مرد پدرکش در انتظار تصمیم ۹ خواهر و برادر

مهندس معتاد که پدرش را با ضربات چاقو به قتل رساند تا بتواند پول مواد را تهیه کند با درخواست خانواده‌اش همچنان در زندان است.

به گزارش سایت جنایی، متهم که مردی 51ساله و فوق‌لیسانس یک رشته مهندسی است یک سال قبل پدرش را با وارد کردن ضربات چاقو به قتل رساند، چون پدر حاضر نشده بود پول مواد مخدر به او بدهد.

جراحت مرد 90ساله را دخترش به پلیس گزارش داد. او به ماموران گفت به خانه رفته و پدرش را در حالی که به‌شدت خونریزی داشته پیدا کرده است. دختر با کمک اورژانس پدرش را به بیمارستان منتقل کرد اما مرد مسن به دلیل شدت خونریزی پس از چند ساعت به کما رفت و بعد از یک روز جانش را از دست داد.

دختر مقتول به بازپرس گفت: من برای اینکه به پدرم سر بزنم سراغش رفتم و دیدم که خونین روی زمین افتاده است. او گفت برادرم عرشیا او را با چاقو زده است. برادرم اعتیاد دارد و ما نمی‌دانیم حالا کجاست.

تحقیقات ماموران نشان داد مقتول 10 فرزند دارد که 9 نفر از آنها در ایران زندگی می‌کنند و یک نفر خارج از ایران است. همچنین مشخص شد این مرد پنج سال قبل همسرش را از دست داده است و دخترانش به او سر می‌زدند و کارهایش را انجام می‌دادند.

پلیس با توجه به شکایت اولیای‌ دم، عرشیا را بازداشت کرد. او به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: من از او پول می‌خواستم اما نداد. سر این موضوع با هم درگیر شدیم و نتوانستم خودم را کنترل کنم. او را زدم و حالا پشیمان هستم.

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران رفت. در جلسه رسیدگی با توجه به اینکه متهم در دادگاه حاضر نشده بود و فقط چند نفر از اولیای‌ دم آمده بودند، قاضی منافی آذر از اولیای‌ دم حاضر خواست تا درخواست خود را مطرح کنند اما گفت رسیدگی به این پرونده به بعد موکول می‌شود چون متهم از زندان به دادگاه آورده نشده است.

یکی از دختران مقتول گفت: من رضایت می‌دهم. برادرم فوق لیسانس عمران دارد و خیلی آدم خوبی بود. همه ما بدبخت شدیم. ما 10 نفر هستیم و حتی یکی از ما خوشبخت نشد. تحصیل‌کرده هستیم اما خوشبخت نیستیم. همسر برادرم طلاق گرفت و بچه‌ها را با خودش برد. از آن زمان برادرم دیگر آدم سابق نشد. من رضایت می‌دهم و از دیگران هم می‌خواهم که رضایت بدهند، این‌طوری می‌توانیم برادرمان را درمان کنیم. من خودم او را در بیمارستان بستری می‌کنم تا حالش خوب شود.

یکی دیگر از دختران مقتول گفت حاضر به گذشت نیست و ادامه داد: من رضایت نمی‌دهم اما نمی‌خواهم برادرم قصاص شود. من درخواست دارم در زندان بماند. اصلاً می‌گویم دیه می‌خواهم، برادرم که دیه ندارد بدهد پس در زندان می‌ماند. من اصلاً یادم نمی‌رود این پسر با چه قساوتی پدرمان را کشت. در خانه بودم. خواهرم زنگ زد و گفت عرشیا با چاقو بابا را زده است. وقتی رفتم بیمارستان، پدرم آن‌قدر وحشت‌زده بود که هذیان می‌گفت. او به من می‌گفت کارت پولم را بده به عرشیا هر چقدر می‌خواهد پول بردارد. فقط من را نزند! برادر من فردی خطرناک برای جامعه است. او چند فقره زورگیری دارد. در خیابان با چاقو مردم را تهدید کرده و از آنها پول و طلا و موبایل گرفته که بتواند خرج موادش را دربیاورد. این آدم برای جامعه خطرناک است. حتی ما را هم تهدید می‌کند چه برسد به مردم غریبه. به همین خاطر من درخواست دیه دارم تا برادرم در زندان بماند و بقیه در امان باشند.

این زن گفت: من هم پدرم را دوست داشتم و هم برادرم را دوست دارم. دلم نمی‌خواهد یک مساله خانوادگی تا این حد کش پیدا کند. پدر من اشتباهاتی درباره ما کرد. ما 10 فرزند بودیم هیچ‌کدام هم به اندازه کافی از پدر و مادر محبت ندیدیم چون اصلاً آنها وقت نمی‌کردند به ما محبت کنند. ما فقط غذا می‌خوردیم که بزرگ شویم. به‌جز عرشیا یک برادر دیگرم هم معتاد است و در خانه افتاده. همیشه یا خمار است یا نشئه، همه اینها نشان می‌دهد در چه وضعیتی هستیم. بنابراین گذشت نمی‌کنم.

سایرین نیز اعلام کردند در جلسه دادگاه که برادرشان حضور دارد نظر خود را اعلام می‌کنند.

به این ترتیب ادامه رسیدگی پرونده به بعد موکول شد.