بزرگترین اشتباه درویش؛ خالی کردن پشت یحیی گلمحمدی با فشار نهادهای غیر فوتبالی
رضا درویش بدون یحیی گلمحمدی تنها یک سال طول کشید تا شعار حیاکنرهاکن بشنود، تا شاید یاد بگیرد در فوتبال گاهی لازم است به خاطر خود این ورزش و هواداران با نهادهای غیر فوتبالی که خرده فرمایشاتی دارند جنگید.

شنبه شب هفته گذشته رضا درویش مدیرعامل پرسپولیس از سمت خود استعفا داد. استعفایی که قرار بود در جلسه دوشنبه هیاتمدیره پرسپولیس مورد بررسی قرار بگیرد. روز یکشنبه یک منبع آگاه از داخل باشگاه پرسپولیس به خبرنگار اعتمادآنلاین خبر داد که قطعا با استعفای درویش موافقت خواهد شد و علی اینانلو به عنوان سرپرست روی صندلی مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس خواهد نشست. به این ترتیب به نظر میرسید بعد از گذشت کمی بیش از 39 ماه عصر درویش در پرسپولیس تمام و دوران جدید مدیریتی در این باشگاه آغاز میشود.
با این حال خروجی جلسه روز دوشنبه متفاوت و قرار بر این شد که درویش حداقل تا پایان فصل در سمت خود باقی بماند. هرچند منابع خبری داخل باشگاه پرسپولیس به روزنامه اعتماد گفتند شانس ماندن یا رفتن او در پایان فصل به یک اندازه است. اما چه شد که کار رضا درویش به اینجا کشید؟
باشگاه پرسپولیس در دوران حضور درویش در سمت مدیرعامل، چهار جام به دست آورد. دو جام قهرمانی لیگ، یک جام حذفی و یک جام سوپرکاپ. در بحث زیرساختها پرسپولیس وضعیت رو به جلویی داشت و شرایط کمپ تیم و آکادمی باشگاه بسیار بهتر از قبل شد. تیم زنان شکل گرفت و در نخستین سال به لیگ برتر رسید. انتقادها هم فراوان بود. عدم توانایی در نگه داشتن یحیی گلمحمدی، حواشی گوناگون در مورد دخالتهای پیشکسوتان ، بحثهای مربوط به رفتوآمد دلالان در باشگاه و عدم ثبات در فصول نقلوانتقالاتی از جمله این موارد به حساب میآید. در نهایت از دست دادن تمام جامهای قهرمانی احتمالی در این فصل کار درویش را یکسره کرد. و بالاخره 30 فروردین 1404 مدیری که توانسته بود در دو دولت مختلف با چند وزیر ورزش کنار بیاید و حتی بعد از تغییر مالکیت باشگاه همچنان سر کار خود بماند، مقابل فشار هواداران و افکار عمومی مقاومتش شکست و استعفا داد.
اگر بخواهیم به بزرگترین اشتباهات رضا درویش در مدت زمان حضورش در باشگاه پرسپولیس اشاره کنیم باید یک مورد را برجستهتر از سایرین ببینیم؛ از دست دادن یحیی گلمحمدی!
رضا درویش زمانی که پرسپولیس را تحویل گرفت یحیی گلمحمدی سرمربی باشگاه بود. فردی که توانسته بود دوران پسابرانکو را به خوبی مدیریت کند و باشگاه را با وجود تغییرات مداوم مدیریتی در مسیر موفقیت نگه دارد. با این وجود از همان نخستین روزها مشخص بود که آب درویش و یحیی به راحتی با هم به یک جو نمیرود و فضای باشگاه نیازمند نوعی از مدیریت هوشمند است که اصطلاحا نه سیخ بسوزد نه کباب.
در تمامی سالهای گذشته مشخص شده بود که یحیی گلمحمدی با وجود نبوغ در سرمربیگری اخلاق خاصی در کار دارد که باید آن را درک و مدیریت کرد. مسالهای که برای رضا درویش کمی سخت بود و چند بار باعث استعفای یحیی گلمحمدی شد که البته هر بار با وساطت و ریشسفیدی مساله ختم بخیر شد تا قبل از تعطیلات نیمفصل دوره گذشته لیگ.
سال گذشته و در میانه راه لیگ بیستوسوم بود که در نیمفصل و بعد از کشوقوسهای فراوان یحیی گلمحمدی استعفا داد و برخلاف دفعات قبل محکم پای استعفای خود ماند و باشگاه هم با آن موافقت کرد. در آن مقطع پرسپولیس در جدول کمی از کورس عقب افتاده بود و خیلیها یحیی را به فرار از باشگاه هنگام بحران متهم کردند. اما زمان نشان داد که داستان چیز دیگری بوده است.
یکی از چهرههای فوتبالی که در جریان اعتراضات سال 1401 فعالیت پررنگی داشت یحیی گلمحمدی بود که البته دردسرهایی هم برای او به وجود آمد. طبق اطلاعات به دست آمده در آن مقطع برخی نهادها موافق ادامه کار یحیی در باشگاه پرسپولیس نبودند. با این حال در آن دوران نمیشد یحیی را که هم از حمایت هواداران برخوردار بود و هم موفق به کسب جام شده بود و هم قرارداد داشت کنار گذاشت. در نیمفصل اما خود یحیی متوجه شد که دیگر قرار نیست در باشگاه جایی داشته باشد. او اعتقاد داشت رضا درویش با فشار همان نهادها عامدانه جلوی تقویت تیم را گرفته تا سرمربی باشگاه زمین بخورد و هواداران علیه او بشوند. بنابراین کنار کشید تا به قول خودش پرسپولیس آسیب نبیند. بعد از رفتن یحیی دستیارش اوسمار هدایت پرسپولیس را برعهده گرفت و بلافاصله چند بازیکن خوب به باشگاه اضافه شدند و پرسپولیس در نیمفصل دوم با جبران امتیازات از دست رفته در نهایت قهرمان لیگ شد.
یحیی گلمحمدی به دلیل همان مسائلی که عنوان شد تا مدتها بدون تیم ماند تا اینکه بعد از تغییر دولت به عنوان سرمربی باشگاه فولاد معرفی شد. فولاد که فصل قبل در آستانه سقوط قرار داشت در این فصل با هدایت یحیی گلمحمدی در آستانه کسب سهمیه آسیایی قرار دارد.
بنابراین باید به جرات گفت بزرگترین اشتباه مدیریتی رضا درویش اجازه جدایی یحیی گلمحمدی سرمربی موفق تیم تحت فشار نهادهای غیر فوتبالی بود. فشارهایی که با تغییر دولت برداشته شد و اگر درویش کمی صبر کرده بود میتوانست همانطور که کریم باقری را به باشگاه برگرداند همچنان از وجود یحیی هم بهره ببرد. البته با توجه به تنشهای به وجود آمده میان او و گلمحمدی بدون شک خود درویش هم بدش نمیآمد یحیی را به سمت درهای خروجی باشگاه هدایت کند.
جدایی یحیی گلمحمدی از باشگاه پرسپولیس مسیر را برای سقوط تیم هموار کرد. گرچه سرخها با هدایت اوسمار و بر پایه شاکلهای که یحیی بنا نهاده بود فصل پیش قهرمان شدند ولی بعد از اینکه درویش نتوانست اوسمار را حفظ کند کار به آزمون و خطای سرمربیان مختلف کشید. ابتدا گاریدو آمد و در حالی که تنها ده هفته از لیگ گذشته بود و تیم فقط 4 امتیاز با صدر فاصله داشت، درویش تحت فشار افکار عمومی و وسوسه دلالها عذر این مربی را خواست و سپس کار را سپرد دست کریم باقری. باقری هم بعد از کسب سه برد و یک تساوی در چهار بازی جای خودش را به کارتال ترکتبار سپرد تا تیمی که در سالهای گذشته به ثبات مشهور شده بود بشود جزیره بیثباتی.
حالا جایگاه رضا درویش در پرسپولیس بسیار متزلزل است. حتی اگر شایعات مربوط به حمایت از بالا و مدیران کنسرسیوم بانکی صحت داشته باشد، درویش سکوها را از دست داده! کسی که قصد داشت رکورد امیرعابدینی از لحاظ طول دوران مدیریت در پرسپولیس را بشکند بدون یحیی گلمحمدی تنها یک سال طول کشید تا شعار حیاکنرهاکن بشنود، تا شاید به خاطرش بماند که در فوتبال گاهی لازم است به خاطر خود این ورزش و هواداران با نهادهای غیر فوتبالی که خرده فرمایشاتی دارند جنگید. یادش بماند امتیاز دادن به گروههای غیر فوتبالی برای ابقای خود نتیجهای جز شکست در دراز مدت ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید