امیر ساعدی داریان، استاد دانشگاه و عضو کمیته شهرسازی شورای شهر، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
زلزله| 200 هزار تا 2 میلیون تهرانی در بدترین سناریوی زلزله ممکن جانشان را از دست میدهند
امیر ساعدی داریان، استاد دانشگاه و عضو کمیته شهرسازی شورای شهر، با احتساب تلفات تهران در زمان وقوع بدترین زلزله ممکن به «اعتمادآنلاین» گفت: «اگر بخواهیم بدترین سناریوی ممکن را در نظر بگیریم، زلزله نهایی تهران میتواند باعث مرگ بین 200 هزار تا 2 میلیون تهرانی شود. زمان وقوع زلزله، یعنی شب یا روز بودن یا نوع گسلها، این اعداد را تغییر میدهد؛ مثلاً گسل مشا نهایت توانش 6.8 ریشتر است و نهایتاً 300 هزار تهرانی را تحت تاثیر خود قرار میدهد، اما گسل شمال تهران یا جنوب-ری میتواند تا 7.2 ریشتر زلزله ایجاد کند.»
اعتمادآنلاین| زلزله بامداد جمعه گذشته تهران اگرچه ختم به خیر شد، اما کابوس زلزله مدتهاست در دل مردم، به ویژه ساکنان پایتخت، وجود دارد. زلزله و زمینلرزهای که در وقوعش خلف وعده کرده و حالا گفته میشود زلزله نهایی میتواند تلفات سنگینی برای تهران و ساکنانش به بار آورد.
بررسی وضعیت شهر تهران از منظر سازه، ابنیه و بافت شهری، موضوعی است که میتواند تا حدی به کارشناسان در احتساب تلفات احتمالی در زلزله رستاخیز کمک کند. امیر ساعدی داریان، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و عضو کمیته شهرسازی شورای شهر، در این گفتوگو به همین موضوع پرداخت. او در مصاحبه با اعتمادآنلاین ، ضمن تحلیل بافت فرسوده تهران و تلفات کلی که پس از بدترین زلزله ممکن در این شهر رخ میدهد، پیشنهادهایی هم به مردم داد تا بدانند چگونه میتوانند از ایمنی خانههای خود مطلع شوند.
***
تخصص درباره زلزله با تخصص درباره تابآوری ساختمانها با هم متفاوت است
*در مواجهه با زمینلرزه عموماً مردم از اظهارات متخصصان زمینشناسی مطلع میشوند.
ما در حوزه زلزلهشناسی 2 گروه متخصص داریم. گروه نخست با پایه تحصیلات فیزیک یا ژئوفیزیک هستند که در حوزه زلزله، گسل و در واقع رفتار زمینشناسی تخصص دارند. اما گروه دوم تحصیلاتشان در رشته عمران است و عموماً مهندسان طراح سازه و ساختماناند و به تبع تخصصشان زلزله و گسل را هم میشناسند. متاسفانه در کشور ما تریبون اصلی رسانهها در دست گروه اول است و اطلاعرسانی هم در بیشتر مواقع از سوی همین گروه صورت میگیرد. تاسف هم بیشتر از این روست که گروه نخست در اکثر اوقات در اظهارنظرهایشان پا را از حوزه تخصص خود بیرون گذاشته و درباره حوزه ساختمان و سازه هم اظهارنظر میکنند. تخصص درباره گسل و زلزله با تخصص درباره تابآوری ساختمانها و بافت شهری و سازه و ابنیه کاملاً با هم متفاوت است و نباید با یکدیگر اشتباه گرفته شود.
ایران به هیچ عنوان شرایط بحرانی ندارد
*یک سوال کلی برای مردم وجود دارد و آن اینکه آیا وضعیت زلزله نهایی در تهران خیلی وخیم است؟
ایران در کمربند زلزلهخیز دنیا قرار دارد. این گزاره درست است، اما نکته مهم اینکه در میان کشورهای مخاطرهآمیز، ایران به هیچ عنوان شرایط بحرانی ندارد؛ یعنی وقتی ایران را با کشوری همچون ژاپن مقایسه کنیم به خوبی متوجه این موضوع میشویم که اگر زلزله رستاخیز و نهایی در ایران حدود 7.2 ریشتر پیشبینی میشود، در ژاپن پیشلرزهها چنین توانی دارند. یا در شیلی ما با زلزلههای بیش از 9 ریشتر مواجه میشویم. پس نباید این نکته فراموش شود که اگرچه ایران در بستر زلزلهخیزی از نظر جغرافیایی واقع شده است، اما در مقایسه با سایر کشورها شرایط به هیچ عنوان بغرنج و پرخطر نیست چراکه اساساً گسلهای موجود در کشور ما توان ایجاد زلزله بیش از هفت تا هشت ریشتر را ندارند.
ساختمانسازی در حریم گسل ممنوع نیست
*آیا باز هم چنین گزارههای اشتباهی وجود دارد؟
ساختمانسازی در حریم گسل ممنوع نیست. متاسفانه مدتهاست برخی افراد بدون داشتن هیچ دانشی درباره این موضوع صحبت میکنند و فریاد وانفسا برایش سر میدهند که چرا هیچ نظارتی وجود ندارد. در صورتی که اصلاً ساختمانسازی در حریم گسل با هیچ یک از آییننامههای ساخت و ساز داخلی و خارجی تضادی ندارد. تنها ساختمانهای بسیار مهم همچون بیمارستانها را نباید در این حریم ساخت. ضمن اینکه طراحی ساختمانها در حریم گسل هم در تمام دنیا دانش نو و تازهای محسوب میشود. مردم باید بدانند که شاید کشور ما در زمینه دانش کامپیوتری فاصله زیادی با قدرتهای جهان داشته باشد و برای مثال دهها سال زمان ببرد تا ایران به دانش طراحی آیفون دست یابد، اما کشور ما از نظر دانش عمران اتفاقاً جزو پیشروها در جهان به شمار میرود. پس از این نظر هم نباید خودمان را دستکم بگیریم، تا حدی که در حال حاضر و در همین کشور ما ساختمانهایی با تکنولوژی روز دنیا ساخته میشود که توان مقابله با شدیدترین زلزلههای احتمالی را دارد. از سوی دیگر، میزان نظارت شهرداری، نظام مهندسی و ناظران هم نسبت به گذشته افزایش محسوسی پیدا کرده است.
حتی یک ساختمان مسکن مهری هم در زلزله کرمانشاه ریزش کامل نداشته است
*اما باور این موضوع برای آحاد مردم چندان ساده نیست.
اگر قبول کنیم که در ایران، پروژه ساختمانی بدتری از مسکن مهر نداریم، باید بگویم که به رغم برخی از بازیهای رسانهای، حتی یک ساختمان مسکن مهری هم در زلزله 2 سال گذشته کرمانشاه ریزش کامل نداشته است.
دیگر کسی در تهران نمیتواند شن و ماسه را به طور دستی مخلوط کند و بتون بسازد چون هم اندازه ساختمانها به شدت افزایش یافته است و هم ناظر و شهرداری گزارش میدهند. کارخانههای بتونسازی هم اختلاف فاحشی با هم ندارند. به همین دلیل هم سیستم نظارتی فعلی میتواند حداقلها را تامین کند و جلوی خیانتهای عجیب و غریبی را که همین چند سال پیش در تهران رخ میداد بگیرند؛ همان زمانی که به راحتی به جای میلگرد نمره 20 از میلگرد نمره 10 استفاده میشد. خوشبختانه دیگر چنین خیانتهایی در ساختمانسازی امکانپذیر نیست.
در هنگام زلزله برای ساکنان شهرهای بزرگ جایی امنتر از خانهها وجود ندارد
*با این حساب، پس یعنی نباید خیال مردم از بابت زلزلههای شدید ناراحت باشد؟
مشکلات اجرایی هنوز وجود دارد. کاهش کیفیت در طول ساخت دیده میشود، اما به حدی نیست که در نتیجه آن ساختمان به وقت زلزله، جان ساکنانش را تهدید کند. شاید دیوارها به سمت بیرون ریخته شود. شاید پس از زلزله مردم مجبور شوند خانههایشان را دوباره بسازند، اما جانشان حفظ خواهد شد. به همین دلیل میگوییم مردمی که ساکن شهرهای بزرگ یا مرکز استانها هستند، اگر خانه مهندسیساز دارند، به وقت زلزله نباید از خانه خارج شوند. در آن هنگام جایی امنتر از خانههای آنها وجود ندارد.
خانههای 10 تا 15 سال قدمت در شهرهای بزرگ قطعاً مهندسیساز است
*آیا راهی وجود دارد که مردم عادی که شناختی از حوزه مهندسی و معماری ندارند بتوانند ایمنی ساختمانشان را تشخیص دهند؟
برای پی بردن به این موضوع باید به چند نکته توجه کنند. اگر ساکن شهرهای بزرگ هستند و خانهشان 10 تا 15 سال قدمت دارد، قطعاً آن خانه مهندسیساز است. راه دیگر این است که هنگام خرید خانه، در کنار مبلغ سنگینی که به راحتی در اختیار مشاوران املاک قرار میدهند، مبلغ کمتری به یک مشاور مهندس عمران بدهند تا وضعیت خانه را از نظر تابآوری بسنجد. همچنین شناسنامه فنی از سوی شهرداری و شناسنامه فنی-ملکی امکان جدیدی است که به خانههای نوساز در تهران اضافه شده که وجود آنها به معنای امنیت ساختمان است. امیدواریم در سالهای آینده این شناسنامهها اجباری شود و هر ساختمانسازی مجاب شود تا این شناسنامهها را با ساخت باکیفیت کسب کند. همچنین افراد میتوانند با شرکتهای مشاور مهندسی ساختمان تماس بگیرند و بخواهند تا با حضور در منزل، وضعیت ساختمانشان را بررسی کنند.
نگرانی درباره زلزله تهران برای بافت فرسوده است چون 25 درصد جمعیت پایتخت ساکن همین بافت شهریاند
*پس نگرانی بزرگی که از زلزله تهران وجود دارد مربوط به کدام مناطق است؟
نگرانی اصلی ما مربوط به بافت فرسوده است. 15 درصد از املاک تهران در بافت فرسوده قرار دارد و نکته خطرناکتر اینکه 25 درصد از مردم تهران ساکن همین بافت فرسوده هستند. همینجا لازم است تاکید کنم، این به آن معنا نیست که در صورت وقوع زلزله رستاخیز، 25 درصد از مردم تهران جانشان را از دست میدهند، بلکه این درصد تحت تاثیر زلزله قرار میگیرند.
نهایت توان گسل مشا 6.8 ریشتر است/ گسل شمال تهران یا جنوب-ری میتواند تا 7.2 ریشتر زلزله ایجاد کند
*و این زلزله رستاخیز تا چه اندازه میتواند تلفات به بار آورد؟
اگر بخواهیم بدترین سناریوی ممکن را در نظر بگیریم، زلزله نهایی تهران میتواند باعث مرگ بین 200 هزار تا 2 میلیون تهرانی شود. وجود این بازه وسیع بین کف و سقف هم به این دلیل است که ساعت وقوع زلزله در میزان تلفات نقش دارد؛ مثلاً اگر زمان وقوع زلزله روز باشد، بسیاری از مردم در خانه نیستند و تلفات کاهش مییابد و در مقابل اگر شب باشد، آمار بالا میرود. از سوی دیگر، تحرکات گسلها و ظرفیتشان هم متفاوت است. گسل مشا که هفته گذشته لرزید، نهایت توانش 6.8 ریشتر است و نهایتاً 300 هزار تهرانی را تحت تاثیر خود قرار میدهد، اما گسل شمال تهران یا جنوب-ری میتواند تا 7.2 ریشتر زلزله ایجاد کند.
*در این شرایط چه پیشنهادی برای ساکنان مناطق بافت فرسوده دارید؟
مردم ساکن بافت فرسوده، البته افرادی که توانش را دارند، نباید دلخوش به بستههای کمک شهرداری باشند چون در سالهای اخیر مشخص شده که نباید روی آنها حسابی باز کرد.
*چرا؟
ذهنیت شهرداری این است که این بافتها را خراب کند و دوباره بسازد. اما این کار اجرایی نیست. علت هم دارد. ساکن آن منطقه که ساختمان سهطبقهاش بعد از تخریب و اصلاحیاتی که بر آن میخورد تبدیل به یک زمین نهایتاً 60 متری میشود و تنها یک طبقه خانه برایش باقی میماند به هیچ عنوان راضی نمیشود که دست به چنین اقدامی بزند.
*پس چه راهی پیش پای آنها وجود دارد؟
بهترین کار این است که ساکنان این مناطق سراغ دفاتر نوسازی محلات شهرداری تهران بروند و در آنجا شرکتهایی را که در حوزه مقاومسازی نسبی فعالیت میکنند بیابند. این شرکتها با هزینهای مثلاً 50 تا 100 میلیون تومانی برای یک ساختمان چهارطبقه، وضعیت را به حدی میرسانند که بدترین زلزله ممکن هم نتواند جان ساکنان آن را به خطر بیندازد.
*در واقع مردم باید برای حفظ جانشان خودشان وارد معرکه شوند.
راه دیگری وجود ندارد. ما باید از این موارد بگوییم و شما هم بنویسید تا بالاخره آگاهی درباره این موارد ایجاد شود. شکی نیست که روزی یک زلزله حدود 7.2 تا 7.3 ریشتری در تهران به وقوع میپیوندد و بهتر است از همین روز خودمان به فکر آن باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید