کد خبر: 557087
|
۱۴۰۱/۰۳/۲۱ ۱۸:۳۶:۱۹
| |

حضور در ساختار شخص محور

ساختار اداری کشور به شدت «شخص محور» و تابعی است از علایق، گرایش ها و سلایق شخصی مدیران و یا نزدیکان آنها؛ و از آنجا که «مدیران» همواره اعتبار خود را از بیرون از مجموعه و از «اشخاص منتفذ» حامی خود می گیرند، هیات مدیره ها، انواع شوراهای ریز و درشت، جلسات کارشناسی و ... به اموری کاملا نمایشی، صوری و در حکم رعایت ظواهر تبدیل می شوند که بود و نبودشان تفاوت چندانی در نحوه مدیریت مجموعه نخواهد داشت

حضور در ساختار شخص محور
کد خبر: 557087
|
۱۴۰۱/۰۳/۲۱ ۱۸:۳۶:۱۹

مجید علیپور- چندسال پیش برای پیگیری موضوعی به دیدار مدیرعامل یک مجموعه صنعتی در رشت رفته بودم. زمان بازگشت، میزبان از ما خواست تا از سالن ورزشی بسیار بزرگ و مجهز و زمین فوتبال جنب آن هم دیدن کنیم و اعلام آمادگی کرد که اگر همکاران ما (فرهنگیان) مایل به استفاده از امکانات ورزشی کارخانه باشند، آماده همکاری است. از ایشان پرسیدم «چطور برای مجموعه ای با این تعداد کارمند و کارگر، چنین سالن بزرگی با این تجهیزات گران را فراهم کرده اید؟» گفت: «همه اینها یادگار دوران مدیرعاملی [...] است. ایشان چون علاقه بسیاری به فوتبال داشت، تصمیم به باشگاه داری گرفت و هزینه های سنگینی برای جذب بازیکن و تجهیزات ورزشی کرد؛ اما با کنار رفتن او ، مدیرعامل جدید با این استدلال که یک مجموعه صنعتی را چه به تیم داری؟! نخستین دستورش لغو تصمیمات مدیر قبلی در این حوزه بود. این شد که سالهاست همه این تجهیزات و فضا که برایش هزینه های هنگفتی هم صورت گرفته، بلااستفاده مانده و به کلی رها شده است.» نمونه های اینگونه تصمیم گیری ها از سوی مدیران کشور بسیار است، به گونه ای که هرکسی می تواند دهها نمونه همانند را در همان حوزه ای که در آن فعال است برشمارد.

اما چرا هربار با تغییر مدیران، با چنین تصمیم گیری ها و اقداماتی که  بی توجه به همه هزینه های مادی و معنوی صورت می گیرد، مواجه می شویم؟ به گمان نگارنده یکی از اصلی ترین دلایل آن است که ساختار اداری کشور به شدت «شخص محور» و تابعی است از علایق، گرایش ها و سلایق شخصی مدیران و یا نزدیکان آنها؛ و از آنجا که «مدیران» همواره اعتبار خود را از بیرون از مجموعه و از «اشخاص منتفذ» حامی خود می گیرند، هیات مدیره ها، انواع شوراهای ریز و درشت، جلسات کارشناسی و ... به اموری کاملا نمایشی، صوری و در حکم رعایت ظواهر تبدیل می شوند که بود و نبودشان تفاوت چندانی در نحوه مدیریت مجموعه نخواهد داشت. بنابراین جای تعجبی هم ندارد که در چنین ساختار شخص محوری،  انتظار نقد و یا ابراز مخالفت با تصمیمات مدیران از درون همان مجموعه، تا چه اندازه عبث و بی فایده است. 

نگارنده پیش از این نیز در یادداشتی به مناسبت روز روابط عمومی به این نکته پرداخته بودم در ساختاری که مدیران به جای بررسی میزان کارآمدی و فایده مندی شان در مدیریت مجموعه؛ همه اعتبار و ضمانت تداوم حضورشان در صندلی های مدیریت را در جلب و حفظ رضایت حامیان خود در بیرون از مجموعه می بینند ، انتظارشان از روابط عمومی سازمان نیز منحصر به تبلیغ، چهره سازی و توجیه و تزیین تصمیمات خود است و همه  مسئولیت های دیگر از جمله پاسخگویی به ارباب رجوع و یا آگاهی رسانی به ذینفعان را جملگی ذیل و در خدمت آن ماموریت اصلی می خواهند! 

پرسشی که مطرح می شود این است که آیا می توان  این وضعیت را به فرصتی تبدیل کرد تا  کنشگران و متخصصان علاقمند به تحول، از نزدیکی خود به اشخاص منتفذ، در جهت اصلاح امور و کاهش هزینه های مادی و معنوی توسعه استفاده کنند؟ به گمانم این انتظاری به شدت خام، خوشبینانه و ساده لوحانه است و تجربه های مکرر تاریخی هم ثابت می کند احتمال دچار شدن به فساد و یا مدیون و وام دار شدنشان به اصحاب قدرت و ثروت، به مراتب بیشتر از احتمال توفیق آنها در اصلاح ساختار خواهد شد. این نکته را سالها پیش خبرنگاری در اوج گردهمایی ها و تجمعات اعتراضی دانشجویان گفته بود: «کسی چه می داند! چه بسا همین دانشجویان معترض سالها بعد که پشت میز اداره ای نشستند، تبدیل به یکی از همین جماعت فاسدی شوند که سالها علیه او مبارزه کردند!» با این حساب افراد علاقمند به تحول و توسعه کشور تا کجا می توانند از حضور در ساختار اداری با شرایط و مختصات فعلی دفاع کنند؟

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها