظ دمای مناسب زندگی کافی باشد.
اگر زمین فاقد این گازها بود، میانگین دمای سیاره حدود شصت درجه سانتیگراد کمتر از مقدار فعلی میشد و به میانگین منفی هجده درجه میرسید، یعنی شرایطی که هیچگونه زیست انسانی، جانوری یا گیاهی امکان دوام نمییافت. بنابراین اثر گلخانهای در اصل یک نعمت طبیعی است؛ اما مانند بسیاری از پدیدههای طبیعی، زمانی خطرناک میشود که مقدارش از حدّ تعادل فراتر رود.
چگونه تعادل طبیعی اثر گلخانهای از بین رفت؟
با آغاز انقلاب صنعتی در قرن هجدهم، شیوه تولید انرژی در جوامع انسانی دگرگون شد. استفاده گسترده از زغالسنگ، سپس نفت و گاز، حجم عظیمی از دیاکسیدکربن را وارد جو کرد. این روند با رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی و توسعه صنایع سرعت گرفت و باعث شد مقدار گازهای گلخانهای در جو بهصورت بیسابقهای افزایش یابد. به این ترتیب، میزان گرمای محبوسشده در جو نیز بیشتر شد و میانگین دمای زمین آرامآرام رو به افزایش گذاشت.
در کنار دیاکسیدکربن، متان نیز نقشی مهم دارد. متان از دامداری صنعتی، دفن زبالهها، استخراج انرژیهای فسیلی و نیز برخی فرآیندهای کشاورزی منتشر میشود و قدرت گرمایش آن، در بازه زمانی کوتاهتر، بهمراتب بیشتر از دیاکسیدکربن است. همچنین گازهایی مانند اکسید نیتروژن که از فعالیتهای کشاورزی و صنایع شیمیایی آزاد میشوند، تأثیر جدی بر افزایش گرمایش کلی زمین دارند. این افزایشِ مداومِ غلظت گازهای گلخانهای، انگار لایه «پتوگونه»ای را که جو به دور زمین کشیده، ضخیمتر و ضخیمتر کرده است؛ پتویی که اکنون بیشتر از حد لازم گرما را درون خود نگه میدارد.
اثر گلخانهای تقویتشده؛ نتیجه مستقیم فعالیتهای انسانی
وقتی دانشمندان از «اثر گلخانهای تقویتشده» صحبت میکنند، منظورشان همین تشدید مصنوعی و نامتعارف پدیده طبیعی است. تقریباً تمام مطالعات معتبر علمی در چند دهه اخیر بر این نکته توافق دارند که عامل اصلی گرمایش شتابگرفتهی زمین، انسان و فعالیتهای صنعتی اوست. این یافته به کمک اندازهگیریهای دقیق، مدلسازیهای اقلیمی و بررسی لایههای یخی قدیمی بهدست آمده و بهعنوان یکی از قطعیترین نتایج علمی در حوزه اقلیمشناسی شناخته میشود.
در واقع، امضای انسان در این تغییر اقلیمی کاملاً قابل ردیابی است. از یکسو، سرعت افزایش دما در دو قرن اخیر با هیچ دورهی طبیعی در تاریخ اقلیمی زمین قابل مقایسه نیست. از سوی دیگر، نسبت ایزوتوپهای کربن موجود در جو نشان میدهد که منبع اصلی افزایش دیاکسیدکربن، سوختهای فسیلی هستند، نه منابع طبیعی. این شواهد علمی، تصویر روشنی ارائه میدهند: اثر گلخانهای طبیعی، اکنون در اثر دستکاری انسان از تعادل خارج شده و به نیرویی نگرانکننده تبدیل شده است.
پیامدهای اثر گلخانهای تقویتشده بر آبوهوا و محیط زیست
بیشترین نمود اثر گلخانهای تقویتشده، در افزایش میانگین دمای زمین است. با این حال، گرمایش زمین تنها به معنای گرمتر شدن هوا نیست؛ بلکه زنجیرهای پیچیده از پیامدهای محیطی و اقلیمی بهدنبال دارد. یکی از مهمترین آثار آن، ذوب شدن یخهای قطبی است. وقتی صفحات یخی در گرینلند یا جنوبگان ذوب میشوند، سطح آب دریاها بالا میآید و این افزایش سطح میتواند شهرهای ساحلی را تهدید کند. بسیاری از پژوهشها نشان میدهند که اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، بخشهایی از سواحل جهان در دهههای آینده با خطر جدی مواجه خواهند شد.
افزون بر این، تغییر در دماهای جهانی بر اقلیم نیز تأثیر میگذارد. در سالهای اخیر، طوفانها شدیدتر شدهاند، موجهای گرمایی طولانیتر و فراگیرتر شدهاند و بارشهای سیلآسا در مناطق مختلف جهان افزایش یافته است. این حوادث اقلیمی در مجموع خسارتهای اقتصادی، انسانی و زیستمحیطی بزرگی ایجاد کردهاند. در کنار آن، الگوی بارشها در بسیاری از مناطق تغییر کرده و خشکسالیهای طولانیمدت، امنیت غذایی میلیونها نفر را تهدید میکند.
نقش جنگلها در مهار اثر گلخانهای و چالش جنگلزدایی
یکی از مهمترین سپرهای حفاظتی زمین در برابر افزایش گازهای گلخانهای، جنگلها هستند. درختان و پوشش گیاهی، بخش بزرگی از دیاکسیدکربنی را که در هوا وجود دارد جذب میکنند و آن را در تنه، برگها و خاک ذخیره میسازند. به همین دلیل، جنگلها را ریههای زمین مینامند. اما در دهههای اخیر، جنگلزدایی گسترده در بسیاری از مناطق، بهویژه جنگلهای آمازون، این سپر طبیعی را ضعیف کرده است.
وقتی جنگلها نابود میشوند، نه تنها قابلیت جذب دیاکسیدکربن کاهش مییابد، بلکه با سوختن یا خشک شدن درختان، مقدار زیادی کربن نیز دوباره وارد جو میشود. این چرخه معکوس، یکی از دلایل تشدید اثر گلخانهای در سالهای اخیر بوده است. حفاظت از جنگلها و احیای مناطق جنگلی از جمله اقداماتی است که دانشمندان و سازمانهای بینالمللی همواره بر آن تأکید میکنند و آن را بخشی اساسی از مقابله با تغییرات اقلیمی میدانند.
اثر گلخانهای و نقش اقیانوسها؛ مخازنی عظیم و شکننده
اقیانوسها یکی دیگر از تنظیمکنندگان مهم دمای زمین هستند. بخش قابل توجهی از دیاکسیدکربن اضافی و همچنین گرمای ناشی از اثر گلخانهای توسط آبهای اقیانوسی جذب میشود. این ظرفیت جذب به تعادل دمایی سیاره کمک کرده است. اما جذب بیش از حد گرما و کربن، پیامدهایی برای خود اقیانوسها دارد که بر چرخههای زیستی و آب و هوایی تأثیر میگذارد.
یکی از پیامدهای مهم، اسیدی شدن اقیانوسهاست. زمانی که دیاکسیدکربن با آب واکنش میدهد، اسیدکربنیک تولید میشود و این فرایند باعث کاهش pH آب میشود. اسیدیتر شدن آب با کاهش توان موجودات دریایی برای ساخت صدف و اسکلت آهکی همراه است و بسیاری از گونههای دریایی را تهدید میکند. همچنین گرمتر شدن آبها به پدیدههایی مانند سفیدشدگی مرجانها منجر میشود که یکی از مهمترین تهدیدهای زیستمحیطی برای اکوسیستمهای دریایی در جهان بهشمار میرود.
صنعت، انرژی و مسئولیت انسان در برابر آینده زمین
هیچ بحثی درباره اثر گلخانهای بدون پرداختن به نقش صنعت و انرژی کامل نخواهد بود. امروزه بزرگترین منبع انتشار گازهای گلخانهای، تولید انرژی از سوختهای فسیلی است. نیروگاههای برق، سیستمهای حملونقل، کارخانهها و حتی بسیاری از سیستمهای گرمایشی خانهها، همگی بخشی از چرخه انتشار هستند. در کنار اینها، کشاورزی مدرن، زبالههای شهری و صنایع شیمیایی نیز به سهم خود نقش مؤثری در افزایش گازهای گلخانهای دارند.
اگرچه کشورهای صنعتی سهم تاریخی بیشتری در انتشار این گازها داشتهاند، اما تغییرات اقلیمی مرز نمیشناسد و همه کشورهای جهان به نوعی با پیامدهای آن مواجه میشوند. بنابراین مسئولیت مقابله با اثر گلخانهای تقویتشده، مسئولیتی جهانی است. استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش بهرهوری انرژی، بهبود مدیریت منابع طبیعی و تغییر الگوهای تولید و مصرف از اصلیترین مسیرهای مهار این بحران بهشمار میروند.
اهمیت آگاهی عمومی و نقش انتخابهای فردی
هرچند گستره اثر گلخانهای بیشتر در سطح جهانی و در ابعاد صنعتی و سیاسی قابل مشاهده است، اما نقش مردم عادی را نباید نادیده گرفت. انتخابهای فردی درباره سبک زندگی، مصرف انرژی، استفاده از وسایل حملونقل، مدیریت پسماند و حتی رژیم غذایی، همگی تأثیری هرچند کوچک اما واقعی بر میزان انتشار گازهای گلخانهای دارند. این تغییرات فردی زمانی ارزشمندتر میشوند که در سطح جمعی گسترش یابند و بتوانند مسیر سیاستگذاری را نیز تحت تأثیر قرار دهند.
افزایش آگاهی عمومی یکی از مهمترین ابزارهای مقابله با تغییرات اقلیمی است. زمانی که شهروندان از پیامدهای اثر گلخانهای تقویتشده و خطراتی که آینده نسلهای بعدی را تهدید میکند آگاه باشند، فشار بیشتری برای تغییرات ساختاری در سطح دولتها و صنایع ایجاد میشود. این موضوع در بسیاری از کشورها به شکل جنبشهای اجتماعی و کمپینهای محیطزیستی دیده میشود که توانستهاند توجه جدی سیاستگذاران را جلب کنند.
آینده اثر گلخانهای؛ تهدید یا فرصت؟
اگرچه تغییرات اقلیمی چالشی بزرگ برای بشر است، اما همین بحران فرصتی نیز برای تحول در شیوههای زندگی و فناوری ایجاد کرده است. توسعه انرژیهای خورشیدی، بادی، زمینگرمایی و سایر منابع پاک، نوآوریهایی در مهندسی ساختمان، گسترش خودروهای برقی، پیشرفت در ذخیرهسازی انرژی و بهبود روشهای کشاورزی، همگی بخشی از رویکردهای نوینی هستند که میتوانند ردپای کربنی بشر را کاهش دهند. این مسیر نه تنها به مهار اثر گلخانهای کمک میکند، بلکه میتواند به ایجاد اقتصادهایی پایدارتر، سالمتر و کارآمدتر نیز منجر شود.
با این حال، سرعت اقدامها هنوز با سرعت تغییر اقلیم همخوان نیست. برای جلوگیری از عبور از نقاط بازگشتناپذیر، باید تغییرات جدیتر، گستردهتر و هماهنگتری در سطح جهانی انجام شود. این امر نیازمند همکاری دولتها، شرکتها و مردم است. اثر گلخانهای، پدیدهای علمی است؛ اما مبارزه با پیامدهای آن به سیاست، فرهنگ، اقتصاد و اخلاق نیز گره خورده است.
چرا شناخت اثر گلخانهای ضروری است؟
اثر گلخانهای داستانی است که از تعادل طبیعی آغاز میشود، با دخالت انسان از مسیر خود خارج میگردد و اکنون پیامدهای آن بر سراسر جهان سایه انداخته است. فهم درست این پدیده به ما کمک میکند تا تصویر روشنی از آینده داشته باشیم و بدانیم که چه انتخابهایی میتوانند مسیر را تغییر دهند. این پدیده نه یک مفهوم علمی دور از ذهن، بلکه بخشی از زندگی روزمره ماست؛ بخشی که بر آب، هوا، غذا، سلامت و حتی امنیت جهانی اثر میگذارد.
امروز بیش از هر زمان دیگری لازم است درباره اثر گلخانهای صحبت کنیم، آن را بفهمیم و برای کاهش پیامدهایش اقدام کنیم. آینده زمین در گرو تصمیمهایی است که همین امروز گرفته میشوند. شناخت نقش خودمان، درک اهمیت آن و تلاش برای ایجاد تغییر، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی حیاتی است.
دیدگاه تان را بنویسید