عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی در یادداشتی نوشت:

جریان ضد علم، درصدد پوک کردن دانش پزشکی در ایران و فرار متخصصان از کشور است

تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی نوشت: جریان ضد علم، مثل موریانه درصدد پوک کردن دانش پزشکی در ایران و فراری دادن متخصصان این رشته از کشور است. من به‌طور معمول طرفدار تئوری توطئه نیستم، ولی گمان می‌کنم، دست‌هایی وجود دارد که می‌خواهد این نقطه قوت جامعه ایران را نابود کند و متخصصان آن را به مهاجرت سوق دهد و عجیب اینکه این جریان در اوج همه‌گیری کرونا رخ می‌دهد که پزشکان و جامعه پزشکی در خط مقدم مقابله با این ویروس هستند!

جریان ضد علم، درصدد پوک کردن دانش پزشکی در ایران و فرار متخصصان از کشور است
کد خبر: 435078
|
۱۳۹۹/۰۷/۰۵ ۰۶:۳۵:۲۶

اعتمادآنلاین| عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی در یادداشتی نوشت: یکی از ویژگی‌های دنیای جدید نسبت به قدیم تفوق و پذیرش علم نسبت به شبه علم و ضد علم است. این تفوق به گونه‌ای است که یکی از شاخص‌هایی که در ایران خیلی به آن افتخار می‌شود، شاخص رشد مقالات علمی ماست. هر چند مساله اصلی چگونگی ارتباط یافتن علم با زندگی روزمره مردم و رشد اقتصاد و صنعت است و از این جهت باید وضعیت ایران را ارزیابی کرد که احتمالا شرایط مناسبی نباشد. آنچه در ایران جالب است نه فقط ارتباط اندک علم با زندگی، بلکه تبلیغ رسمی شبه علم و حضور آن در زندگی است! ابتدا متذکر شوم که گرایش به شبه علم یا حتی ضد علم همیشه بوده و حتی در کشورهای پیشرفته نیز همچنان وجود دارد و ایرادی هم ندارد. این طبیعت جامعه است. هنوز کسانی در پیشرفته‌ترین کشور هستند که با گزاره کلی تکامل مخالف و طرفدار خلقت آنی هستند، حتی در سطوح بالای حکومتی، مخالف واکسیناسیون هستند. البته مخالفت با این گزاره‌ها از منظر علمی ایرادی ندارد که لازم هم است، ولی شبه علم خیلی نفوذ دارد. شبه علم، در واقع گرگی است که در لباس میش در آمده است. ضد علمی است که خود را علم معرفی می‌کند. علم بدون روش علمی است. ویژگی علم، روش آن است. تکرارپذیری، آزمون‌پذیری، اثبات‌پذیری و... جزو ویژگی‌های علم است.


در ایران هم گرایش‌های شبه علم فراوان بوده است. اوایل انقلاب عده‌ای دنبال فیزیک و شیمی اسلامی بودند. بعد در پی جامعه‌شناسی اسلامی راه افتادند!! و بعد که دنبال درآمد بودند، شبه علم را در پزشکی رواج دادند. هیچ کدام از اینها مهم نیست و نبود و همه آنها مثل حباب و کف دریا می‌آیند و می‌روند تا هنگامی که از سال 1384 به بعد این گرایش در سطح رسمی کشور نیز بازتاب یافت؛ گرایشی کاملا متضاد. از یک سو می‌خواستند میمون را با موشک به فضا بفرستند، از سوی دیگر با کودکا‌ن‌شان در زیرزمین خانه انرژی هسته‌ای تولید می‌کردند! و با یک نگاه به علف‌ها و سطح زمین تمام معادن موجود در عمق زمین را معرفی می‌کنند. تضمینی هم بود. نام آن را دانش ایرانی گذاشتند.


این وضعیت و شبه‌ علم در عرصه طبابت از قدیم بوده است و ایراد چندانی هم به آن وارد نبود. مردم که نمی‌توانستند برای هر کاری نزد پزشک بروند. خودشان یا به واسطه، گیاهی را به عنوان دارو مصرف می‌کردند، این نیز برحسب تجربه عادی و غیرمستند بود. ولی از همان سال 1384 به بعد، فضا برای ورود شبه علم به عرصه رسمی فراهم شد و دانشکده طب سنتی نیز شکل گرفت. البته هر موضوعی از جمله طب سنتی یا حتی خرافات می‌تواند موضوع علم قرار گیرد و از این نظر ایرادی ندارد. علم نسبت به این موارد یا هر مورد دیگر پیش‌فرض تاییدی یا ردی ندارد. علم بر اساس روش تحقیق خود باید گزاره‌های آن را تایید یا رد کند. حتی درباره خرافات هم می‌توان چنین گفت. ولی اینها مشروط است به ملتزم بودن جوینده علم نسبت به روش تجربی علم و نتایج آن. اگر چنین التزامی نبود و علم و به‌طور مشخص دانش پزشکی بر پایه شواهد کافی و معنادار نبود، ترامپ تا به حال چند بار مردم امریکا را در برابر کرونا واکسیناسیون کرده بود!


همه اینها گفته شد تا به دو نامه‌ای اشاره شود که اخیرا از سوی روسای انجمن‌های علمی پزشکی ایران که نمایندگان واقعی جامعه پزشکی هستند، خطاب به وزیر بهداشت و نیز رییس سازمان نظام پزشکی نوشته شده است. اگر شبه علم، به ویژه در حوزه بهداشت و درمان با حمایت رسمی وارد عرصه عمومی شود، زنگ خطر جدی خواهد بود. با اطمینان می‌توان گفت که مقامات کشور کمتر از هر گروه دیگر برای درمان خود به این شبه علم که بدتر از ضد علم است، مراجعه می‌کنند. یک نفر هم که مراجعه کرد، فوت کرد. آنان بیش از دیگران خود را به تیغ‌های علم پزشکی در غرب می‌سپارند ولی برای مردم ایران شبه علم را تبلیغ می‌کنند. چرا؟ برای اینکه مردم فقیر را با این شیوه‌های بی‌ثمر یا کم‌ثمر راضی کنند. مردم مستاصل را خوشحال کنند که با مراجعه به شبه علم خیال کنند که دارند کاری می‌کنند و درمان می‌شوند!


این جریان ضد علم، مثل موریانه درصدد پوک کردن دانش پزشکی در ایران و فراری دادن متخصصان این رشته از کشور است. من به‌طور معمول طرفدار تئوری توطئه نیستم، ولی گمان می‌کنم، دست‌هایی وجود دارد که می‌خواهد این نقطه قوت جامعه ایران را نابود کند و متخصصان آن را به مهاجرت سوق دهد و دیگر کشورها از این سرمایه‌های بزرگ، مفت و مجانی بهره‌مند شوند و عجیب اینکه این جریان در اوج همه‌گیری کرونا رخ می‌دهد که پزشکان و جامعه پزشکی در خط مقدم مقابله با این ویروس هستند!


مسوولانی که در پی رسمیت دادن و رواج شبه علم هستند، باید خیلی صریح و روشن اعلام کنند که آیا تاکنون خودشان یا نزدیکان‌شان برای درمان به این مثلا طب مراجعه کرده‌اند؟ یا کی چنین کاری را خواهند کرد؟ آنچه بر خود نمی‌پسندید بر دیگران به ویژه مردم فقیر نپسندید. سیاست تبلیغ شبه علم در پزشکی در پی بیرون کشیدن گلیم مدیریتی خود از وضعیت موجود است و هیچ خیری برای مردم ندارد. شبه علم را در رسانه‌ها و فضای عمومی به جای علم قالب نکنید. آن را به کمیته‌ها و گروه‌های علمی و آزمایشگاه‌ها و آمار و ارقام ببرید و تاییدیه بگیرید و نه در تلویزیون ایران. اگر واقعا صادق هستید چند نفر بیمار کرونایی را با شیوه‌های خود درمان کنید.

منبع: روزنامه اعتماد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان

دیدگاه تان را بنویسید

اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    خواندنی ها