کد خبر: 750821
|
۱۴۰۴/۰۹/۱۵ ۱۶:۴۹:۵۸
| |

بحران آب ایران و روز صفر تهران: شش پرسش اساسی

بحران آب ایران به اوج رسیده و تهران در آستانه روز صفر قرار دارد. ترکیبی از خشکسالی و سوءمدیریت، کشور را به ورشکستگی آبی نزدیک کرده است.

بحران آب ایران و روز صفر تهران: شش پرسش اساسی
کد خبر: 750821
|
۱۴۰۴/۰۹/۱۵ ۱۶:۴۹:۵۸

کاوه مدنی در فوربس نوشت: کلان‌شهر ۱۵ میلیونی تهران، اکنون مرتباً به عنوان شهری در آستانه رسیدن به «روز صفر» خود معرفی می‌شود. روز صفر، به زمانی گفته می‌شود که شیرهای آب یک شهر خشک می‌شوند. وقوع چنین اتفاقی برای شهرهای بزرگ بی‌سابقه نیست. بحران آب ایران 

وضعیت شهرهایی مانند کیپ تاون (آفریقای جنوبی)، چنای (هند)، سائوپائولو (برزیل)، مکزیکوسیتی (مکزیک) و بوگوتا (کلمبیا)، که اخیراً با روز صفر مواجه شده‌اند، نتیجه ترکیبی از عوامل اقلیمی و تصمیم‌گیری‌های مسئولان بوده است. اما هر کدام از این شهرها، دارای جنبه‌ها و داستان های منحصر به فرد خود نیز هستند.

خشکسالی در کانادا؛ بحرانی ملی با پیامدهای گسترده

ششمین سال متوالی خشکسالی در ایران

ایران اکنون با ششمین سال متوالی خشکسالی شدید خود دست و پنجه نرم می‌کند. میزان بارندگی در تهران در دو ماه اول سال آبی جاری، نزدیک به صفر و بسیار خشک‌تر از حد معمول بوده است. مخازن اصلی تأمین‌کننده آب تهران در سطح بسیار پایینی قرار دارند و بعضی از آنها با ظرفیت ذخیره تک‌رقمی خود کار می‌کنند. آب‌های زیرزمینی، ذخیره راهبردی بلندمدت کشور، نیز برای دهه‌ها با برداشت بیش از حد مواجه بوده‌اند.

پیش از این، مقامات ایران فشار آب را کاهش داده‌، قطعی آب را اعمال کرده‌ و صراحتا در مورد جیره‌بندی، تخلیه و حتی انتقال پایتخت در صورت عدم بارش باران صحبت کرده‌اند. در ادامه به شش مورد از رایج‌ترین پرسش‌ها در زمینه بحران آب ایران پرداخته و پاسخ‌هایی برای مشخص شدن واقعیت و فهم بهتر وضعیت این کشور که مسائلش اغلب بیش از حد سیاسی شده‌اند، ارائه خواهد شد.

۱. آیا بحران آب ایران نتیجه تغییرات اقلیمی است یا سوء مدیریت؟

هر دوی این عوامل در به وجود آمدن بحران فعلی آب ایران نقش عمده‌ای داشته‌اند، اما نباید این موضوع را، یک مساله اقلیمی تلقی کرد.

ایران یک کشور خشک و نیمه‌خشک است. در حال حاضر، تغییرات اقلیمی این  کشور را گرم‌تر و خشک‌تر کرده، تبخیر و تعرق را افزایش داده و احتمال خشکسالی‌های شدید را افزایش داده است. اما حتی در یک اقلیم پایدار نیز، وضعیت فعلی در سطح ملی در مقطعی تحت مدل توسعه کشور اجتناب‌ناپذیر می‌بود. دولت‌های متوالی در ایران در طی چندین دهه، کشاورزی آبی و رشد شهری را، اغلب در مناطق خشک کشور، به شکلی گسترش دادند که گویی منابع آبی نامحدود است. آنها همچنین هشدارهای دانشمندان در این زمینه را به عنوان شلوغ‌کاری‌های سیاسی نامناسب تلقی کردند.

آنچه امروز در ایران شاهد آن هستیم دیگر بحران آب نیست، بلکه «ورشکستگی آبی» است؛ وضعیتی بحرانی برای سیستمی که برای مدت زمانی طولانی، آب بیشتری نسبت به آنچه طبیعت می‌توانسته برایش تامین کند، برداشت کرده و در این فرآیند رودخانه‌ها، دریاچه‌ها و سفره‌های آب زیرزمینی را تخلیه کرده است. خشکسالی شدید فعلی، صرفا این ورشکستگی طولانی‌مدت را آشکار کرده است. بنابراین، هرچند که از نظر سیاسی استناد به تغییرات اقلیمی به عنوان علت اصلی وضعیت فعلی، می‌تواند مناسب باشد (چرا که در آن صورت، نیاز به پاسخگویی از سوی مسئولان وجود ندارد)، اما این، ترکیبی از اتخاذ سیاست‌های بد و تغییرات اقلیمی است که تهران و سایر نقاط ایران را به لبه پرتگاه فعلی سوق داده است.

۲. آیا آب و هوای ایران دستکاری می‌شود؟

هیچ مدرک معتبری مبنی بر اینکه ایران قربانی دستکاری مغرضانه آب و هوایی است، وجود ندارد. در سال‌های اخیر، بعضی از مقامات و ماموران امنیتی ایران، به دلیل الگوهای غیرطبیعی بارندگی در کشور، «سرقت ابرها»، دشمنان خارجی، جنگ پیچیده آب و هوایی و برنامه تحقیقاتی فعال با فرکانس بالا (HAARP) ایالات متحده را مقصر دانسته‌اند. این ادعاها از نظر علمی بی‌اساس بوده و توجهات را از علل واقعی بحران منحرف می‌کنند. سیستم‌های آب و هوایی و اقلیمی در مقیاس بزرگ، توسط فرآیندهایی در مقیاس سیاره‌ای هدایت می‌شوند. بنابراین، هیچ دولتی توانایی این را ندارد که به شکل گزینشی و بدون تأثیرگذاری بر وضعیت کشورهای همسایه و منطقه، مانع بارندگی در کشوری به وسعت ایران شود.

از این رو، نظریه‌های توطئه مردم را به این تشویق می‌کنند که به جای توجه به دهه‌ها استخراج بیش از حد آب، توسعه ناپایدار و حکمرانی ضعیف، صرفا به آسمان نگاه کنند. با وجود این، هرچند سرزنش دشمنان ممکن است از نظر سیاسی مفید باشد، اما هیچ کمکی به پر کردن مخازن خالی آب نمی‌کند.

۳. آیا تخلیه یا جابجایی تهران می‌تواند به بحران آب ایران کمک کند؟

هرچند که مقامات ایرانی برای پنهان کردن علائم بیماری‌های مزمن، در استفاده از مسکن‌ها و چسب زخم‌ها بسیار خوب عمل می‌کنند. در صورت تمام شدن آب تهران، جابجایی موقت یا دائمی مردم می‌تواند فشار بر سیستم را کاهش داده و روز صفر را به تأخیر بیندازد. اما تخلیه موقت تهران صرفا ممکن است در مواقع اضطراری جوابگو باشد و راه حل دائمی نیست.

در دوره‌های آلودگی بیش از حد هوا یا در زمان اوج مصرف برق، طولانی‌تر کردن آخر هفته‌ها و تعطیلی مدارس و ادارات دولتی در کاهش موقت جمعیت تهران و نیز کاهش مشکلات مؤثر بوده است. اگر تهران فقط چند روز یا چند هفته آب داشته باشد، هرنوع کاهش موقت در مصرف آب به مقامات کمک می‌کند که تا زمان بارش باران زمان بخرند.

اما جابجایی، باعث ایجاد منابع آبی جدید نمی‌شود؛ بلکه صرفاً باعث انتقال تقاضا از یک سیستم تحت فشار به یک سیستم دیگر می‌شود. ورشکستگی آب ایران، یک ورشکستگی ملی است و تنها مربوط به تهران نمی‌شود. در حال حاضر، بسیاری از شهرهای دیگر کشور نیز با مشکل مواجه هستند و بسیاری از گروه‌های جمعیتی دیگر، به ویژه جوامع کشاورزی و روستایی، سال‌هاست که با قطعی و کمبود آب زندگی می‌کنند. بدون انجام اصلاحات ساختاری، جابجایی مردم تهران مانند انتقال یک بیمار بدحال به تخت دیگری در همان بیمارستان در حال فروپاشی است.

۴. آیا روز صفر تهران منجر به نارضایتی خواهد شد؟

بحران آب ایران، عوامل تشدیدکننده‌ قدرتمند و خطرناکی هستند. اما ماشین‌های خودکار تغییر  محسوب نمی‌شوند.

پیش از این، رودخانه‌های خشک و سدهای خالی مردم ایران را در استان‌های خوزستان و اصفهان به خیابان‌ها کشانده است. وقتی شیرهای آب خشک می‌شوند در حالی که فواره‌ها در محله‌های ثروتمندتر جریان دارند، وقتی به کشاورزان گفته می‌شود که پمپاژ آب را متوقف کنند در حالی که پروژه‌های مرتبط با سیاستمداران ادامه دارد، کمبود آب به نمادی از چیزی عمیق‌تر تبدیل می‌شود: بی‌عدالتی، فساد و وعده‌های محقق‌نشده. از این نظر، روز صفر تهران آشکارا خشم، نارضایتی و بی‌اعتمادی عمومی را افزایش خواهد داد.

اما این عوامل همیشه به تغییرمنجر نمی‌شوند. بلکه برعکس، مردمی که برای تأمین نیازهای اولیه آب و فاضلابشان با مشکل مواجه باشند، ممکن است توان لازم برای تغییر برای آزادی و عدالت را نداشته باشند. همچنین، اگر این یک واکنش خودکار انسانی بود، اعتراضات باید در تمام شهرها و کشورهایی که وضعیت بدتری نسبت به تهران و ایران دارند، امری عادی تلقی می‌شد. متأسفانه تعداد این کشورها کم هم نیست.

اضطراب زیست‌محیطی و ورشکستگی آبی می‌تواند هر دولتی را تضعیف کند. اما این اتفاقات تعیین‌کننده حوادث آینده نخواهند بود. جشن گرفتن خشکسالی و بدبختی ایرانیان به دلیل احتمال فروپاشی، یک توهم خطرناک است. حتی اگر نظام سیاسی یک‌شبه تغییر کند، سفره‌های آب زیرزمینی همچنان تخلیه خواهند شد، سدها همچنان کم‌آب خواهند بود و آب و هوا همچنان گرم‌تر و خشک‌تر خواهد شد. هر دولتی در آینده با همان معادله اساسی روبرو خواهد بود: آب کمتر، تقاضای بیشتر و حاشیه خطای کمتر.

به همین دلیل است که صرف نظر از اینکه چه کسی در راس قدرت است، در پیش گرفتن سازگاری جدی و اصلاحات مدیریتی الزامی است.

۵. آیا بارور کردن ابرها می‌تواند تهران را نجات دهد؟

بارور کردن ابرها مثل یک چوب جادویی برای حل بحران آب ایران عمل نمی‌کند. زیرا در بهترین حالت، ابزاری حاشیه‌ای و غیرقابل اعتماد است.

هرچند هنوز هیچ اجماع علمی قوی در این رابطه وجود ندارد. اما بعضی از کارشناسان معتقدند که بارور کردن ابرها می‌تواند به طور بالقوه میزان بارندگی از ابرهای مناسب را تا درصد کمی افزایش دهد. اما مطمئناً این روش نمی‌تواند از هیچ، باران تولید کند، محل دقیق بارش باران را تضمین کند و یا کمبود آب چندین ساله در مقیاس ملی را جبران کند.

با این حال، رویای بارور کردن ابرها در ایران موضوع جدیدی نیست. این رویا به اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی باز می‌گردد. زمانی که ایران از طریق همکاری با آمریکایی‌ها کوشید تا میزان بارندگی را در داخل مرزهای خود افزایش دهد. جای تعجب نیست که این تلاش‌ها نتیجه‌ای نداشت. از آن زمان تا به امروز، به ویژه در دوران سخت خشکسالی‌های چندین‌ساله، این رویا همواره دنبال شده است.

از نظر سیاسی، بارور کردن ابرها حاوی پیام وسوسه‌انگیزی است: «ما در حال انجام کاری هستیم». این مساله از نظر فنی و اقتصادی، می‌تواند یک حواس‌پرتی پرهزینه باشد. همچنین این ایده، مسئولینی را که یک راه حل مهندسی جادویی پرهزینه را به راه حل‌های سیاسی پرهزینه ترجیح می‌دهند، گمراه می‌کند. زمانی که مخازن آبی در پایین ترین سطح تاریخی خود قرار دارند و سفره های آب زیرزمینی تخلیه شده‌اند، تنها راه واقع‌بینانه کاهش تقاضا، افزایش بهره وری و احیای زیست‌بوم‌های آسیب دیده از طریق اعمال اصلاحات بنیادین در نحوه مدیریت آب است، نه شرط بندی بر روی پرواز بعدی هواپیماها برای بارور کردن ابرها.

۶. راه‌حل‌های واقعی برای بحران آب ایران کدام‌اند؟

جلوگیری از فروپاشی، مستلزم اقدامات اضطراری و بازسازی بلندمدت است.

خطر روز صفر تهران نشانه‌ای از یک شکست ملی عمیق‌تر است. در کوتاه‌مدت، بارش باران و کاهش مصرف تنها راه حل‌های ممکن به شمار می‌روند. برای تحقق مورد اول، ایرانیان باید خوش‌شانس‌تر باشند. برای تحقق مورد دوم، حکومت ایران نیازمند همکاری مردم‌ است.

اقدامات لازم برای بحران آب ایران باید فراتر از جیره‌بندی آب و هشداردهی به مردم باشد. حکومت باید از طریق افزایش شفافیت، ارتباط مناسب با مردم و پذیرش اشتباهاتش، به جای سرزنش آب و هوا و دشمنان، اعتماد مردم را جلب کند.

در درازمدت نیز، ایران باید به جای اقتصاد مقاومتی، اقتصاد منعطف را در پیش بگیرد. ماموریتی که تحت تحریم‌های بین‌المللی و تا زمانی که کشور قادر به دستیابی به راه‌حلی در مورد برنامه هسته‌ای خود و پایان دادن به انزوای اقتصادی نباشد، دشوار به نظر می‌رسد.

ایران همچنین باید از طریق تنوع‌بخشی اقتصادی و ایجاد رشد در بخش‌های صنعتی و خدماتی، فشار اقتصاد خود بر آب و سایر منابع طبیعی را کاهش دهد. از همه مهم‌تر، ایران باید مصرف آب کشاورزی خود را که در حال حاضر بیش از ۹۰% است، به طور اساسی کاهش دهد. واضح است که این موضوع در زمانی که کشور تحت فشارهای بین‌المللی، نگران امنیت غذایی خود است و از آب برای ایجاد فرصت‌های شغلی برای فقرا استفاده می‌کند، موضوع کم‌اهمیتی نیست.

دولت ایران همچنین باید رویکرد «ماموریت هیدرولیکی» خود، به معنی حل هر مشکلی با ایجاد یک سد یا کانال انتقال آب، را متوقف کند.

تهران در آستانه روز صفر آب

البته، کشور باید پس از بررسی تمام گزینه‌های دیگر، از نظر زیست‌محیطی و منطقی، از بهترین فناوری‌های موجود، مانند کاهش نشت آب در شبکه توزیع آب، بازیافت و استفاده مجدد از فاضلاب و حتی در صورت لزوم از طریق نمک‌زدایی، نیز بهره‌مند شود. اما مداخلات فناورانه تنها زمانی مؤثرند که با اقدامات مناسبی که توسعه را پایدار و صلح‌آمیز می‌کنند، همراه شوند.

روز صفر قریب‌الوقوع تهران یک فاجعه طبیعی نیست که بدون هشدار اتفاق بیفتد، بلکه یک یادآوری نهایی از وضعیت یک سیستم آبی است که دهه‌ها مورد سو استفاده قرار گرفته و نادیده گرفته شده است. اینکه آیا این لحظه به آغاز روند سازگاری ایران بدل می‌شود و یا به نقطه‌ای بی‌بازگشت، کمتر به ابرهای بالای سر تهران بستگی دارد. بلکه به تصمیماتی مربوط می‌شود که در راهروهای قدرت گرفته خواهند شد.

منبع: فوربس

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها