کد خبر: 743201
|
۱۴۰۴/۰۷/۳۰ ۱۳:۱۳:۳۷
| |

اگر از این پیچ سخت و کمرشکن عبور کنیم آینده درخشانی در انتظار کشور است

روزنامه اعتماد نوشت: اگر بتوانیم از پیچ سخت و کمرشکن کنونی عبور کنیم که عبور خواهیم کرد، آینده‌ای درخشان در انتظار کشور خواهد بود.

اگر از این پیچ سخت و کمرشکن عبور کنیم آینده درخشانی در انتظار کشور است
کد خبر: 743201
|
۱۴۰۴/۰۷/۳۰ ۱۳:۱۳:۳۷

«دوراهی بزرگ!» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم   جعفر گلابی است که در آن آمده؛ قرائن و شواهد متقن و آشکار زیادی نشان می‌دهد که ایران در برابر یک دوراهی بزرگ تاریخی قرار گرفته است. «ازدیاد فشار بیگانگان ایران‌ستیز که تا تحمیل جنگ هم پیش رفتند و وجود و بروز انواع ناترازی‌ها در بخش‌های مهم از جمله حوزه آب و از همه بدتر اختلافات داخلی و منفعت‌پرستی‌ها و ترجیح منافع و مصالح فردی بر منافع و امنیت ملی» از طرفی و «وجود ظرفیت‌های عظیم مادی و معنوی و آگاهی و احساس مسوولیت مردمی و گذشت و فداکاری ایران‌دوستان» از طرف دیگر دو راه کاملا مشخص را جلوی کشور قرار داده است. اگر عوامل منفی کم سابقه مورد اشاره بتواند مقاومت و آگاهی و آینده‌نگری مردم و خواص را بشکند، آرزوی دیرینه اغیار بیگانه و حتی رقیبان منطقه‌ای برای حذف کشور از معادلات جهانی با تجزیه و تضعیف ایران برآورده خواهد شد.

دیگر دیرباوران خوشبین به غرب هم احتمالا باید درک کرده باشند که مشکل اصلی مخالفان جهانی ایران پرونده هسته‌ای و حتی رفتار و نوع حکومت ایران نیست. آنها بهتر از ما ظرفیت‌های گوناگون و عظیم ایران را می‌شناسند و می‌دانند با اندکی غفلت و مسامحه شاهد پیوستن یک قدرت تاثیرگذار در باشگاه کشورهای مطرح دنیا خواهند بود و استقلال چنین کشوری هرگز با منافع آنها در کانون جغرافیایی مهم جهان یعنی غرب آسیا سازگار نیست.اگر از چنین زاویه‌ای به انواع حوادث کوچک و بزرگ منطقه نگاه کنیم، این نتیجه‌گیری که امتیاز دادن به طرف‌های مقابل رافع همه مشکلات و اصطکاک‌های میان ایران و غرب خواهد شد، رنگ می‌بازد.بله ما می‌توانستیم بدون برانگیختن حساسیت‌ها و پرهیز از بهانه دادن و تمهید استحکام داخلی از طریق محوریت واقعی انتخابات با هزینه‌های بسیار کمتر و در امنیت کامل به اهداف توسعه همه‌جانبه ایران دست پیدا کنیم و بر مانع‌تراشی‌ها غلبه کنیم ولی اکنون که به هر دلیل خطاهای استراتژیک طمع بیگانگان را برانگیخته است نباید از هدف مهم و راهبردی خود دست ‌برداریم. نکته مهم اینکه استقلال و اقتدار کشور یک گزینه در کنار انواع گزینه‌های دیگر در اختیار انتخاب ما نیست. ایران به دلیل موقعیت ممتاز جغرافیایی و فرهنگ عمیق و ریشه‌دار خود همواره میان اوج و حضیض در نوسان بوده و کمتر حالت میانه‌ای به خود دیده است. 

شاید برای مردم ما راحت بود که در گوشه‌ای از جهان قرار داشتیم و سالی یک‌بار هم تیتر یک روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های دنیا نمی‌شدیم و احتمالا کسی هم مزاحم‌مان نمی‌شد ولی بخواهیم یا نخواهیم ما ناچار به بزرگی و اقتداریم و توسعه کشور نیازمند امنیت همه‌جانبه است. اگر بتوانیم از پیچ سخت و کمرشکن کنونی عبور کنیم که عبور خواهیم کرد، آینده‌ای درخشان در انتظار کشور خواهد بود. اگر ظرفیت‌های ایران با هر زحمتی شکوفا شوند، زرق و برق‌های وارداتی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس در برابر آن به چشم نخواهند آمد.  برای عبور از ناهمواری و بحران‌های طبیعی و غیرطبیعی کنونی آگاهی و احساس مسوولیت همه مردم خصوصا دارندگان علم و دانش و ثروت و مکنت و موقعیت ضرورت حیاتی دارد.مسوولانی که به میزهای ریاست چنگ‌ انداخته و حتی هنگام شکست در مسوولیت‌هایشان حاضر به کنارگیری نیستند و در اوج مسکنت محرومان حقوق و تسهیلات نجومیشان افزایش پیدا می‌کند، ثروتمندانی که با رانت به دارایی‌های افسانه‌ای رسیده‌اند و هنوز کاخ به کاخ‌ها و کشتی به کشتی‌های خود اضافه می‌کنند، افراطیونی که از هر سو در انشقاق جامعه شب از روز نمی‌شناسند و در جناح‌های مختلف مشغول خشک کردن ریشه‌های اعتماد و بر باد دادن سرمایه‌های اجتماعی هستند تهدیدهای اساسی کشورند و اگر خدای ناکرده روزی در دوراهی پیش رو خود را در سراشیبی از دست رفتن همه ‌چیز دیدیم، مقصران اصلی اضمحلالند.در گناه تاراندن مردم از ارزش‌های نیکو و هنجارهای دیرپا تندرو‌های متعصب و لجوج همانقدر مسوولند که سیاه‌نمایان اوضاع کشور امید مردم را نشانه رفته‌اند و کوچک‌ترین عیب‌ها و نقص‌ها را برای خالی کردن دل خلق خدا فرو نمی‌گذارند. بگذار نوشته باشیم که همه ما بیش از پیشینیان در عظمت یا ضعف و حتی بر باد رفتن یک تاریخ افتخار سهیم هستیم و هیچ کس با ادعاهای پرطمطراق نمی‌تواند پز عقل کل بگیرد و خود را از دخالت در تمهید آینده مبرا کند.کاش هیچ‌گاه اوضاع حساس نبود یا ما حساسش نمی‌کردیم، کاش ما با قلم و بیان و عمل خود تا این اندازه در خیر و شر یک کشور عزیز مختار نبودیم. کاش روزی فرا رسد که خیلی معمولی زندگی کنیم و عالمی متاثر از رفتار به ظاهر ساده ما نباشد. گاهی همه ما در موقعیت آن چوپان بی‌خبر در راه‌گشایی برای دشمنی به اندازه اسکندر قرار می‌گیریم .

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها