کد خبر: 580632
|
۱۴۰۱/۰۸/۱۱ ۱۴:۵۰:۵۳
| |

زهرا نژادبهرام:

وقت آن است نقش رسانه‌های نوین در تقویت صلح اجتماعی شکل بگیرد

زهرا نژادبهرام نوشت: اکنون وقت آن است که نقش رسانه‌های نوین در توسعه و تقویت صلح اجتماعی بر مبنای تفاهم اجتماعی و عمومی شکل بگیرد و امر رواداری مفهوم واقعی را در بستر این نوع رسانه به عنوان منبع به رسانه‌های جریان اصلی ارایه کنند!

وقت آن است نقش رسانه‌های نوین در تقویت صلح اجتماعی شکل بگیرد
کد خبر: 580632
|
۱۴۰۱/۰۸/۱۱ ۱۴:۵۰:۵۳

«رسانه‌های نوین و رسانه‌های جریان اصلی» عنوان یادداشت زهرا نژادبهرام در روزنامه اعتماد است که در آن آمده:‌ رسانه‌های نوین امروزه از زمره رسانه‌های سهل‌الوصل، پرکاربرد، الزامی و روزآمد هستند که نقشی متفاوت از رسانه‌های جریان اصلی دارند.آنان با تکیه بر ابزارهای ارتباطی تکنولوژیک نظیر گوشی‌های هوشمند و ارتقای سطح دانشی کاربران از آن به جریانی مبدل شده‌اند که نقش واقعی رسانه را که در طول سال‌ها در انتظارش بودند، تحقق بخشیدند.

رسانه‌هایی که با شخصی شدن و ارتباط و در دسترس بودن انقلاب ارتباطی را به درجاتی از افق دید رسانه‌ای نزدیک کردند که شاید پیش از این تصورش هم امکان‌پذیر نبود. از این‌رو سوال اینجاست که آیا رسانه‌های نوین جایگزین رسانه‌های جریان اصلی شده‌اند یا جاگزینی در عرصه اطلاع‌رسانی داشته‌اند؟

به نظر می‌رسد برای پاسخ به این سوال لازم است نسبت به جایگزینی و جاگزینی تعریف داشته باشیم تعریفی که بتواند بستر پاسخ به سوال ذکر شده را با ادله مورد نظر تبیین کند.جاگزینی یعنی در بستر فعالیت‌های جریان اصلی رسانه‌های نوین فضایی را در اختیار گرفتند و جایگزینی یعنی آنکه به جای آنها سکان اطلاع‌رسانی را به دست گرفته‌اند. پاسخ به این سوال این است که آنها جاگزینی کرده‌اند.

از آنجا که رسانه پیام است، ورود رسانه‌های نوین به عرصه اطلاع‌رسانی یعنی انتقال پیام، پیامی که می‌تواند به اشکال گوناگون به ‌گیرنده انتقال پیدا کند. از این‌رو جریان اطلاع‌رسانی با شریک جدیدی همراه شده که شاید از نظر ارتباط‌گیری و انتقال پیام و ... دست بالاتری را در این عرصه به خود اختصاص داده است. اما ورود این شریک جدید به معنای حذف جریان اصلی یا دور شدن آن از جریان رسانه‌ای است؟

به نظر می‌رسد برای پاسخ به این سوال باید به این نکته توجه کرد که در جریان انتقال اطلاعات و پیام سرعت، ارتباط، ارزان بودن بهره‌گیری از آن و نداشتن مالکیتی به معنای رسانه‌های اصلی و تعامل که اصلی‌ترین ابزار این نوع رسانه بوده و ظاهرا جریان اصلی رسانه‌ای دور مانده است. 

 جریان‌های اصلی رسانه‌ای به دلیل ساختار سازمانی و تعهدات به مالکین و سرمایه‌گذاران و اتخاذ خط‌مشی‌های خاص قادر به رقابت در عرصه سرعت و انتقال پیام به شکل رسانه‌های نوین نیستند، اما آنها راهکار میانجی را برگزیدند و این مهم منجر به عدم دور ماندن آنها از جریان رسانه‌ای شده است!

رسانه‌های نوین فاصله بین جهان عمومی و جهان خصوصی را به حداقل رسانده‌اند و شاید این امر بستری برای رونق و شکوفایی در این رسانه‌ها ایجاد کرده است! امری که شاید پیش از این امر خصوصی بود اکنون امری عمومی شده و این مهم نه در قالب پلتفرم خاص این نوع رسانه‌ها بلکه به دلیل علایق کاربران به عمومی شدن شکل گرفته است امری که در رسانه‌های جریان اصلی با ضوابط و قواعد خاصی روبه‌رو است و امکان تحقق این مهم را در اختیار ندارد .

کاربران این رسانه‌ها با بهره‌گیری از این ظرفیت به نوعی خودآشکاری دست زده‌اند و نسبت به آن شوق دارند و این اشتیاق بستری شده برای بیشتر دیده شدن و بیشتر به‌ کار بردن این رسانه‌ها!لذا جاگزینی برای این نوع رسانه بهتر و سریع‌تر و جدی‌تر شده است .

رسانه‌های جریان اصلی در این عرصه، رویکرد تعامل را با آنها برگزیده‌اند؛ آنها این نوع رسانه‌ها را به عنوان منبع خبری در دستور کار خود قرار دادند و ظاهرا نوعی تعامل از جنس توافق میان این دو جریان رسانه‌ای در جریان است که نه تنها تمایل و قصدی برای حذف جریان اصلی نیست، بلکه بستری شده که جریان اصلی با اتکا به داده‌های این نوع رسانه برای خود منبع خبری تازه‌ای تدارک ببیند!

لذا به نظر می‌رسد این نوع رسانه‌ها با خود پاسخ به سوال اول این یادداشت را همراه داشته‌اند. آنها از ظرفیت نوینی برخوردار هستند که می‌تواند بستری برای رونق رسانه‌های جریان اصلی باشد و جریان اصلی رسانه با نبوغ رسانه‌ای سعی در ایجاد این نوع تعامل به نفع بقا برای خود داشته است .

 نکته مهم در این بیان توجه به نقش‌های اثرگذار رسانه‌های نوین در تغییر است، تغییری که مبتنی بر تفاهم و توسعه و تحقق معنای ارتباطات شکل می‌گیرد! شاید اکنون وقت آن است که نقش این نوع رسانه‌ها در توسعه و تقویت صلح اجتماعی بر مبنای تفاهم اجتماعی و عمومی شکل بگیرد و امر رواداری مفهوم واقعی را در بستر این نوع رسانه به عنوان منبع به رسانه‌های جریان اصلی ارایه کنند!

کارکرد عبور از مرز فضا و مکان و زمان به عنوان مهم‌ترین ویژگی رسانه‌های نوین بستری شده که فرصت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را متحول ساخته است و کاربر این رسانه در جهانی فارغ از زمان و مکان تجربه زیسته را تبادل می‌کند و قادر است در این عرصه به عنوان مشارکت‌کننده مفهوم تازه‌ای از زندگی واقعی را تعریف کند .لذا به نظر می‌رسد راه بلندی برای رسانه‌های جریان اصلی وجود دارد تا در بستر قابلیت‌های فنی و ارتباطی این نوع رسانه‌ها سکان مدیریت رفتاری را مثل گذشته بر دست بگیرند!

اما رسانه‌های جریان اصلی آموخته‌اند که باید این شریک جدید در قدرت رسانه را بپذیرند و با آن ارتباط برقرار کنند، چراکه شاید ادامه حیات خود را در بستر این ارتباط تعریف کنند هر چند هنوز تلویزیون کارکرد خود را داراست، اما قدرت گرفتن بیش از پیش این رسانه‌های جدید متفاوت از آن است! 

در نهایت ظاهرا سه مفهوم حوزه عمومی گسترده، افکار عمومی افقی، قدرت جاگیری ارتباطی بستری از موفقیت را برای رسانه‌های نوین فراهم کرده است که در صورت توجه جریان اصلی رسانه به کارکردها و قابلیت‌های پیدا و پنهان این نوع رسانه شرکای موثری برای حوزه ارتباطات خواهند بود و در صورت هر نوع تقابل به احتمال زیاد بازنده رسانه‌های جریان اصلی هستند!

با این نگاه جاگیری موثر رسانه‌های نوین کانونی از هیاهوی ارتباطی را به ارمغان آورده که بستری برای پیوند حوزه عمومی و خصوصی با نگاه خودآشکاری فردی پیوند خورده است و رسانه‌های جریان اصلی با آگاهی از این ظرفیت می‌توانند بستر تعاملی را گسترده‌تر و عمیق‌تر کنند و از دام مالکین و سرمایه‌گذاران برای انتقال مفاهیم مورد نظر آنها فاصله بگیرند تا بقای آنها تضمین شود!

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها