کد خبر: 750936
|
۱۴۰۴/۰۹/۱۶ ۱۰:۲۵:۰۰
| |

ماجرای ادعای امارات بر مالکیت جزایر سه گانه ایرانی چیست؟

مینو خالقی نوشت: ادعای امارات درباره «مالکیت» بر این جزایر سال‌ها پس از خروج بریتانیا و بدون وجود هرگونه سند معتبر شکل گرفت. این ادعا غالبا در قالب بیانیه‌های رسمی تکرار می‌شود، اما هیچ سازوکار حقوقی و سند معتبر بین‌المللی برای حمایت از آن وجود ندارد.

ماجرای ادعای امارات بر مالکیت جزایر سه گانه ایرانی چیست؟
کد خبر: 750936
|
۱۴۰۴/۰۹/۱۶ ۱۰:۲۵:۰۰

مینو خالقی در یادداشتی با عنوان «جزایر تا ابد ایرانی» در روزنامه اعتماد نوشت: طی چند روز گذشته، ادعای بی‌اساس امارات متحده عربی و شورای همکاری خلیج‌فارس، درباره جزایر ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی دوباره تکرار شد؛ ادعایی که سال‌هاست در فواصل مختلف از سوی برخی کشورهای کوچک حاشیه خلیج‌فارس مطرح می‌شود، بی‌آنکه پشتوانه‌ای در تاریخ یا حقوق بین‌الملل داشته باشد. آنچه امروز طرح می‌شود، بیش از آنکه یک مطالبه سرزمینی واقعی باشد، بخشی از یک روایت‌سازی سیاسی است؛ روایتی که هر بار با انتشار بیانیه‌های شورای همکاری خلیج‌فارس، به خیال صادر‌کنندگان بیانیه، جان تازه می‌گیرد و دوباره به همان نقطه صفر بازمی‌گردد: تکرار ادعا بدون ارایه هیچ سند معتبر.

اما داستان این جزایر، اگر از زاویه‌ای فراتر از جدل‌های سیاسی روزمره دیده شود، حکایتی روشن و مشخص است؛ حکایت سرزمینی که قرن‌ها بخشی از ایران بوده، نامش در اسناد تاریخی ایران و جهان ثبت شده و حاکمیت بر آن، نه محصول یک مناقشه تازه، بلکه امتدادی از تاریخی طولانی است. همان‌گونه که نام خلیج همیشگی فارس از سابقه‌ای چند صد ساله برخوردار است و مناقشه‌ها، در مورد تغییر نام تثبیت شده و تاریخی خلیج‌فارس بی‌ثمر بوده است. جزایر تنب کوچک، تنب بزرگ و بوموسی سال‌ها پیش از شکل‌گیری ساختار سیاسی فعلی در منطقه، زیر پرچم دولت‌ ایران اداره می‌شدند، مالیات می‌پرداختند و در نقشه‌های رسمی قدرت‌های اروپایی نیز با عنوان «جزایر وابسته به ایران» ثبت شده‌اند و تغییرات سیاسی جنوب خلیج‌فارس در قرن بیستم، این واقعیت را تغییر نداد. بازگشت رسمی اعمال حاکمیت ایران بر این جزایر در سال ۱۹۷۱ نیز نه یک اقدام ناگهانی یا یک مناقشه‌‌برانگیز نظامی، بلکه روندی مذاکره‌ شده و دارای اسناد معتبر بود؛ روندی که در چارچوب توافقات میان ایران و بریتانیا و با اطلاع دولت‌های محلی انجام شد. این جنبه تاریخی معمولا در روایات امروزین منطقه حذف می‌شود، اما در منابع حقوقی و تاریخ سیاسی خلیج‌فارس به ‌وضوح ثبت شده و جالب آنکه این توافق عملا پیش از تولد کشور امروزی مدعی مالکیت این جزایر صورت گرفته و سابقه آن بیش از سابقه وجودی این کشور است!

ادعای امارات درباره «مالکیت» بر این جزایر سال‌ها پس از خروج بریتانیا و  بدون وجود هرگونه سند معتبر شکل گرفت. این ادعا غالبا در قالب بیانیه‌های رسمی تکرار می‌شود، اما هیچ سازوکار حقوقی و سند معتبر بین‌المللی برای حمایت از آن وجود ندارد. از منظر حقوق بین‌الملل، صرف تکرار یک ادعا نه حق ایجاد می‌کند و نه واقعیتی را تغییر می‌دهد. آنچه اهمیت دارد، ثبوت تاریخی حاکمیت و اعمال مداوم و موثر آن است؛ امری که ایران طی دهه‌ها و حتی قرن‌ها درباره این جزایر انجام داده است. در سال‌های اخیر، بخشی از این ماجرا با موضوعات دیگری نیز گره خورده است؛ از جمله میدان گازی آرش که عربستان و کویت بدون مبنای حقوقی روشن، ادعای مالکیت کامل بر آن مطرح می‌کنند. پیوند زدن ادعاهای قدیمی درباره جزایر با پرونده آرش، در واقع تلاشی برای ایجاد یک بسته مطالبه‌گری جدید در برابر ایران است. اما این تلاش نیز بیشتر رنگ و بوی سیاسی دارد تا حقوقی. ایران نه‌تنها بارها تاکید کرده که آماده گفت‌وگوهای فنی و حقوقی برای تعیین تکلیف این میدان مشترک است، بلکه روشن ساخته که نمی‌پذیرد هیچ طرفی از موضع یک‌جانبه، در مورد مرزهایش اظهارنظر و ادعای تغییر کند. در بطن این تنش‌های دوره‌ای یک واقعیت مهم وجود دارد: جزایر سه‌گانه همواره در حافظه تاریخی ایران جایگاهی فراتر از یک اختلاف مرزی داشته‌اند. این جزایر برای ایران صرفا سه نقطه جغرافیایی نیستند؛ نماد حضور دیرپای ایران در خلیج‌فارس‌اند. از همین رو است که هر بار ادعاهای تکراری طرح شود، پاسخ ایران صریح و قاطع است: این جزایر بخشی لاینفک از تمامیت ارضی کشورند و درباره آنها هیچ مذاکره‌ای صورت نخواهد گرفت. شاید از زاویه‌ای کلان‌تر، آنچه امروز در مورد جزایر مطرح می‌شود، نشانه‌ای از رقابت‌های جدید ژئوپلیتیک در منطقه باشد؛ رقابت‌هایی که گاه در قالب پروژه‌های ساختگی و نخ‌نما شده بازتعریف می‌شوند تا نقش سیاسی برخی بازیگران تقویت شود. اما حتی این تلاش‌ها نیز نمی‌تواند واقعیت تاریخی و حقوقی این جزایر را تغییر دهد. ایران در تمام این سال‌ها، فارغ از تنش‌ها و بیانیه‌ها، حاکمیت خود را در این جزایر برقرار نگه داشته است. هر چند استمرار موثر این حاکمیت نیازمند توجه بیشتر، سرمایه‌گذاری کلان‌تر، اجرای پروژه‌های زیرساختی و تسهیل ورود گردشگران به این جزایر است و این امر در راستای «اعمال حاکمیت مستمر و موثر» در حقوق بین‌الملل به عنوان معیار اصلی مالکیت سرزمینی است. داستان جزایر سه‌گانه نه سرآغازی دارد و نه پایان؛ تاریخ آن روشن است، وضعیت حقوقی آن قطعی است و هویت آن بدون تردید ایرانی است. اگر ادعاهای بی‌پشتوانه، هر بار دوباره تکرار می‌شوند، واقعیتی را تغییر نمی‌دهند؛ تنها نشان می‌دهند که برخی بازیگران منطقه‌ای همچنان بیشتر به دنبال تولید تنش و توجهی تصنعی هستند تا ساختن آینده‌ای مشترک و باثبات. جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی از دیروز تا امروز و تا همیشه، بخشی از سرزمین ایران بوده‌اند؛ حقیقتی که نه با بیانیه‌نویسی مخدوش می‌شود و نه با روایت‌سازی‌های سیاسی.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها